اسنپ را همه میشناسیم؛ کلمهای که به قول زبانشناسان، تعمیم به کل یافته است. مثل وقتی که میگوییم شلوار جین، که نام یک برند است، اما منظورمان شلواری با جنس خاص است که لزوما مارک جین نیست. حالا خیلی وقتها هم میگوییم «اسنپ بگیر»، اما حتما قرار نیست از اسنپ ماشین بگیریم. اسنپ حالا یک محصول جدید دارد با مارک اسنپکیو یک محصول کاملا متفاوت با دیگر محصولات قبلی گروه اسنپ. به همین بهانه، با بنیانگذاران جوان این محصول گپی زدیم که در ادامه میخوانید.
-
بچه ها برای شروع موافق هستید خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید و اینکه قبلا کجاها بودید. نوید خدیوی اگر موافقی از تو شروع کنیم.
چرا که نه من متولد ۱۳۷۱ مشهد هستم. کارشناسی را در رشته عمران گذراندم و کارشناسی ارشد MBA را در دانشگاه تهران خواندم. خانواده من از قدیم بازاری بودند و به اصطلاح در بازار بزرگ شدم و فروش را یاد گرفتم.
بعد از ورود به دانشگاه، فضای آن را جذاب ندیدم، برای همین در اواخر دوره کارشناسی وارد حوزه استارتاپی شدم و چند ایده را تست کردیم و در نهایت همراه با یکی از دوستانم، ایدهای به اسم پولر را در شتابدهنده دیموند شروع کردیم برای حدود پنج شش ماه. آن ایده، زمینهساز استارتاپ هیت شد که ما با کمک هم در گروه تنت ایران راه انداختیم.
بعد از آن هم به عنوان مشاور مدیریت با چند شرکت مختلف همکاری داشتم و رسیدیم به اینجا که با همدیگر استارتاپ هیت را راه انداختیم و در نهایت اسنپکیو.
-
پویا رستگار تو از خودت بگو
من هم متولد ۱۳۷۱ مشهد هستم اما من دانشگاه شریف در رشته مهندسی و اقتصاد درس خوانده ام. بعد از آن ترجیح دادم به آلمان بروم، برخلاف بسیاری از فارغالتحصیلان شریف که معمولا برای آمریکا یا کانادا اقدام میکنند.
اما رشتهای که در آلمان خواندم، خیلی به علاقهام نزدیک بود. در آلمان، بازاریابی کمیتی (quantitative marketing) خواندم و یک استارتاپ کوچک هم آنجا داشتم که خیلی موفق نبود. اواخر سال دوم بود که برگشتم ایران و میخواستم مدت کوتاهی ایران باشم و در تیم اقتصادی (commercial) اسنپ مشغول به کار شدم.
۳ماه اینجا بودم و زمانی که میخواستم برگردم آلمان، هیت به من پیشنهاد شد و با نوید صحبت کردم و شروع به کار کردیم. هیت هم که بعد به اسنپکیو تبدیل شد.
-
میخواستم بپرسم که ایده اسنپکیو از کجا آمد که از قرار از هیت شروع شد.
پویا: مجموعه اسنپ دنبال این بود که ایده هیت را پیاده کند و برای پیادهکردنش به من پیشنهاد دادند. من به آنها گفتم که یک نفر هست که مشابه آن را انجام داده. نوید را معرفی کردم و ایده هیت در اسنپ شروع شد و من به تیم اضافه شدم.
این یک ایده جهانی و نو بود؛ در هند و چین مشابه این ایده اجرا شده بود و در حوزه خبر، همین کار را نوید در دیموند انجام داده بود و بعد از آن تصمیم گرفتیم چیزی ارائه بدهیم که ترکیبی از همه الگوهای موفق دنیا باشد.
نوید: ایدهای که در هیت شروع کردیم، یک تفاوت بزرگ داشت و ما دنبال خلاصهسازی و شخصیسازی بودیم و میخواستیم کاری کنیم خبرهایی که کاربر میخواهد، براساس چیزی که دوست داشت به دستش برسد و خبرها را به صورت خلاصه در ۶۰کلمه یا کمتر داشته باشد.
ایده خیلی جذابی بود و رشد خوبی کردیم. در این فرایند، ایدههای متفاوت و جذابی در هیت بود و اپهای مشابه مخصوصا در هند و چین طی کرده بودند و به ارزشهای بسیار زیادی هم از نظر مالی و هم از نظر تکنولوژیک رسیدهاند. ما هم داشتیم همین مسیر را طی میکردیم و یک سال پیش بود که هیت سافت لانچ شد و رشد خوبی داشتیم؛ تا ۱۰۰هزار کاربر در کمتر از یک ماه رشد کردیم و ایدههای مختلفی داشتیم.
-
هیت چقدر عمر کرد تا رسید به این نقطه که به کیو تبدیل بشود؟
پویا: یک سال و ۲ ماه تقریبا.
نوید: ۴ یا ۵ ماه پیش بود که هیت را متوقف کردیم.
-
هیت چیزی بود شبیه به اپ flipboard؟
پویا: نه لزوما.
نوید: فلیپبورد اپی است با تمرکز اصلی روی اخبار. فضای ایران با سیلیکونولی تفاوت دارد. از این جهت که اینجا میتوانی کارهای مختلف بیشتری انجام بدهی. بازار رقابتی به شکل آمریکایی وجود ندارد و به همین دلیل محصول میتواند فیچرهای مختلفی داشته باشد؛ ما خودمان را به یک حوزه محدود نکردیم.
فلیپبورد هم تقریبا همین کار را میکند. برنامه ما این بود که از این ایده شروع کنیم و به خلاصهسازی تمام محتویات وب فارسی برسیم؛ جایی که شما میتوانید سرچ کنید و هر خبر یا مقالهای که به دنبال آن هستید، در ۶۰ کلمه بخوانید و بعد تصمیم بگیرید سراغ آن بروید یا نه.
از این لحاظ شاید شبیه به فلیپبورد باشد اما فیچرهایی داشت که متمایزش میکرد. برای مثال، دنبال این بودیم که ویدئو به آن اضافه کنیم که اواخر سال قبل فیچر ویدئو را لانچ کردیم. کاربران میتوانستند ویدئو بفرستند و بر مبنای تعداد بازدید پول میدادیم. مثل مدلی که آپارات و آینت و یوتیوب کار میکنند.
میخواستیم از این استفاده کنیم و وارد حوزههای دیگر هم بشویم اما رشدی که میخواستیم را نگرفتیم.
پوریا: بازار محتوای ایران خیلی رقابت سختی دارد و شرکتهای زیادی داریم و البته در کنار اینها، تلگرام را داریم که همه بازیها را تغییر داده. حتی انگیجمنت اپهایی که ربطی به ماهیت تلگرام ندارند، مثل استورها را هم تحت تاثیر قرار داد.
جامعه حتی اپ مورد نیازش را هم از تلگرام دانلود میکند. تلگرام واقعا رقیب بزرگی بود که در هند نفوذ نداشت و روی اپ مشابه ما تاثیری نداشت. به همین دلیل تصمیم داشتیم ارزش خیلی بزرگتری به کاربر بدهیم که احساس کند چیز خیلی بزرگتری به دست آورده.
برنامه آن را هم داشتیم و برایش فکر کرده بودیم ولی زمان زیادی نیاز داشت و سرمایه بالایی میخواست. به این نتیجه رسیدیم که کار کردن روی آن منطقی نیست. مثل نمونه چینی آن به نام توتیائو، که بین کاربران چینی بسیار محبوب است و انگیجمنتی حدود ۷۰دقیقه دارد؛ با کمک محتوایی که هم از سوی کاربر میآید، هم شرکتهای تولید محتوا. همین اپ یک هوش مصنوعی بسیار بزرگ را پشت خودش دارد که نیاز به زمان زیادی داشت.
-
و رفتن به سمت اسنپکیو؟
نوید: ما به رشدی که با هیت در نظر داشتیم، نرسیدیم. برای همین ایدههای مختلفی را در چند ماه آزمایش کردیم؛ از جمله ایده ویدئو را اجرا کردیم و بر مبنای هر بازدید، مبلغی پرداخت میکردیم. سازوکار ما اینطور بود که کاربر ویدئو ارسال میکرد، چک میکردیم که مشکلی نداشته باشد و آن را منتشر میکردیم.
برای بالا بردن انگیجمنت و تشویق کاربر، یک مسابقه طراحی کردیم به این صورت که روزانه جایزهای را به صورت قرعهکشی به کسانی پرداخت میکردیم که ۱۰سوال را درست جواب میدادند. سوالها را از ویدئوها انتخاب میکردیم و برای جوابدادن به سوالها باید ویدئوها را میدیدند.
این یک سناریوی ساده بود که جواب هم داد. مشکلاتی داشت چون از گوگلداک استفاده میکردیم. کاربر باید از اپ خارج میشد و در حساب گوگل خودش وارد میشد (چون نمیخواستیم، sign up نداشتیم) بعد دوباره به اپ برمیگشت و تمام مدت در رفتوآمد بود تا سوالها را جواب بدهد.
با تمام اینها، کاربرها خیلی استقبال کردند و دیدیم بیشتر از بقیه قسمتها از آن استفاده میشود. به همین دلیل دنبالش رفتیم و تحقیق کردیم و چند نمونه مشابه پیدا کردیم و در نتیجه به این رسیدیم که مفهوم Trivia سالهاست در حال انجام شدن است؛ چند اپ هم بود که به شکل خیلی جذابتری نسبت به نسخههای قدیمی همین را پیاده کرده بودند. از اینجا بود که روی آن تمرکز کردیم و ایده اسنپکیو رشد کرد.
برخلاف این تفکر که گوشیهای هوشمند و اینترنت، خانوادهها را از هم جدا میکند. برنامه ما باعث دور هم جمعشدن افراد میشود. از کاربرها بازخورد میگیریم که خانواده یا دوستان شبها ساعت ۹ جمع میشوند و در بازی ما شرکت میکنند و این به تقویت کانون خانواده می انجامد
-
و اسنپکیو متولد شد.
نوید: شرایط سختی بود. تحریمهای دوباره، فیلترشدن تلگرام؛ موج مهاجرتها و برای سرمایهگذار هم کار آسان نبود که اعتمادش را به ما حفظ کند. چالش بزرگی داشتیم که هم تیم را نگه داریم و هم انگیزههایشان را حفظ کنیم که خوشبختانه توانستیم.
آمدیم سراغ اسنپکیو و تلاش کردیم که پروژه را بسازیم. با اینکه یکی از سختترین پروژههای ممکن است. لایو استریم ویدئو، خط مقدم تکنولوژی است که بتوانی در پیک کار، فعالیت حدود ۱۴۰-۱۳۰ هزار کاربر را در حدود ۵ دقیقه قبل از شروع بازی سرو کنی و چالش کاربرها این است که باید ۱۲ سوال را پشت سر هم جواب بدهند و همه کاربرها باید همزمان ویدئوها را ببینند، سوال را زودتر نبینند و آن هم در بستر غیرقابل پیشبینی اینترنت ایران!سختترین اتفاق این است که برای اینکه بتوانیم از پیک حضور کاربر یعنی حدود ۱۰-۹ شب، در اینترنت استفاده کنیم که اوج ترافیک اینترنت هم هست.
پویا: بعضا روی دستگاههای بچههای خودمان ۲۳ بار در طول مسابقه که حدود ۲۰-۱۰ دقیقه است، ریکانکت میشدند چون مدام اینترنت قطع میشد و چون ۱۰ ثانیه زمان برای جواب دادن به سوالها هست، در آن ۱۰ ثانیه اگر کاربر قطع بشود، نمیتواند جواب بدهد.
برای همین هم، باید سرور قوی داشته باشیم که بتواند برای اتصال دوباره خیلی سریع عمل کند. لایو استریم یک چلنج است و ما لایو به معنای واقعی هستیم و مثل پخش زنده فوتبال نیست که حدود
۴۰-۲۵ ثانیه تاخیر دارد.
برای ما حدود ۶-۵ ثانیه است، چون اگر تجربه خوب به کاربر ندهی، از تو معترض میشود و کاری ندارد اینترنت ایران ضعیف است. این در یک ماه اول واقعا مشکل بزرگی بود تا تیم فنی بتواند به ثبات برسد و ارائه بهتری داشته باشد.
-
روندی که طی کردید یک چرخش سنگین داشته که از هیت به کیو رسیدید. چطور توانستید تیم را در این چرخش حفظ کنید؟
پویا: افراد ثابت بودند اما کارکردهایشان عوض شد. کسی که خبر تولید میکرد، الان سوالها را طراحی میکند. این میتواند مشکل بزرگی باشد، ولی خوب مدیریت شد برای اینکه سعی کردیم احساس خانواده بودن بین اعضا داشته باشیم که هم از لحاظ روحیه تیمی بههم کمک میکنیم و هم نظام طبقاتی سازمانی نداریم و همه سعی میکنند به هم کمک کنند.
به همین دلیل میشویم خانواده و آن محصول میشود بچهای که متعلق به همه ماست. این روحیه به همه ما کمک کرد. مخصوصا زمانی که استرس و فشار کاری بوده. این زمانی شروع شد که اولین استخدامهایمان را داشتیم و فرایند استخدام را سخت کردیم و برای هر موقعیت کاری که مهم بوده با حدود ۳۰-۲۰ نفر مصاحبه داشتیم.
در حین مصاحبه معیارهای مشخص و مهمی داشتیم که آن فرد باید داشته باشد. جدا از اینکه در زمینه کار فنی باید توانایی که ما میخواستیم را داشته باشد، داشتن روحیه تیمی هم مهم بود. اتفاق جالب در تیم این است که از گروههای سنی مختلفی همراه تیم داریم.
برعکس استارتاپهایی که معمولا کمسن هستند، ما اعضایی داریم که با اختلاف سنی و تجربههای کاری مختلف کنار هم کار میکنند. برای همین برای انتخاب افراد زمان زیادی را اختصاص دادیم تا افراد مناسب را کنار هم جمع کنیم که در صورت تغییر، افراد بتوانند باز هم با هم همکاری داشته باشند.
-
موضوع همین است که تیم طوری ساخته بشود که محصولمحور نباشد و اگر هدف تغییر کرد بشود با همان تیم ادامه داد.
نوید: ما همین کار را کردیم. نکته جالب اینکه یکی از سوالهایی که همیشه از مراجعین مصاحبه دارم، این است که اگر نیازی به کارکردن نداشته باشد، چهکار میکند؟ بر این اساس افراد را انتخاب کردیم. افرادی در تیممان داریم که در دانشگاههای معروفی تحصیل کردند و برگشتند و الان اینجا همکاری میکنیم، چون دنبال این هستند که یک کار عالی را به نتیجه برسانند.
-
تیم با چه تعدادی شروع شد و الان چند نفر هستید؟
پویا: یک تیم هندی ۴-۳ نفره بود که در هیت با ما همکاری میکرد و یک فرد فنی در ایران، یک طراح، من و نوید. با پیشرفت کار تغییراتی داشتیم و شدیم ۲ نیروی فنی در ایران و یک طراح و ۵ نفر محتوایی که تا پایان هیت ۱۴ نفر بودیم. وقتی به اسنپکیو رسیدیم، همان تعداد بودیم و بعد بزرگتر شد و ۲۱ نفر اعضای ثابت تیم هستند.
-
اسنپ یک برند خدماتی است. چطور متقاعدشان کردید که وارد حوزه سرگرمی بشوند یا تصمیم شرکت بود؟
نوید: مجموعه خدماتی هست که الان گروه اسنپ ارائه میدهد. این سبد، با موضوعات دیگری مثل سرگرمی، کاملتر میشود. کار ما این است که با همان کیفیتی که اسنپ، سرویس تاکسی یا غذا میدهد، سرویس سرگرمی به کاربر بدهیم و چیزی به او ارائه کنیم که شاید تا الان نداشته. به نظر ما آمد که در چنین سبدی که مجموعهای خدمات در حال ارائهشدن است، جای چیزی مثل سرگرمی خالی است و میتوان آن را کامل کرد.
پویا:یک بحث دیگر هم هست؛ موقعیت بازار که قطعا اتفاقی که بتواند خوب رخ بدهد، گروه از امتحان کردن آن ابایی ندارد.
-
برای آینده اسنپکیو چه خواب هایی دیده اید منظورم این است چه برنامه های هیجان انگیزی پیش بینی کرده اید؟
نوید نکته اسنپکیو این است که ایده جدیدی در دنیاست و هیجانانگیز برای ما اینکه این ایده، میتواند هرجایی برود و میشود هر کاری با آن کرد. در حوزه شبکههای اجتماعی، گیمینگ و…
اسنپکیو هم میتواند در حوزههای مختلف کار کند. ما در کنار گروه اسنپ که محصولات مختلفی دارد، میتوانیم حضور داشته باشیم.
پویا: این ایده، بسیار جوان است با عمر حداکثر یک سال و نیم که همه جای دنیا دارد پیاده میشود؛ از ترکیه تا هند، مصر، آمریکا، انگلیس و چین. ایدهای است که سریع بزرگ میشود و هزاران استفاده دارد. نمونههای مختلفی هم هست که استفادههایی کردند اما اینکه به کدام سمت میرود، مشخص نیست.
ما ایدههای مختلفی را آزمایش میکنیم. از جمله شوهای مختلفی که تست کردیم. مثلا همان برنامه لایو سوال و جواب. بعد کانسپتی آوردیم به اسم جت کیو که مجری ندارد که در ۷-۶ دقیقه تمام میشود و بعد کانسپت ماراتن که بازی تا جایی ادامه پیدا میکند که یک نفر باقی بماند. دنبال شوهای موضوعی هم هستیم.
استفادههای دیگری هم میشود کرد در جهاتی که شاید هیچ ربطی به مسابقه نداشته باشد. مهم این است که با آزمایشهای اولیهای که انجام میدهیم، چه بازخوردهایی داشته باشیم.
نوید: کانسپتی وجود داشت به اسم سوال و جواب که ما چند چیز به آن اضافه کردیم برای جذابتر شدنش. کاربر به سوالات اطلاعات عمومی جواب میدهد که قبلا در محصولات مختلف جواب میداد، اما الان در کنار ۱۰۰هزار نفر دیگر این کار را میکند که تا الان چنین چیزی در ایران نبوده که به صورت لایو بازی کنند.
این هیجان و کنار هم بازیکردن میتواند کاربردهای دیگری هم داشته باشد. علاوه بر اینکه چیزی یاد میگیری و سوالی را جواب بدهی. این مفهوم قرار است در جاهای دیگری هم آزمایش بشود.
پویا:کار هیجانانگیزی که به صورت غیرمستقیم انجام میدهیم این است که کاری میکنیم برخلاف این تفکر که گوشیهای هوشمند و اینترنت، خانوادهها را از هم جدا میکند. برنامه ما باعث دور هم جمعشدن افراد میشود. از کاربرها بازخورد میگیریم که خانواده یا دوستان شبها ساعت ۹ جمع میشوند و در بازی ما شرکت میکنند و این تقویت کانون خانواده است.