انگشتانش بین فرمان و صفحه لمسی موبایلش در رفتوآمدند. ریو سفیدرنگ اتوبان مدرس را پشت سر میگذارد و میافتد رسالت شرق و سلانهسلانه راه خود را از میان ماشینها پیدا میکند. «اسنپ؟ خیلی خوب است. هرچقدر بگویم کم گفتهام. پریروز ۲۰ سرویس رفتم، ۲۰ سرویس! به هر راننده آژانس بگویی در یک روز این تعداد سرویس رفتهام باور نمیکند. خیلی خوششانسی باشی، شش یا هفت سرویس ممکن است گیرت بیاید.» امین از دو ماه قبل با اسنپ آشنا شده. یکی از دوستانش این سرویس جدید تاکسییاب آنلاین را به او معرفی کرده و او که سالها راننده آژانس بوده، شده راننده اسنپ. میگوید اسنپ آینده تاکسیرانی در تهران است. «همینطور که این روزها سر گرفتن مجوز دعوا و رقابت است، پیشبینی میکنم دو سال دیگر برای اینکه بتوانید راننده اسنپ شوید باید حتما پارتی داشته باشید! اصلا همین سال آینده! آژانسها باید جمع کنند!» شاید اوکمی اغراق کند، ولی اگر بخواهیم استارتاپی را از اکوسیستم استارتاپی کشور انتخاب کنیم، درست در روزهایی که هنوز جشنواره وب و برگزیدگانش با تمام نقدها و ضعفهایش زیاد از ما فاصله نگرفتهاند و سال ۹۴ هم آخرین نفسهایش را میکشد، میتوان با جرئت و اطمینان دست گذاشت روی اسنپ. تاکسییاب آنلاینی که شما را از شر بدقولیها و کرایههای اضافی آژانسهای تهران خلاص میکند. اپلیکیشنی که حسابی گل کرده و هرکسی که روزانه ماشینلازم میشود احتمالا آن را نصب کرده یا اگر نکرده همین روزهاست که مشتری آن شود.
اسنپ پدیده سال ۹۵ استارتاپهای ایران است. دلایل این انتخاب هم چندان پیچیده نیست. یکی از اساسیترین نیازهای هر شهروند تهرانی استفاده از ماشینهای کرایهای است. دسترسی آسان و بیدغدغه به این خدمات و مهمتر از آن نرخهایی که معمولا از نرخ آژانسهای معمولی کمترند بسیاری را مشتاق چنینی سرویسی میکند، اما نکته مهمتر و دلیل امیدبخشتر برای ترکاندن این اپ در سال آینده را میتوان در استقبال رانندگان از آن دانست. همین حالا اگر اسنپتان را روشن کنید و مبدا را بزنید، حداقل ۳ اسنپ را آماده خدمت خواهید دید. این نشان میدهد که رانندگان زیادی برای حضور در اسنپ آستین بالا زدهاند. دلیل آن هم آشکار است. اینکه بهعنوان راننده آژانس در خانهتان بنشینید و بیدغدغه بازی فوتبالتان را تماشا کنید و هروقت اسنپتان آلارم داد راه بیفتید و دو کوچه بالاتر مشتریتان را سوار کنید کم مزیتی نیست! «همین که مجبور نباشید از صبح تا شب در محیط کسلکننده آژانس منتظر زنگ تلفن بنشینید خودش خیلی خوب است.» اما وقتی پای هزینه-فایده مادی به میان بیاید اسنپ حرفهای زیادی برای گفتن دارد. قیمتها به نسبت نرخهای آژانسها و دربستیهای سرخیابانی ۱۰ تا ۱۵ درصد ارزانتر هستند. آنقدر که صدای رانندههای اسنپ را هم درآورده. اکبر راننده اسنپ در امیرآباد میگوید: «بچهها این موضوع را به مدیران اسنپ منعکس کردهاند. چون مسیری را که آژانس ۳۵ هزار تومان کمتر نمیگیرد، اسنپ ۲۵ هزار تومان محاسبه میکند.» اما احتمالا خیلی از مشتریها هم از این نرخهای ارزانتر و البته دقیقتر که توسط سیستم اسنپ و اپراتورهایی که مدام آن را رصد میکنند تعیین میشود راضی هستند. از طرف دیگر رانندههایی که این امکان را دارند که هروقت خواستند با یک تاچ، آفلاین شوند یا بین مسیرهایی که میروند مسافر دربست سوار کنند، میتوانند کمتر بودن نرخهای اسنپ را اینطور جبران کنند.
هرچه هست، استقبالی که از این اپ دوستداشتنی در ماههای آخر سال ۹۴ شده این نوید را میدهد که در سال ۹۵ با پدیدهای به اسم اسنپ مواجه باشیم. یک اپ تمامعیار که حالا بعد از مدتها میتواند به اکوسیستم استارتاپی جانی دوباره بخشد. باید منتظر ترکاندن اسنپ بود. آیا یک استارتاپ موفق دیگر در حوزه خدمات شهری مثل زودفود در راه است؟ کافی است کمی صبور باشید. جواب ما کاملا مثبت است!