همه ما برای یکبار هم که شده سروکارمان به واسطههای کسبوکار در ایران افتاده و صابون آنها به تنمان خورده است. احتمالا یکبارماشینی فروختهایم، خانهای خریدهایم و یا ملکی را اجاره کردهایم. و احتمالا کلمه و مفهوم بنگاه؛ چه املاک چه خودرو؛ و بازیها و فرمولها و پیچیدگیهای آزاردهنده و مناسبات مالی آن ما را به انفعال و بیدفاعی آزاردهندهای رسانده است. از اینرو این پرسش مهمی است که در اقتصادی که مهمترین ویژگی بخش اعظم آن همین دلالی است، اگر رویههای دستوپاگیر واسطهگری حذف شود، چه حجمی از بازارها آزاد خواهند شد؟ چه حجمی از کاغذبازیها، مناسبات تاریک و غیرشفاف و چه تعداد ساعت از زندگی هر یک از ما شهروندان بیدفاع از چنگ این مناسبات، رهایی خواهد یافت؟
ما شهروندان بیدفاعی هستیم؛ سربهتو و بیدفاع. در برابر مناسبات و معاملاتی که از انجام آنها ناگزیریم، چارهای جز تسلیم نداریم. نمیتوانیم بدون ورود به بنگاههای مسکن یا ماشین که از فرمولهای آنها سردرنمیآوریم، خانهای رهن کنیم و یا ماشینی بفروشیم. این کسبوکارهای قدیمی و ناشفاف تبدیل به بزنگاهی برای قربانیشدن حقوق شهروندی ما شدهاند. از اینروست که هر گامی برای شفافکردن این رویههای تاریک، یک قدم مثبت و رو بهجلو قلمداد میشود. هرچقدر بتوان بر اقتصاد دلالی نور تاباند، اتفاقی مبارک است. هرکس بتواند واسطهها را پاسخگوتر کند، باید او را حمایت کرد و آفرین گفت؛ ازجمله به استارتاپهای واسطهای که توان چنین شفافسازی و نورتابانیدن و کمکردن دست واسطههای فردی بدون ضابطه را دارند. استارتاپها و ایدههایی که میتوانند بخشی از راهکار موجود برای کمکردن مصائب اقتصاد گیرکرده در دست واسطهگری باشند؛ استارتاپهایی که بتوانند دو سر یک معامله را با کمترین درجه از ناامنی فکری و مالی به یکدیگر متصل کنند. بتوانند از حداقل حقوق یک شهروند که بخشی از داراییهای منقول یا غیرمنقولش را به میدان یک دادوستد آورده دفاع کنند؛ کسبوکارهای آنلاینی که امکان مقایسه، انتخابهای متنوع و از همه مهمتر پشتیبانی را برای مصرفکننده نهایی فراهم کنند.
اگرچه همراهمکانیک و استارتاپهای واسطهمحور ماهیت خود را روی همان بستر سنتی اقتصاد واسطهگری تعریف کردهاند اما ابزارهای نوین و بستر وب این مزیت را به آنها میدهد که شفافیت و صداقت بیشتری را برای دادوستدهای بازارهایی فراهم کنند که سالهاست از واسطههایی که گاه پهلو به مافیا میزنند، رنج میبرند و شهروندان بیدفاع را رنج میدهند؛ استارتاپهایی که حتی با همین مقیاس از شفافسازی، ثابت میکنند حرکت به سمت دولت الکترونیک که در آن بسیاری از این رویههای زائد دارای ماهیت دلالی حذف خواهد شد، تا چه اندازه نیاز امروز اقتصاد کشور و البته بخشی از حقوق شهروندی ماست. دولتی شهروندمدار که نه با بخشنامهها و تصمیمهای مدیریت دولتی بلکه با توسعه زیرساختها و رشد استارتاپهایی که میانبر عبور از رویههای دستوپاگیر و بوروکراتیک هستند ممکن خواهد شد. و البته مهمترین ترجمان تحقق این امکان، کاهش فساد، برچیده شدن رویههای فسادآور و قطع شدن دست مافیاهای سنتی شکلگرفته در بسیاری از بخشهای اقتصادی و صنوفی است که سالهاست از سازوکارهای غیرشفاف نیمه تاریک اقتصاد کشور برای پر کردن جیب خود بهره میبرند؛ همانها که برای پا نگرفتن استارتاپها و جلوگیری از تابیدهشدن نور بر تاریکیهای سودآور کسبوکارهایشان، هر سنگی که دستشان برسد پرت خواهند کرد.