روشهای علمی
این فرآیند، یک فرآیند غیرقطعی است؛ تصمیمات استراتژیک فقط یکسری پیشبینیهای آموختهشده است. این درحالی است که طراحی، مسئلهای مربوط به ذائقه است؛ مردم معمولا تصمیمات غیرمنطقی و غیرقابل پیشبینی اخذ میکنند. تنها راه اینکه بفهمیم که آیا طراحی ما درست بوده یا نه، استفاده از علم است و یک روش علمی خوب همواره نیازمند یکسری سوال، فرضیهها، آزمایشها و نتایجی است که باید مورد تفسیر قرار گیرد. این مجموعه فعالیتها را معمولا در صنعت با این اصطلاح میشناسیم:
سوال – مسئله
اول از همه و همیشه، شما نیاز دارید که با یک سوال شروع کنید که در مورد مسئله شما، این میتواند مسئله کاربرتان باشد. کار و وظیفه شما این است که دقیقا آنقدر مسئله را بهخوبی درک کنید که بتوانید آن را بهطور مشخصی توصیف کنید و یک راهحل و طراحی را برای حل کردن آن ارائه دهید.
بسیاری از مردم فکر میکنند که شما باید اول به تعدادی سوال برسید و بعد از تهیه فهرستی از سوالات، با استفاده از روشهای تحقیقات کاربر به دنبال پاسخ دادن به سوالات باشید؛ ولی این کار درست نیست و حدس زدن نام دارد.
تحقیقات در زمینه تجربه کاربری، قرار است که هم سوالات درست را بیابد و هم مسئله را کشف کند. با انجام تحقیقات و جمعآوری دادهها، شما رفتار کاربر که باید اصلاح شود یا حتی رفتارهایی که بیمعنی است و دلیل منطقی ندارد را کشف میکنید. چرا کاربران این کار عجیب را انجام میدهند؟ چرا تعداد زیادی از کاربران در اولین برخورد با صفحه اصلی وبسایت ما ریزش میکنند؟
فرضیات
طراحی شما، فرضیه شماست: یک استراتژی برای حل یک مشکل و پاسخ دادن به یک سوال. این طراحی برپایه تحقیقات و دادههای شماست. طرح شما راهکاری است برای مسئله یا پرسشی که شما در تحقیقات خود آن را کشف کردهاید. شما فکر میکنید که این طرح جدید جوابگو است، چونکه شواهدی برای آن در تحقیقاتتان یافتهاید.
مشکلی که در محصولات و پروژههای دیجیتالی وجود دارد، این است که شما آنقدر درگیر جشن گرفتن برای ارائه و معرفی محصولتان هستید که اصلا فراموش میکنید این نکته را بررسی کنید که آیا اصلا جواب داده است یا خیر؟!
پیشبینیها
قبل از اینکه آزمایش خود را طراحی کنید، باید یک پیشبینی در مورد این مسئله داشته باشید که اگر فرضیات شما تأیید شد، چه چیزی تغییر خواهد کرد. این به این معنی است که شما باید تصمیم بگیرید که تغییر را چطور و چگونه قصد دارید اندازهگیری کنید.
اگر فکر میکنید که کاربرانتان بهدلیل نداشتن رنگ و لعاب، با وبسایتتان درگیر نمیشوند و اگر شما این رنگ و لعاب را اعمال کنید، چه چیزی تغییر خواهد کرد؟ چه چیزی را برای این موضوع اندازهگیری خواهید کرد؟
آزمایش
نگرشتان را تغییر دهید: رونمایی و ارائه محصول، خود یک آزمایش است و نه یک نتیجه! شما هیچ چیزی نمیدانید مگر اینکه در عمل و با کاربران واقعی، فرضیات خود را اثبات کنید. اگر شما تحقیقات خود را بهدرستی انجام داده باشید و طراحیهای خود را براساس آنها انجام دهید، دیگر برپایه حدسیات پیش نرفتهاید و در حال آزمایش هستید! این خیلی متفاوت است.
نتایج
وقتی که شما از یک وبسایت رونمایی و آن را عرضه عمومی میکنید، میتوانید شاهد نتایجی در زمینه میزان حضور افراد در وبسایت، تعداد کاربران ثبتنامی و میزان خریدهای انجامشده باشید. اینها حدس و گمان نیست، بلکه اینها حقیقت است. ممکن است یک یا دو ماه منتظر بمانید ولی دادههای واقعی در نهایت نمایان میشود.
ممکن است حقایق بهدستآمده با استراتژی شما مغایر باشد. ممکن است این حقایق بیانگر این باشد که طراحی شما، با اینکه بسیار زیباست، ولی گیجکننده است. حتی ممکن است این حقیقت نمایان شود که لوگوی بیش از اندازه بزرگ شما، بهگونهای برهمزننده تمرکز کاربر است.