یادداشت نوید ادریس | بیشک زمانی که حرف از وجود اکوسیستم کارآفرینی میشود، بیش از صدها مجموعه دولتی و خصوصی در جایگاه خود میتوانند نقشساز توسعه و گسترش بهتر و بیشتر این فضا بشوند. در ایران اجزایی که نقشآفرین این اکوسیستم باشند را میتوان به ۱۳ جزء کلی تقسیم کرد که در زیر بهصورت کلی بیان شدهاند، البته برای هر جزء و زیربخش مدلهای موفق و تحقیقاتی شده که قابل تامل و بحث در آینده به تفکیک است ولی امیدوارم در آیندهای نزدیک این اجزا در شهرها، استانها و بهطورکلی در کشور جایگاه خود را در بوم اکوسیستم کارآفرینی پیدا کنند که بیشک این قضیه دیر یا زود محقق خواهد شد.
نهادهای دولتی: شامل وزارتخانهها (صنعت، معدن و تجارت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت امور اقتصادی و دارایی (که میتوان به سازمانهای حساس و اثرگذار آن از جمله اداره مالیات، تامین اجتماعی، گمرک و.. اشاره کرد)، وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت نفت، وزارت نیرو و…)، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، شهرداریها، سپاه پاسداران و… که بعضا نهادهای تاثیرگذار در ایجاد و بسترساز و البته مانع کسبوکارها میتوانند باشند. اگر قرار است شورایی برای تعامل و نقشسازی و بسترسازی کارآفرینی این نهادها تشکیل شود ابتدا باید جایگاه این نهادهای دولتی در توسعه اقتصادی میهنمان مشخص و حرکت به سمت چابکسازی برداشته شود. از وظایف اصلی این نهادها مهیاکردن زیرساختها از جمله فنی و قانونی، امنیتی و تسهیل در گردش کار و هماهنگیهای مورد نیاز میتوان اشاره کرد. البته ناگفته نماند برخی نهادهای دولتی پای را فراتر گذاشتهکه این جای خوشحالی دارد ولی متاسفانه بعضا به وظایف اصلی خود عمل نمیکنند.
شرکتهای نوپا: هسته این اکوسیستم بوده که شامل هم متخصصان و هم کارآفرینها در قالب یک گروه در کنار یکدیگر حاضر شده و در کنار هم فعال هستند.
شرکتهای مادر و بزرگ: یکی از مهمترین جایگاهها در اقتصاد هر کشور وجود صنایع اصلی و مادر به عنوان بعضا تامین مواد اولیه و بسترساز ایجاد دیگر صنایع و کارآفرینان و استارتاپها نیز است. همچنین مجموعههای بزرگ کارآفرینی که نمیتوان به عنوان صنایع مادر قلمداد کرد ولی طبق تعریف بانک مرکزی، بنگاههای صنعتی یا تجاری با بیش از ۱۰۰حقوق بگیر هستند. این شرکتها با اعلامکردن نیازها و مشکلات خود، باعث شکلگیری شرکتهای نوپا یا استارتاپهایی میشوند که برای برطرفکردن آن مشکلات، تلاش میکنند. البته در حالت آرمانی، کارآفرینی سازمانی از دل این شرکتها بیرون میآیند.
سازمانهای مردم نهاد(سمنها): شامل اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی به عنوان مادر تشکلهای اقتصادی، انجمن مدیران صنایع، خانه صنعت، معدن و تجارت، سندیکاها، کانون کارآفرینیها، تشکلهای موضوع محور در حوزه کسبوکار و مشکلات آنها، این تشکلهای اقتصادی و مشکلمحور میتوانند نقشهایی از جمله رابط بین نهادهای دولتی و بخش خصوصی، گردهماییها و همافزاییهای کارآفرینان و برگزاری رویدادها و حمایتگری از مجموعههای کارآفرینان داشته باشند چون سمنها تجمیع خود کارآفرینان، کارشناسان، متخصصان، دولتیها و… هستند.
مجموعههای رسانهای و چندرسانهای: شامل روزنامههای مکتوب، رسانههای مجازی، حتی شبکههای اجتماعی نقش بسزایی در توسعه برند و شناخت محصول و مشتری و … را میتوانند ایفا کنند. رسانهها با توجه به اینکه مخاطبانشان جامعه خاص خود و نحوه گفتارشان تخصصی برای انتقال به جامعه خود است، خیلی خوب میتوانند معرفی، ارائه مشکلات و راهحلها و… به طور صحیح انتقال دهند. همچنین میتوانند جریانسازی(فرهنگی، حل مشکل و…) صحیح در جامعه انجام بدهند.
مشارکتکنندهها: شامل مجموعهها و اشخاص سرمایهگذار از جمله سرمایهگذاران شخصی، صندوقهای جسورانه، قرضالحسنه، فرابورس و… همچنین در قضیه مشارکت فقط سرمایهگذار نقدی نیست و شامل صنعتگران و اشخاصی که هزینه نقدی مشارکت نمیکنند ولی میتوانند تجهیزات صنعتی، مکان کسبوکار و یا بستری برای تبلیغات و… که میتواند معادل سرمایه برای رشد و توسعه و ایجاد یک کسبوکار کارآفرینی مورد نیاز باشد در اختیار کارآفرینان قرار بدهند، در واقع میتوان گفت امروز کشورمان با وجود بسیاری از تجهیزات و ماشینآلات و امکانات بخش خصوصی مواجه است که با راندمان زیر ۵۰ درصد در حال فعالیت هستند و یا تجهیزاتی که امروز بلااستفاده است که این تجهیزات امکانات سنگین برای شروع یک کارآفرین جدید و یا بخشی از آن میتواند اثرگذار باشد.
علاقهمندان: اشخاصی عادی هستند که در کمک و توسعه مجموعهها و فرهنگسازی در رشد فضای کارآفرین و معرفی و فروش کمک بسزایی میتوانند انجام بدهند.
هادیان و تسهیلگران کارآفرینی: اشخاصی هستند که بنابر تجربه بعضا از شرکت کارآفرینی خود و علاقهای که به موضوع کارآفرینی دارند، روابط شغلی و کاری گسترده خود را در خدمت دیگران قرار میدهند تا فضای کارآفرینی رشد کند.
اتحادیهها، اصناف، نظام مهندسی تخصصی: مجموعههایی هستند که هم نوعی تشکل به حساب میآیند که باعث جمعشدن شرکتهای تخصصی در آن صنف و یا اتحادیه خواهند شد و هم با ابزاری که از نهادهای دولتی میگیرند خود تنظیم و مدیریت بازار را انجام میدهند. این مجموعهها نیز رابط بین نهادهای دولتی و مجموعههای خصوصی هستند.
مجموعههای کمک کارآفرین: شتابدهندهها، مراکز کاروندی و جمعکاری و انکوباتورها و مراکز رشد دانشگاهی و… این مجموعههای اقتصادی به کمک استارتاپها و مجوعههای نوپا آمده و امکانات اولیه شروع یک کسبوکار را در اختیار گروههای کارآفرینانه قرار میدهند که چند سالی است در ایران نیز با توسعه و راهاندازی خصوصی و دولتی و ورود این مجموعهها باعث سرعت بخشی به فضای کارآفرینی و استارتاپی ایران شدهاند.
مراکز آموزشی و پژوهشی: این بخش شامل نهادهای دولتی و خصوصی و نیم خصوصی میشود. تحقیقات بیانگر این موضوع است که آموزشها در کارآفرینی نهتنها باعث رشد کمی کارآفرینان میشود، بلکه موجب تحول در نسلهای کارآفرینی و ارتقای سطح مهارتهای کارآفرینی به ویژه در طراحی راهبردهای کسبوکار و مدیریت بنگاههای اقتصادی میشود. با آموزش میتوان در کارآفرینان ایجاد اعتماد به نفس، ظرفیت لازم را برای خوداظهاری که بتوانند دانشی را که فراگرفتهاند، در عمل بهکار بگیرند و از فرصتهای موجود بهرهبرداری بهینه انجام دهند را ایجاد کرد.
مشاوران و نیروهای متخصص: از قبیل وکلا، گرافیستها، حسابداران، مشاوران کسبوکار و… که در مراحل اولیه شکلگیری سازمانهای نوپا میتوانند تاثیرگذار و البته خدمات ارزان و حرفهای به آنها ارائه دهند. اهمیت و جایگاه این بخش بسیار مهم است و متاسفانه کارآفرینانمان تاثیر استفاده از این مشاوران را قبل از اقدام بهخوبی متوجه نشدهاند.
ارائهدهندگان تضمین و امنیت کسبوکار: بیمه، ثبت برند، ثبت اختراع، بانکها و... یکی از بیمها و نگرانیهای کارآفرینانمان در توسعه، تیمسازیها، فروش و ارتباطات فراکشوری، همافزاییها و حرکت به اقدامات جسورانه که خود باعث رشد و ایجاد سریعتر کسبوکارشان میشود، وجود امنیت بیشتر در فعالیتهاست.