- اپیزود اول
سهشنبه ۱۴ شهریور ۹۶، برای کاروانسرای شاهعباسی ماهیدشت کرمانشاه مثل همه سهشنبههای قبل نبود! صبح خنکی بود و همه چیز مهیای میزبانی از جوانانی که مشتاق و تا حدی دلمشغول، از دغدغه رویاهاشان پر بودند. خورشید که کمی بالاتر آمد، بچهها هم رسیدند. ما منتظرشان بودیم. چهرههایی که نمیشناختیم اما از همان ابتدا میدانستیم رویاهایمان همدیگر را میشناسند.
صبح بود و صبحانه میچسبید. اتاقهایشان را تحویل گرفتند و با روند کارها آشنا شدند. خلاق بودند و از خلاقیت استقبال میکردند برای همین چیزهای جدید را زود یاد گرفتند. فضای جذاب و سنتی کاروانسرای شاهعباسی پر بود از هیاهوی کارگاه تیمسازی.
روز اول همیشه تازه است؛ انگار کسی اولین نارنج را از اولین درخت آفتابخورده چیده باشد و عطرش را با اولین شعاع نور صبحگاه قسمت کرده باشد. امیر احسانی جم شروع کرد: «هر کی صدای منو میشنوه یه دست بزنه!» و سالن آجرفرش صدای دستها را انعکاس داد؛ دستانی که دست به دست هم داده بودند تا کارهای بزرگی بکنند! آوردگاهی نو به نام «نوآوردگاه» شروع شده بود!
کارگاه تیمسازی با بازی رونق گرفت. بازی «اعداد مکمل» شور و هیجان را دوبرابر کرد. هر دو عدد مکمل ۱۰دقیقه فرصت داشتند همدیگر را بشناسند و طرف مقابل را ظرف ۳ دقیقه به جمع معرفی کنند. این یعنی در کمترین زمان مفیدترین اطلاعات را از طرف مقابل دریافت کردند و انتقال دادند! تیم یعنی همراهی، یعنی شناخت رویای مشترک و همدلی! نوآوردگاهیان روز اول را به «تیمسازی» گذراندند.
- اپیزود دوم
روز برآمد. در پانزدهمین روز شهریور، حجرهها یکی یکی باز شدند و چهرههایی که حالا دیگر برای هم غریبه نبودند به هم سلام میکردند و منتظر بودند ببینند نوآوردگاه در روز دوم چه چیزی برایشان در آستین دارد!
- صبحانه و صبح و سرزندگی و کاوه یزدیفرد!
بعد از آشنایی با فرآیند شتابدهی کاوه یزدیفرد که نامی آشنا در طراحی مدل کسبوکار است، کارگاه تشکیل داد و تا ظهر تیمها مشغول یادگیری و پرسش و پاسخ بودند. روز دوم شلوغتر بود از طراحی مدل کسبوکار گرفته تا شبکهسازی، تمرین، کار گروهی و مشاوره و تست پردازش سیگنال در کنار خانم وزیری.
تیمها کمی خسته اما بسیار پرانرژی تا پایان روز کار کرده بودند و خوب میشد اگر اتفاق خوشآهنگی خستگی از تنشان درمیآورد! چه اتفاقی بهتر از پخش موسیقی زنده و سنتی! با اینکه از شهرهای مختلفی بودند، خیلی زود با نوای زیبای موسیقی سنتی منطقه غرب هماهنگ شدند و لذت بردند. آسمان کمی ابر داشت اما ماه هنوز هم پیدا بود.
- اپیزود سوم
شانزدهم شهریورخیلی زود رسید. صبح خنک آخرین ماه تابستان درانتظار سومین روز نوآوردگاه به تیمها هشدار میداد که رویداد به نیمه رسیده و ایدههایشان در حال پختهشدن هستند و چیزی نمانده تا برترینها انتخاب شوند و سرمایهگذاران ایده مورد نظرشان را بردارند و به تجاریسازی برسانند.
- روز سوم و آشنایی با منتوری جدید!
دیانا خورشیدی با تجربه کافی کارگاه طرح تجاریسازی را استارت زد و تیمها آموختههای خود را تکمیل کردند. یادگیری صفر تا صد یک طرح تجاری آموزشی جذاب بود و چالشبرانگیز. تیمها پر بودند از سوال و منتورها آماده برای جواب! و خانم وزیری که همچنان در کارگاه پردازش سیگنال حضور داشت.
روز سوم شاهد حضور میهمانان دیگری هم بود: اعضای پارک علم و فناوری در نوآوردگاه حضور داشتند و با تیمها صحبت کردند. کارگاه و مشاوره و کار روی پروژهها ادامه داشت تا اینکه آفتاب پشت افق آرام گرفت و کمکم سر و کله ماه پیدا شد و صدای بالزدن کبوترها. بعد از یک روز تلاش بیوقفه چه چیزی لذتبخشتر از خوردن آش محلی و همخوانی آهنگهای نوستالژی میتوانست باشد؟ دوستیها پررنگتر شده بود و همدلی، همنوایی به دنبال داشت. شب بر سر کاروانسرا چادر نقرهکوب کشید. روز سوم هم تمام شد.
- اپیزود چهارم
اینبار با کارگاه نحوه ارائه، تمرین و کار گروهی و شبکهسازی تیمها را همراهی کرد. در کنار او منتورهای دیگری مثل حامد حامدیان و امیر احسانی جم و امیر نورالدینی در جمع تیمها قرار گرفتند تا مشکلات احتمالی آنها را رفع کنند. روز چهارم دوستان بسیار خوب آزمایشگاه ملی مغز به جمع نوآوردگاه پیوستند و برای تیمها از سمپوزیوم مهرماه آزمایشگاه گفتند. میهمانان دیگر نوآوردگاه آقای رنجبر فرماندار کرمانشاه و قنبری ریاست محترم دانشگاه آزاد اسلامی بودند. روز چهارم برای تیمها روز پرکاری بود، همه در حال تلاش برای تست ایدههایشان و استفاده از کارگاهها بودند چراکه فردا روز مهم و سرنوشتسازی بود.
- اپیزود پنجم
روز پایانی هم فرا رسید. همه در تکاپوی جمعوجورکردن ایدههایشان بودند تا به بهترین شکل به سرمایهگذاران بقبولانند طرحهایشان میتوانند به تولید برسند. هر تیم ۳ دقیقه فرصت داشت طرح خود را ارائه کند و ۵ دقیقه هم به پرسش و پاسخ بپردازد. ۱۵ تیم مختلف با نفسهای در سینه حبس شده اما با اعتماد به راه خود یکی پس از دیگری در جایگاه قرار گرفتند که نهایتا ۳ تیم برتر به انتخاب داوران رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. اولین تیم، آوایار بود که طرحی در حوزه بهبود روابط افراد ناشنوا براساس واسطهای مغز و رایانه داشت. دومین تیم، زیتاک بود که حوزه نورومارکتینگ را برای ایدهپردازی انتخاب کرده بود و سومین جایگاه مشترکا به تیمهای سایان و نوروگیمینگ داده شد.