شرایط اقتصادی موجود و نگرانیهایی که در جامعه وجود دارد، من را به یاد روزهایی میاندازد که شرایطی مشابه را در کشوری دیگر تجربه کردم. در سال ۲۰۰۷، درست زمانی که بحران مالی آمریکا و بازارهای جهانی شروع شده بود، من پس از فارغالتحصیلشدن در رشته MBA، با مقدار زیادی بدهی، سررسید اقساط وام شهریه دانشگاه و مخارج پیشرو، فارغالتحصیل شدم. بحران مالی به مرحلهای رسیده بود که چندین بانک و شرکت بزرگ، رسما اعلام ورشکستگی کرده بودند و تقریبا تمامی شرکتها مجبور به اخراج کارکنانشان شده بودند.
در همین زمان که ناامیدی کامل بر کشورهای غربی حاکم بود و حتی آمار خودکشی به شدت بالا رفته بود، من به دنبال شغلی در آمریکای شمالی و انگلستان میگشتم! بدیهی است در چنین شرایطی که بیشتر مردم با ترس، نظارهگر شرایط و منتظر گذر زمان بودند، پیداکردن یک کار خوب، بسیار سخت و استثنایی بود، اما من هیچ چارهای جز موفقیت در این مسیر نداشتم و «مجبور بودم» بعد از آن همه تلاش برای مهاجرت، انجام خدمت نظام وظیفه، گرفتن ویزا، ادامه تحصیل و مخارج بالایی که داشتم، شغلی پیدا کنم.
در آن زمان، تنها یک جمله همواره ملکه ذهنم بود و با خود میگفتم: «من فقط نیاز به یک کار و یک جایگاه شغلی دارم. برای پیداکردن یک شغل، لازم نیست اقتصاد شکوفا باشد، بازارهای مالی در حال صعود و آمار بیکاری پایین باشد. فقط کافی است جای درست – و فقط یک جا – را پیدا کنم. و در نهایت، کار خوبی پیدا کردم!»
این روزها باید تلاش کنیم تا تیم و کارکنان شرکتمان، روحیه خودشان را حفظ کنند؛ چراکه جو ناامیدی جامعه روی افراد تاثیر مستقیم و شدیدی میگذارد. به همین دلیل باید پیش از هر چیز، روحیه تیم را بالا نگه داریم
با تکیه بر تجربیات گذشته، پیشنهادی که در شرایط فعلی برای خودم، دوستانم و همکارانم دارم نیز به همین سادگی است. به نظر من، بد نیست بعضی وقتها، کمی سادهنگر باشیم و به طور موقت به موضوعاتی مانند اقتصاد کلان، ترندهای مالی، شاخصهای بازار، میزان فروش نفت و… توجهی نکنیم، بلکه فقط سرمان را پایین بیندازیم، ذهنمان را خلوت کنیم و با اعتقاد به این جلو برویم که:
«من میخواهم فقط در حوزه کاری خودم، برای مخاطبان و مشتریانم، ارزش ایجاد کنم و در همین حوزه، نیاز واقعی را پیدا و آن را رفع کنم.» و فراموش نکنیم، رفع نیاز واقعی مردم در بلندمدت، حتما درآمدزایی به همراه خواهد داشت.
برای گذر از شرایطی که امسال با آنها روبهرو هستیم، چند پیشنهاد برای شرکتها و همکارانم در آنها دارم
در شرایطی که منابع کم، گزینهها محدود و شرایط بازار سخت میشود، خلأهای بازار هم، چه از نظر رقابتی و چه از نظر نیاز به خدمت یا کالا بیشتر میشود؛ در نتیجه فرصت پیداکردن راهی برای ایجاد ارزش افزوده هم افزایش مییابد. پس باید تمرکز همه روی این موضوع باشد که فرصتهای موجود در این شرایط را پیدا کنیم.
در سال پیش رو بهتر است توجه و تمرکزمان روی ساختن بنیادهای کسبوکارمان از جمله سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه و ایجاد زیرساخت باشد، نه فقط بهرهبرداری.
امسال باید بیش از پیش یاد بگیریم که چطور هزینه کنیم و رشد سریع را به رشد پایدار تبدیل کنیم.
این روزها باید تلاش کنیم تا تیم و کارکنان شرکتمان، روحیه خودشان را حفظ کنند؛ چراکه جو ناامیدی جامعه روی افراد تاثیر مستقیم و شدیدی میگذارد. به همین دلیل باید پیش از هر چیز، روحیه تیم را بالا نگه داریم و امید آنها را به کاری که میکنیم و وضعیت پیش رو حفظ کنیم.
علاوه بر اینها بهتر است چند نکته مهم را هم همواره به خودمان یادآوری کنیم
تا وقتی که صلح و امنیت در کشور وجود دارد، وضعیت آنقدرها هم بد نیست. ممکن است اوضاع اقتصادی بدتر شود ولی دوباره به حالت نرمال باز خواهد گشت؛ همانطور که بعد از همه بحرانهای اقتصادی دنیا این اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال، نوسان قیمت ارز و دلار و قدرت خرید پایین مردم با تورم به حالت نرمال جدید (New Normal) برمیگردد. یادمان باشد سال پیش رو، فقط یک بازه کوتاهمدت از یک مسیر طولانیتر است. پایان این مسیر هم کاملا مشخص است و بخش عمدهای از آینده اقتصاد ایران، مثل همه کشورهای دنیا متعلق به شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی و استارتاپها خواهد بود.
در این دوره باید صبر و تحملمان را هم بالا ببریم و یادمان باشد که وقتی عزم و اراده باشد، راهی هم پیدا میشود (When there is a will, there is a way). برای همه آرزو میکنم وقتی به پایان سال ۹۸ رسیدیم، با نگاه به ۱۲ ماهی که پشت سر گذاشتیم، حس کنیم از قبل تواناتر، داناتر و موفقتر شدهایم.
1 دیدگاه