به یک جهان دیگر خوش آمدید

گزارش اختصاصی شنبه از رویداد اکسپو 2020

0

وقتی که قرار شد برای گرفتن گزارش از اکسپوی ۲۰۲۰ به دوبی سفر کنم، در لحظه به یاد کتاب «سفرنامه اونور آب» نوشته پرویز رجبی، تاریخ‌دان، ایرانشناس، مترجم، نویسنده و منتقد اجتماعی افتادم که سال‌ها پیش خوانده بودم و لذت فراوانی برده بودم از نوشتن ساده و دلنشینش؛ هرچند باید اعتراف کنم با آنکه روایتش را دوست داشتم، نصفه‌نیمه خواندمش! این سفر خودش کم چالش داشت، اینکه بتوانم گزارش خوبی برایش بنویسم هم خودش چالش جداگانه‌ای برایم به وجود آورد.

یلدا

یلدا‌ست؛ یلدا سامیت. هزار هزار کار داریم. مهمان‌ها می‌آیند و می‌روند. زمان‌بندی مهم است. پشت دوربین وی‌کست، قیامت است. هرکدام از بچه‌های شنبه یک جای کار – یا بهتر بگویم چند جای کار– را گرفته‌اند و تا بعد از نیمه‌های شب در حال دوندگی هستند. در نهایت هم خسته اما خوشحال و پر از غرور به سمت خانه می‌روند تا چند ساعتی بخوابند و برای روز بعدی یلدا آماده شوند. من اما چمدان به دست، باید مسیری جز راه خانه را بروم.

قهوه، هایپ، قهوه

با تشکر از سوپرمارکت خیابان دادمان، نیمه‌های شب خودم را به همه محصولات بیدار نگه‌دارنده مجهز کردم و به سمت فرودگاه رفتم. وقت خواب که نبود هیچ، حوصله خواب هم نبود. دم‌دمای طلوع خورشید روز جمعه بود که سوار هواپیما شدیم. بعد از نزدیک به ۲۴ساعت بیدار باش، صندلی هواپیما حکم تشک خوشخواب را دارد.

رسیدیم

برای من خوزستانی که به دلیل پاندمی بیشتر از ۲سال است که به خانه نرفته‌ام، آب و هوای امارات تنها اتفاق آشنایی بود که با آن مواجه شدم و این دقیقا تنها نقطه مشترک میان زادگاه من و مقصد پرواز بود. کسی چه می‌داند، شاید چند سال آینده، تکنولوژی کاری کرد که امارات آب و هوای خودش را با فضایی کمی معتدل‌تر جایگزین کند. اما تا الان اینطور است، به خودم اجازه دهم کمی دلتنگ خانه بشوم. صحبت از فناوری و تکنولوژی شد، یادم آمد که مقصد اصلی اکسپو است؛ نیامده‌ایم برای عشق و حال (سلام بچه‌های شنبه!).

اکسپو

اکسپو آنقدر بزرگ هست که بتوانم به آن عنوان شهر کوچک را بدهم. اما شهری که در عین کوچکی، به وسعت کره زمین است. همانطور که رفتن به دور دنیا به دست‌کم ۸۰روز احتیاج دارد، گشت‌و‌گذار در اکسپو نیز به بیش از یکی دو روز زمان نیاز دارد. اما پاویون‌ها و کشورهایی هستند که دست‌کم یک بار باید آنها را دید و شناخت‌. می‌گویم دست‌کم یک‌بار، چرا‌که با سرعتی که می‌گیری تا در زمان کوتاه، بیشترین دستاوردهای ارائه‌شده را تماشا کنی، نکته‌ها و جزئیاتی را از دست می‌دهی که نباید از دستشان داد. برخی پاویون‌ها هم آنقدر زیبا و جذاب هستند که لذت بردن چند باره را می‌طلبد. در تقریبا ۳روز فرصتی که داشتم، توانستم پاویون متعلق به کشورهای روسیه، استرالیا، عربستان، آمریکا، فلسطین، الجزایر و البته ایران را تماشا کنم.

پیش از هر چیز و با ورود به اکسپو، اولین سازه‌ای که با آن مواجه می‌شوید، مسلما گنبد عظیمی است که ورود شما به یک دنیای دیگر را خوشامد می‌گوید‌؛ سازه‌ای مجهز به تکنولوژی پخش ویدئو که پس از غروب خورشید، داستان‌های متنوعی را روایت می‌کند؛ داستان‌هایی همه مرتبط با شعار اکسپو «پیوند ذهن‌ها و خلق آینده».

از سرزمین تزار

روسیه اولین پاویونی بود که به راهنمایی دوستان به سراغ آن رفتم. سازه‌ای تقریبا بیضی‌شکل و رنگارنگ. اهالی مسکو ترجیح داده بودند که با کمک آخرین تکنولوژی‌های خود، سرگذشت بشریت را ارائه بدهند و با نیم‌نگاهی به تاریخ انسان، به سراغ ترسیم آینده بروند. روس‌ها در یک ارائه ویدئویی-آبجکتی جذاب، روند توسعه مغز انسان در طول تاریخ را به مخاطب عرضه کردند. آنها این روند را بر روی یک صفحه نمایش به شکل مغز انسان نشان دادند.

مهاجران

استرالیا هم در کنار معرفی تاریخچه خود، نگاه همیشگی برای جذب نیروی انسانی و مهاجران را در اکسپو پیش گرفت. در یک ارائه ویدئویی جذاب ‌روی یک صفحه نمایش گنبدی ‌روی سقف، استرالیایی‌ها فرهنگ و اسطوره‌های باستانی بومیان خود را به نمایش گذاشتند. در بخش دیگری از پاویون، دستاوردهای تکنولوژیک این کشور و نقشه راه آینده آنها از زبان یک کودک استرالیایی روایت شد.

آمریکا از بالا

ایالات متحده در اکسپوی ۲۰۲۰ بیشترین تمرکز خود را بر دستاوردهایش در فضا قرار داده بود. مخاطب در ابتدای ورود به این پاویون، در مسیری، با تاریخچه تشکیل این کشور آشنا می‌شود، سپس دستاوردهای اجتماعی و سیاسی قرن بیستم آنها را می‌بیند و در ادامه، وارد فضای بیرون از جو می‌شود؛ اتفاقاتی که رقم‌خورده و آمریکا می‌گوید قرار است رقم بخورد را باز هم در یک ارائه جذاب چندرسانه‌ای می‌بیند. در ادامه، دستاوردهای فضایی آمریکا به صورت فیزیکی به بیننده ارائه می‌شود: یک تکه سنگ متعلق به کره ماه، که می‌توانید به آن دست بزنید، یک دستگاه مریخ‌نورد و البته بخشی از یک موشک اسپیس ایکس.

به سوی آینده

عربستان از دیگر پاویون‌های پر‌بازدید اکسپو بود، با ساختمانی عجیب و دیدنی که از دل زمین بیرون می‌آید و به آسمان می‌رود. عربستان نیز در ۳بخش، تلاش کرده بود تا گذشته، امروز و آینده‌ای که می‌خواهد داشته باشد را نشان بدهد. در اینجا نیز ‌در کنار ساخت‌و‌ساز فیزیکی، از آخرین تکنولوژی‌ها برای ارائه محتوا استفاده شده بود.

ساده اما دلنشین

در میان تمام هیاهوهای پر سر و صدای پاویون‌های مختلف، در گوشه‌ای، یک ساختمان نه چندان بزرگ و ساده، اما بسیار دلنشین دیده می‌شد که ‌روی آن نوشته شده بود: فلسطین. می‌توان گفت به نسبت سادگی و آرامشی که از بیرون دیده می‌شد، پاویون فلسطین یک پاویون پر‌بازدید به حساب می‌آمد؛ کشوری که به وضوح از تکنولوژی به‌دور است، اما از تمام داشته‌هایش استفاده کرده بودند و زمانی که بیننده پاویون را ترک می‌کند، حس سبکی و همذات‌پنداری با این کشور دارد.

یوزپلنگ‌ها

در یکی از بهترین قسمت‌های اکسپو، پاویون ایران با رشته‌هایی به رنگ خاکی از دور نمایان است. با نزدیک‌شدن به آن می‌توان دید که این رشته‌ها، مجموعه‌ای از توپ‌های کوچکی هستند که با نخ به هم متصل شده‌اند (صادقانه، نتوانستم توصیف بهتری برای نمای بیرونی پاویون ایران بنویسم). داخل که می‌شوی، مجموعه‌ای از اتاق‌ها وجود دارد و یک حوض مستطیل‌شکل طولانی با فواره هم هست که قرار بوده یادآور باغ ایرانی باشد، اما بیشتر از آن سر و صدا دارد که بتواند نماینده چیزی باشد.

در حقیقت، نوع تقسیم‌بندی اتاق‌ها و فضای میانی پاویون، قرار بوده یک بازنمایی از باغ ایرانی باشد که البته به نظرم چندان موفق نبوده است. نکته دیگری که در پاویون ایران توی ذوق می‌زد، بوی شدید غذا بود که به مشام می‌رسید. بخشی از پاویون به صورت رستوران برای ارائه غذای ایرانی در نظر گرفته شده بود! در بخش دیگری هم، محصولات سنتی ایران، مانند فرش و گز! برای فروش عرضه شده بود.

پیش به سوی بازگشت

با مرور دوباره شعار اکسپو «پیوند ذهن‌ها و خلق آینده: از طریق پایداری، تحرک و فرصت» می‌توان به خوبی دید که چرا بسیاری از کشورها از آخرین تکنولوژی‌های خود برای نمایش گذشته خود یا نسل بشر استفاده کردند. ارائه‌هایی که در بسیاری موارد از یک نمایش تصویری صرف بسیار بسیار فراتر رفته و به هنر تبدیل شده است. مسلما تعجب نخواهم کرد که در سال‌های پیش‌رو و در ویراست‌های بعدی کتاب‌های تاریخ هنر، به برخی از ساختمان‌ها و ارائه‌های پاویون‌ها اشاره شود و به عنوان معماری و ویدئو آرت عصر جدید، تحلیل شوند. اکسپوی ۲۰۲۰ دوبی، تصویری از دنیای احتمالی است که قرار است نسل و نسل‌های بعدی در آن زندگی کنند؛ دنیایی که عاری از نگاه به گذشته نیست.

انقلاب صنعتی قرن ۱۸میلادی، که می‌توان پدربزرگ دنیای امروز دانست، با این شعار جای خود را در میان مردم جهان باز کرد که تکنولوژی قرار است بهشت را ‌‌روی زمین محقق کند؛ بهشتی که نه‌تنها خلق نشد، بلکه به دو جنگ جهانی جهنمی منتهی شد. اما انگار دنیایی که در این نمایشگاه تصویر شده، دنیایی است با درس‌گرفتن از اشتباهات گذشته. در اینجا، بهشتی متصور نمی‌شود، بلکه امید می‌دهد که همچنان زندگی ‌روی کره زمین ادامه خواهد داشت، با تکنولوژی بیشتر و بیشتر.

من تد لسو نیستم

ابتدا می‌خواستم عنوان این قسمت را بگذارم «این قسمت را نخوانید». پس اگر کارآفرین هستید، به تازگی کسب‌و‌کاری راه انداخته‌اید، تلاش دارید تا استارتاپتان را سر پا نگه دارید و در کل، ادامه بدهید، این قسمت را نخوانید. سریال زیبای تد لسو را در کنار عزیزی مشاهده کردم و مثل همه، عاشق شخصیت تد لسو شدم، اما شخصیت من نبود. من، شاید «کوچ بیر» باشم؛ گوشه‌ای دست به سینه ایستاده‌ام، عینک جیوه‌ای به چشم زده‌ام و با اخم، همه چیز را زیر نظر گرفته‌ام.

از این نگاه، باید اعتراف کنم که معتقدم، به عنوان اکوسیستم استارتاپی ایران، بسیار بسیار دور شده‌ایم و عقب مانده‌ایم از جهان، از جهان پیشرو که در حال ساخته‌شدن است. این نکته را به وضوح می‌توان در بازدید از پاویون‌های دیگر کشورها و سپس بازگشت به پاویون ایران مشاهده کرد. درون ایران، می‌بینیم که با سرعت بالا در حال دیجیتالی‌شدن هستیم، برای همه چیز یک سامانه داریم و برای بقیه چیزها هم پلتفرم ساخته‌ایم؛ اما وقتی با تکنولوژی‌های «اونور آب» آشنا می‌شویم، می‌بینیم که هنوز جای کار بسیار است.

از سوی دیگر، تصویری هم که از ایران در اکسپو در حال ارائه است، تصویری فوق‌العاده سنتی و قدیمی است بدون آنکه هیچ نگاهی به آینده داشته باشد. گوشه‌ای فرش می‌بافند، کناری گز می‌فروشند، آن‌سوتر، منقل کباب کوبیده علم شده و… حتی ایران روزمره‌ای که بسیاری از ما می‌شناسیم هم نیست. بله، دو‌سوم ایران کویر است، اما نه تمام آن.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.