افق آینده

جهانی با فناوری‌های همگرا در انتظار ماست

0

ارائه رضا كلانتری‌نژاد، مديرعامل و هم‌بنيانگذار هم‌آوا در یلدا سامیت ۲۰۲۱

رضا كلانتری‌نژاد در ششمین یلدای كارآفرینی در حالی ‌روی استیج برنامه آمد كه یك انار را در دست خود داشت و حرف‌هایش را اینگونه شروع كرد: می‌خواهم در مورد یك موضوع كاملا فنی با شما صحبت كنم اما قبل از آن، در مورد اینكه چرا این انار را با خودم آورده‌ام، حرف خواهم زد. من فكر می‌كنم كه یلدا جشن وصال عاشقان نور است. ما یلدا را جشن می‌گیریم به این دلیل كه عاشق نور هستیم و می‌دانیم كه فردا به وصال نور می‌رسیم.

چندین سال است كه با حضور افراد مختلف، به امید ساختن ایرانی بهتر دور هم جمع می‌شویم و شب یلدا را جشن می‌گیریم. این انار برای من نماد كنار هم ایستادن این جوانان و این كارآفرینان بزرگ است كه همچون دانه‌های یاقوت‌گونه این انار كنار هم ایستاده‌اند. كلانتری‌نژاد سپس گفت كه می‌خواهد اناری را كه با خودش به روی صحنه آورده است، به اكبر هاشمی، مدیر یلدای ششم تقدیم كند؛ كسی كه موجب گرد هم آمدن این افراد در شب یلدا شده ‌و سپس گفت: به یاد همه كسانی كه روی این استیج مهم صحبت كرده‌اند.

صحبت من در این مورد است كه آیا آینده فضای كارآفرینی، منحصر به اتفاقاتی است كه ما تا امروز دیده‌ایم؟ چه تحولاتی پیش روی ماست و انتظار چه مسائلی را باید بكشیم؟

من فكر می‌كنم كه مهم‌ترین عنصر فضای نوآوری، فناوری است. تحقق فناوری‌های جدید راه را برای تحقق نوآوری‌ها باز می‌كند. اگر بخواهیم درك بهتری نسبت به این مسئله پیدا كنیم، باید توجه كنیم كه نوآوری فرایندی است كه از دل چند گام اصلی و مهم بیرون می‌آید.

گام اول

در گام نخست افرادی قرار می‌گیرند كه می‌خواهند عالم هستی را بهتر درك كنند. یا به تعبیر دیگر موضوع زندگی‌شان درك بهتر عالم هستی است و تعداد زیادی سوالات معرفتی در ذهن‌شان دارند. افرادی مانند نیوتن كه عشق‌شان توضیح‌‌دادن و تبیین‌كردن عالم است. وقتی چنین افرادی تلاش می‌كنند، برون‌داد تلاش‌شان چیزی به نام علم است. افرادی از این دست معمولا برای عشق و علاقه درونی خودشان این فرآیند را دنبال می‌كنند.

گام دوم

افرادی كه در این دسته قرار می‌گیرند، نتیجه تلاش‌شان چیزی به نام اختراع است. این افراد به نیازهایی كه وجود دارد، توجه می‌كنند و براساس آن چیزی كه در جهان طبیعت وجود دارد، دست به اختراع می‌زنند. این افراد تلاش می‌كنند كه فناوری خلق كنند تا این فناوری به نیاز مشخصی پاسخ دهد. مخترعان هم تلاش‌های‌شان بیشتر مبتنی بر درك‌شان از نیازهای افراد است.

این افراد از نتایج علمی دانشگران استفاده می‌كنند و تركیباتی از این علم‌ها را به كار می‌گیرند تا فناوری‌ای خلق كنند كه به نیاز مشخصی پاسخ دهد. هر دوی این فعالیت‌ها در یك فضای غیر‌تعیینی قرار می‌گیرند یعنی چه كسی می‌داند كه ممكن است اختراعی صورت بگیرد كه از مرگ جلوگیری كند؟ چه كسی می‌داند تئوری‌ای كه می‌تواند عالم را تبیین كند یا تئوری‌ای كه جهان را توضیح بدهد، چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد كه روش و تكنولوژی‌ای پیدا شود كه جلوی مرگ را بگیرد؟ من هم نمی‌دانم ولی به نظر می‌رسد كه این احتمال وجود دارد. این عدم قطعیت باعث می‌شود كه از منابع عمومی برای هزینه‌های انجام فعالیت استفاده شود. در مورد این افراد گفته می‌شود كه بیشتر در مورد پدیده و مسائلی از این دست صحبت می‌كنند و گفتمان پولی و اقتصادی ندارند.

گام سوم

دسته دیگری از افراد كسانی هستند كه به آنها مهندس می‌گویند. مهندسان افرادی هستند كه یاد می‌گیرند و نشان می‌دهند كه چگونه باید فناوری‌های به دست آمده را یكپارچه كنند در یك محصول مشخص كه نیاز معینی از گروهی از مردم را برآورده كند. در اینجا كار تیمی، حضور افرادی از دیسیپلین‌های متفاوت، نگاه به بازار، قیمت تمام‌شده، امكان تولید انبوه یا مقیاس‌پذیرشدن و. . . مدنظر قرار می‌گیرد.

گام چهارم

و در نهایت، گروهی از افراد این محصول را اسكیل می‌كنند و اگر تبدیل شد به چیزی كه در گستره وسیعی روی زندگی آدم‌ها اثر گذاشت كه در اصطلاح به آن مطلوبیت می‌گویند، اینجا جایی است كه نوآوری زاییده می‌شود؛ یعنی اگر نوآوری منجر به ایجاد مطلوبیت برای زندگی عمومی و مردم نشود یا منجر به این مسئله نشود كه زندگی همه آدم‌ها را متاثر كند، نمی‌توانیم مدعی باشیم كه نوآوری اتفاق افتاده و این ویژگی مهمی است كه باید لحاظ كنیم و در نظر بگیریم.

اگر بخواهیم برگردیم و به عقب نگاه كنیم، می‌بینیم كه آبشخور اصلی ایجاد فرآیند نوآوری ریشه در فناوری دارد. این فناوری‌ها هستند كه امكان تحقق بیزینس‌مدل‌های جدید را به‌صورت معمولی ممكن می‌كنند.

اگر تحقق موج سوم تمدن بشری مبتنی بر فناوری اطلاعات اتفاق نمی‌افتاد، ما نمی‌توانستیم شاهد بسیاری از تحولاتی باشیم كه امروزه در عصر دیجیتال برای ما طبیعی است و همه اینها مبتنی بر تحقق فناوری بوده است.

فناوری‌ها از این منظر در دنیایی كه ما الان در آن زندگی می‌كنیم، مهم‌ترین عامل تحول به شمار می‌روند. در واقع چیزی هستند كه اگر ما بتوانیم بر آنها احاطه و كنترل داشته باشیم، احتمالا قادر خواهیم بود دست به نوآوری‌هایی بزنیم كه در اصطلاح به آنها بنیان‌افكن و تخریب خلاق می‌گویند؛ چون جایگزین روشی برای انجام كارها در گذشته می‌شوند كه با فناوری‌ها و روش‌های دیگری محتمل بودند. تخریب خلاق با كلمه‌ای مانند اخلال تفاوت زیادی دارد و به معنای جایگزین كردن چیزی است كه مطلوبیت بیشتری دارد.

در این بخش و در اینجا كارآفرین‌هایی كه با آنها به‌صورت معمول كار می‌كنیم، كاریكاتور‌هایی هستند كه وجه بسیار جذابی در این فرایند دارند. این افراد كسانی هستند كه فناوری‌ای كه به‌صورت معمول در اختیارشان قرار دارد، شبیه بادكنكی است كه در دست آنها قرار می‌گیرد. اما در درون‌شان باور و ایمانی كه برای تحول دارند، اینقدر بزرگ است كه برایش لباس فضانوردی می‌پوشند چون می‌خواهند با لباس فضانوردی و بادكنك به فضا بروند. شاید لباس فضانوردی و بادكنك برای شما نامتجانس به نظر برسد اما همین افراد زمانی به فضا رفته‌اند و می‌روند و این افراد می‌توانند موشك‌هایی بسازند كه هم خودشان را به فضا ببرد هم عامل تغییر برای كل بشریت باشند. این كار بزرگی است كه كارآفرینان در انتقال فناوری‌ها انجام می‌دهند و اگر آنها وجود نداشتند، این تحول كُند خواهد بود.

حال این سوال وجود دارد كه چند دهه آتی كه ما در آن زندگی می‌كنیم، آغشته به چه فناوری‌هایی خواهد بود و اگر این فناوری‌ها محقق شوند، چه اثری روی زندگی ما خواهند گذاشت؟

كلانتری‌نژاد؛ ۴ فناوری كه آینده را می‌سازند

تحولات فناورانه در چند دهه اخیر ما را به جایی رسانده كه به نظر می‌رسد ۴ فناوری بایوتكنولوژی، نانوتكنولوژی، کاگنتیو ساینس و اینفورمیشن بنیان اصلی تحولات آینده را تشكیل می‌دهند.

اما چرا؟ پاسخ این است كه تك‌تك این فناوری‌ها در چند دهه گذشته اثرات بزرگی به جای گذاشته‌اند اما یك چیزی وجود دارد كه به نظر می‌رسد بعد از موج سوم تمدن بشری كه تگ فناوری اطلاعات داشت، وارد موج جدیدی بشویم كه به نظر می‌رسد تگ فناوری‌های همگرا داشته باشد و آن هم قرابت و نزدیكی قوانین فیزیكی در این ۴فناوری در ابعاد خرد و اتمی است.

وقتی به این ۴فناوری در ابعاد خرد و اتمی نگاه می‌كنید، همگی از قوانین یونیكی تبعیت می‌كنند. تناسب اندازه آنها این كمك را ایجاد می‌كند كه بتوانند با همدیگر سینرژی زیادی داشته باشند و احتمالا پدیده‌ای اتفاق بیفتد تحت عنوان كانورژن به این معنا كه اینها در همدیگر ادغام شوند و یك فناوری جدیدی به وجود بیاورند.

در این صورت چه تحولی به‌وجود خواهد آمد؟ من نمی‌دانم ولی دامنه تخیل ما می‌تواند ما را تا جایی ببرد كه برخی از آنها امروز تحقق پیدا كرده‌اند. مثل اینكه آیا چنین امكانی وجود دارد كه مغز انسان را به ماشین‌ها بلاواسطه زبان متصل بكنیم؟ براساس آنچه در حال حاضر می‌بینیم، برخی از این پدیده‌ها امكان وجود دارند؛ یعنی تحقق‌شان ممكن است.

وقتی به آنها توجه كرده و تاثیرشان را روی تمدن بشری بررسی می‌كنیم، متوجه می‌شویم كه احتمالا كسب‌و‌كارهایی را‌ در آینده خواهیم داشت كه زندگی ما را عوض خواهند كرد.

مثلا وجود روبات‌هایی در اندازه حشرات كه می‌توانند بر فعالیت‌های مورد نظر ما نظارت كنند.

ارتباط مغز و ماشین در ابعاد سلولی و اتمی

یا مثلا تلویزیون‌هایی كه براساس كوانتوم‌دات‌ها فعالیت می‌كنند یا كار خاصی می‌كنند مثلا رزولوشن رنگ‌شان بی‌نهایت است.

یا اینكه ما امكان این را داشته باشیم كه اطلاعات‌مان را روی DNA ذخیره كنیم. تاكنون اطلاعات‌مان را روی اجسامی كه كاملا از حوزه زیستی نبودند، ذخیره كرده‌ایم. اگر چنین امری محقق شود چه تحولی در ادامه مسیر زندگی ما ایجاد خواهد شد؟

آیا این امكان وجود دارد كه برای هر كسی به‌صورت اختصاصی یك روش درمانی ایجاد شود كه مبتنی بر ژنوم آن فرد باشد؟

آیا امكان دارد كه فرآیند پیری را متوقف كنیم؟

پاسخ من این است: نمی‌دانم ولی اینها جنبه‌های فناورانه‌ای است كه متاثر از این ۴حوزه است.

اگر بخواهیم كمی دیدمان را عمیق‌تر كنیم، باید توجه كنیم چند سال پیش«Board of innovation» یك سندی را منتشر كرده است‌ كه در ۱۵۰‌ حوزه تلاش كرده ‌بگوید كه تحولات آتی تمدن بشری متاثر از فناوری‌هایی است كه به آنها اشاره كردم.

مثلا در حوزه كار اینكه رزومه ما جای خودش را به یك فوت پرینت یا ردپای پروداكتیوی انسان بدهد و برای همیشه نگهداری شود؟ یعنی دیگر نیازی به رزومه نباشد بلكه با مطالعه آن فوت پرینت به فعالیت‌های ما دست پیدا كنند.

یا مثلا در حوزه شهرها، شهرهایی خواهیم داشت روی اقیانوس‌ها.

یا اینكه بیش از ۷۵درصد مردم دنیا فقط در شهرها ساكن خواهند بود.

یا اینكه در حوزه انرژی صددرصد انرژی‌ای كه مصرف می‌كنیم، حاصل ‌انرژی‌های تجدید‌پذیر باشد.

یا در حوزه تحصیلات بتوانیم در عرض چند ثانیه و در زمان بسیار كوتاهی حجم زیادی از اطلاعات را روی مغزمان لود كنیم.

یا در حوزه سرگرمی بازی‌هایی كه بلاواسطه با بخش‌هایی از مغز ما در ارتباط باشند، ساخته شوند.

آیا در ادامه این امكان وجود دارد كه اگر ما بخواهیم یك دوست پیدا كنیم آن دوست یك روبات باشد یا یك آواتار؟

به نظر می‌رسد كه تحولات پیش‌رو نشان می‌دهد كه در آینده بعضی از دوستان ما آواتار یا روبات خواهند بود؛ جایی كه هر انسانی می‌تواند مثلا بیش از ۱۵۰‌سال زندگی ‌كند. تحقق این پیش‌بینی و این امكان برای ۲۵ تا ۳۰ سال آینده است. یا مثلا بارومتری وجود داشته باشد كه میزان خوشحالی یك انسان را اندازه‌گیری كند؟ یا در زندگی شخصی بتوانیم همراه و پارتنر زندگی را براساس ژنوم، دی‌ان‌ای و رفتارش در شبكه‌های اجتماعی و مسائلی از این دست انتخاب كنیم؟ یا مثلا در حوزه حمل‌و‌نقل این امكان وجود داشته باشد كه به هر جای كره زمین در كمتر از ۲ساعت امكان دسترسی وجود داشته باشد.

این تحولات این مطلب را بیان می‌كند كه هر كدام دستمایه یك كسب‌و‌كار هستند و الان ما برخی از آنها را می‌شناسیم؛ مانند: نورولینک، اسپیس ایكس و…

كلانتری‌نژاد در نهایت و در پایان صحبت‌هایش از یک مسابقه رونمایی کرد. شركت‌كنندگان در این مسابقه باید فایل گراف «Board of innovation» را از وب‌سایت هفته‌نامه شنبه دانلود کنند. سپس شركت‌كنندگان با همدیگر گروهی‌های خود روی برخی از این احتمالاتی در این گراف مطرح شده را بررسی کنند و امکان‌پذیر بودن آن را بسنجند. در پایان یك سناریو نوشته شود. سپس آن سناریو به‌عنوان یك داستان كوتاه به همراه تصویر‌سازی برای ما ارسال شود.

علاقه‌مندان به شركت در این مسابقه می‌خوهیم كه استارتاپ‌هایی را تصور كنند كه این تحولات را خلق می‌كنند: روی استارتاپ‌ها اسم بگذارید، اگر علاقه‌مند هستید خودتان را به‌عنوان بنیانگذار استارتاپ‌ها معرفی كنید. سپس، داستان كوتاه خود را برای ما ارسال كنید. به داستان‌های اول تا سوم هدایای نفیسی داده خواهد شد و در نهایت این داستان‌ها به شكل‌گیری تیم‌هایی منجر می‌شود برای ایجاد یك فضای جدید.

كلانتری‌نژاد حرف‌هایش را با این جملات پایان داد: كارآفرینی مسیری است كه توسط جمع كثیری از انسان‌ها برای زندگی بهتر انسان‌ها اتفاق می‌افتد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.