1- با توجه به گزارش اخیر کافهبازار، در سال گذشته تعداد برنامهها و بازیهای فروشنده (محصولات دیجیتال) ۲۳ درصد کاهش یافته در حالی که طرف تقاضای بازار شامل تعداد خریداران (۱۲ درصد)، تعداد خرید (۵۰ درصد) و حجم خرید (۸۳ درصد) افزایش یافته است؛ با توجه به شرایط اقتصادی در سالهای اخیر این روندها را به معنای انقباض بازار محصولات دیجیتال تحلیل میکند یا انبساط آن؟ و استراتژی درست سرمایه گذاران در ورود یا خروج از حوزههای مختلف این صنعت چیست؟
باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از اتفاقاتی که در سال 98 رخ داد، در ماه های پایانی سال بود و درست است که گزارش کافه بازار، تمام سال را پوشش میدهد اما این سه تا چهار ماه آخر سال، میتواند بر کسب و کارها تاثیر مستقیمی داشته باشد. شاید بیشتر از آنکه بخواهیم به میزان دانلود و خرید از کافه بازار و تاثیر آن بر کسب و کارهای دیجیتال نگاه کنیم، باید به این نکته دقت کنیم که خود این کسب و کارها به طور جداگانه چه تاثیری بر فروش و مشتریان خود داشته اند. اما به هر حال این اتفاقات و این ریسک های سیستماتیک باعث شد تا سرمایه گذارها کمی دست به عصاتر بشوند و با دقت بیشتری موردهای سرمایه گذاری خود را انتخاب کنند. با این حال به نظر میرسد که کلیت صنعت دیجیتال ما رو به رشد هست؛ چه از لحاظ ضریب نفوذ اینترنت و چه از لحاظ استفاده از کسب و کارهای آنلاین، به طور کلی رونق خود را پیدا کرده است. اتفاقاتی که در این ماهها رخ داد، بویژه مسائل مربوط به همهگیری کرونا، بیشتر از آنکه یک تهدید باشد، فرصتی بود تا بخش زیادی از مردم که از کسب و کارهای آنلاین استفاده نمیکردند یا کمتر استفاده میکردند، به سمت این کسب و کارها بروند و این میتواند برای کسب و کارهای خاصتر، فرصتی باشد تا بیشتر در این شرایط قابل استفاده هستند و سرمایه گذارها هم این نکته را در روند کاری خود مد نظر قرار میدهند.
2- در این گزارش وضعیت صنعت بازیهای موبایل به تفکیک تشریح شده است. بازیهای فروشنده در حالی که تنها ۱۹٪ از کل فروشندههای بازار را تشکیل میدهند توانستهاند ۳۶٪ از کل درآمد را از آن خود کنند. از طرفی کاربران بازار بیش از ۶۷۰ میلیون بار بازیها را دانلود یا بروزرسانی کردهاند. با توجه به این حجم از بازار، شما چه تهدیدها و فرصتهایی را در این صنعت میبینید و بر اساس چه معیارهایی در مورد ورود به این صنعت تصمیم میگیرید؟
صنعت بازی، صنعتی با طول عمر کوتاه است. یعنی هر بازی که وارد هر بازاری که میشود، طول عمر مشخصی دارد، یک نمودار رشد دارد، در یک جایی به اوج میرسد و بعد سقوط میکند. صنعت بازی صنعت پر ریسکی برای سرمایه گذار است و معمولا آنها اختصاصا به سمت یک بازی خاص نمیروند و سرمایه گذار هوشمند به سراغ سرمایه گذاری بر روی گیم استودیوها میرود. زیرا در این صنعت، رشد و فروش هر بازی به عوامل مختلفی بستگی دارد. ممکن است یک بازی، بازی خیلی خوبی باشد اما مورد استقبال عموم قرار نگیرد و با وجود هزینه زیاد، فروش خوبی نداشته باشد؛ آن روی سکه هم این است که ممکن است یک بازی با هزینه ای کم در تولید، با استقبال عمومی بسیار بالایی مواجه شود. به همین دلیل، استودیوهای بازی سازی با تنوع بخشیدن به محصولات خودشان، باعث میشوند که یک بازی با رشد خوب، بازی دیگری با رشد بد را بتواند جبران کند. این استودیوها، همواره چرخه عمر هر بازی را زیر نظر دارند و هرگاه یک بازی به پایان چرخه عمر خود نزدیم میشود، با ارائه یک بازی جدید، خود را در صنعت نگه میدارند.
3- در سال گذشته بیش از هر زمان دیگری کسب و کارهای آنلاین تحت تاثیر تصمیمات و اقدامات حاکمیتی مانند قطعی اینترنت یا اجبار رمز دوم پویا بودند. روند تاثیر این اقدامات روی رفتار کاربران موبایل ایران در گزارش سال ۹۸ کافهبازار را چگونه تحلیل میکنید و به نظرتان چه بازخوردهای میتوان بر اساس این گزارش به سیاستگذاران داد؟
اجازه بدهید این سوال را از دید یک سرمایه گذار پاسخ بدهم. یکی از عوامل مهمی که یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در کسب و کار بررسی میکند، برآورد و پیش بینی آینده این کسب و کار است. در این پیش بینی، فرضیاتی مد نظر هست، از جمله نرخ تورم، حقوق و دستمزد، هزینه تبلیغات و موارد اینچنینی که موارد طبیعی در این بررسی هستند و تا حد قابل قبولی میتوان آنها را پیشبینی کرد. اما مواردی که با اصطلاح «ریسک سیستماتیک» شناخته میشوند، عملا در این پیش بینی ها اعمال نمیشوند. برای مثال ممکن است ما برای دو سال آیندهی یک کسب و کار، درآمدی را در نظر گرفته و پیش بینی کنیم، اما به ریسک های سیستماتیکی مانند قطعی اینترنت و اتفاقی از این دست، نتوانیم به آن پیشبینی برسیم. این نکته، ریسک سرمایه گذاری خطرپذیر را بیش از پیش بالا میبرد و قطع و یقین، این به صورت ریسک های سیستماتیک بر روی سرمایه گذار تاثیر گذاشته و مطمئنا باعث کاهش سرمایه گذاری ها و احتمالا دقت او را بالاتر برده و در نتیجه، کار کسب و کارها برای جذب سرمایه را سختتر میکند. باید این موارد را در نظر گرفت؛ موارد اینچنینی را در سالهای اخیر داشتیم و بر سرمایه گذاری ها تاثیر گذاشته و حجم سرمایه گذاری های خطرپذیر به شدت کاهش پیدا کرد که به کاهش کسب و کارهای نوآور و خلاق و دانش بنیان در کشور منتهی شد و میشود و ضررهای جبران ناپذیری دارد. از کاهش کارآفرینی تا ناامید شدن افراد خلاق و مستعد که به امید و آرزویی به این صنعت آمدهاند اما وقتی سرمایهای رشد کارشان نباشد، عملا کاری از پیش نمیبرند.
4- گزارش کافهبازار نشان میدهد برخی از استانهای کشور با وجود داشتن تعداد زیاد تیمهای توسعهدهنده و همینطور بازیها و برنامههای فعال، سهم ناچیزی از درآمد را در مقابل توسعهدهندههای تهران به خود اختصاص دادهاند. تحلیل شما از علت این تفاوت چیست؟ آیا توزیع سرمایه بر اساس ظرفیتهای جغرافیای میتواند تاثیری در رشد استانهای دیگر داشته باشد یا تاثیر عوامل دیگری مانند آموزش، حمایتهای حاکمیتی و توسعه اکوسیستمهای محلی را بیشتر از جریان سرمایه گذاری میدانید؟
این سوال خیلی خوبی است. حدودا بیش از پنجاه درصد از کل جریان اقتصادی و مالی که در کشور داریم، در تهران و اطراف تهران در جریان است. این اتفاق به عوامل زیادی وابسته است، از جمله بافت جمعیتی و اقتصادی که در تهران هست. همین نکته باعث شده که سرمایه گذاری ها نیز در تهران متمرکز شده باشد زیرا مشتریان بسیاری از کسب و کارها در ابتدا، جمعیت تهران بوده و بعد به شهرهای دیگر در اولویت قرار میگیرند. این باعث میشود که هم سیل جمعیت به سمت مرکز بیشتر بشود و هم اینکه برخی از شهرستان ها از سرمایه گذاری دور بمانند و میزان کمی از سرمایه گذاری به آنها برسد. ما در سالهای اخیر شاهد بودهایم که سرمایه گذاری های خوبی بر روی استارتاپ های شهرستانی انجام شده ولی این در زمانی بوده که کسب و کار توانسته رشد خوبی داشته باشد و عملا پروژه خود را کاملا ملی کند و پس از آن بوده که توانسته سرمایه جذب کند. در عین حال، متاسفانه تجربه ی متفاوت از این نیز زیاد بوده؛ کسب و کارهای بسیار خوبی در شهرستانها داشتیم که نتوانستند جذب سرمایه کنند و آنها را از دست دادهایم. با آنکه بسیاری از شهرستان ها، به ویژه با توجه به توزیع خوب جغرافیایی در شهرهای مختلف، کاملا مستعد رشد هستند؛ هم نیروی انسانی ارزان تری در شهرستان وجود دارد، دانش علمی آنها هم ممکن است چندان تفاوتی با مرکز نداشته باشد و هزینه های جاری برای یک کسب و کار در شهرستان، بسیار پایین تر از تهران است و اگر حمایت انجام بگیرد، شکوفایی بسیار بسیار بیشتری در اکوسیستم استارتاپی خواهیم داشت. اما برای چنین هدفی، اولین حرکت باید حرکتی حاکمیتی و سیستمی باشد. لزوم این اتفاق آن است که تسهیلات مناسبی در سطح تهران به دیگر شهرها داده شود و سرمایه گذارها برای کار بر روی کسب و کارهای شهرستان، از تسهیلاتی برخوردار بشوند و این رونق را به شهرستان میبرد.
1 Comment