بازاریابی

DDB چگونه کالاهاي نفروش را بفروش مي‌کند

DDB يکي از سه شبکه تبليغاتي بزرگ گروه بازاريابي اومنيکام (Omnicom) در آلمان است که در رتبه‌بندي جهاني ازجمله آژانس‌هاي موفق تبليغاتي شمرده مي‌شود. اين شرکت در سال ۱۹۴۹ توسط بيل برندباچ، ند دوئل و مک دن تاسيس شد و با داشتن يک تيم خلاق تبليغاتي، در مدت‌زمان کوتاهي به يکي از مشهورترين شرکت‌هاي بازاريابي جهان تبديل شد؛ به طوري که نظر بسياري از برندهاي معروف را به خود جلب کرد.

 

 هنر تبليغات

اين گروه مديريتي برنامه‌هاي تبليغي خود را براساس شگردهاي اقناعي بنا ‌کرده است. طبق عقيده اين گروه، تبليغات اساسا اقناع است و اقناع علم نيست، هنر است. باورپذيري در تبليغات مهم‌تر از داشتن دانش است. برندباچ، از موسسان اصلي اين شرکت، صريحا اعلام کرده بود: «دانشگاهيان و دانشمندان را نمي‌خواهم. من به دنبال افرادي هستم که از طريق الهام کار خود را انجام دهند و به جاي اجراي روش‌هاي علمي و منطقي و چارچوب‌مند، به دنبال باورپذير کردن تبليغ و اقناع مخاطب باشند.» درواقع اين کمپين تبليغاتي در روزهاي آغازين کار خود، به جاي اشاره کردن به قيمت و فروش، به فکر ساختن يک ايده بود و تيم تبليغاتي خود را در درجه اول براي يافتن ايده‌هاي خلاقانه و هنري تشويق مي‌کرد.

 

 کوچک، اما تامل‌برانگيز

يکي از فرصت‌هاي بزرگي که منجر به شهرت و موفقيت بيشتر اين آژانس تبليغاتي شد، فرصتي بود که در سال ۱۹۵۹ براي تبليغات فولکس‌واگن به آن‌ها داده شد. ظاهر کوچک و عجيب‌وغريب اين ماشين، در ابتدا آن را غيرقابل‌فروش نشان مي‌داد و شانس زيادي براي محبوبيت در ميان مصرف‌کنندگان نداشت، اما تيم تبليغاتي DDB دقيقا از همين نقص براي معرفي اين ماشين استفاده کرد و با پررنگ کردن همين ويژگي به تبليغ اين خودرو پرداخت. براي اين منظور تصويري ساده و بي‌پيرايه از فولکس‌واگن به نمايش درآوردند و زير آن تيتر بزرگي با عنوان «کوچک فکر کن» نوشتند. ظاهر کوچک ماشين با اين تيتر بزرگ، که البته به کوچکي ماشين نيز اشاره مي‌کرد، تضاد خوبي به وجود آورده بود. اين اتومبيل جديد که هم از لحاظ ظاهر و هم از نظر ويژگي‌هاي خود، کاملا با اتومبيل‌هاي سنتي آمريکا در تضاد بود، کم‌کم توانست جاي خود را در ميان مخاطبان پيدا کند و رشد زيادي بيابد. راز موفقيت اين تبليغات در رفتار صادقانه بود. اين تيم تبليغاتي کوچک بودن ظاهري ماشين را پذيرفت، که در مقايسه با ماشين‌هاي قبلي شناخته‌شده در آمريکا نقص به شمار مي‌رفت، و آن را در حد يک فضيلت و نقطه مثبت بالا برد و با قبول واقعيت، آن را ارتقا داد. جالب است که بعد از اين موفقيت مشتريان قابل‌توجهي مانند خطوط هوايي آمريکا و برندهاي معروفي مانند هاينز، سوني و ژيلت نيز به ليست مشتريانDDB اضافه شدند تا تبليغات آن‌ها را بر عهده بگيرد.

 

 تبليغات ديجيتال، آينده  DDB

امير کسرايي، از مديران ارشد خلاق DDB در آلمان، معتقد به استفاده بيش‌ازپيش از دستاوردهاي دنياي ديجيتال در تيم‌هاي تبليغاتي اين شرکت است، ضمن اينکه تربيت نيروهاي جوان و تازه‌نفس را نيز از ديگر راهکارهاي موفقيت براي اين شرکت برمي‌شمارد.

اين مدير ايراني اذعان مي‌کند: «ما به دنبال آماده‌سازي DDB براي آينده هستيم. دنياي ديجيتال تمام نقاط جهان را به يکديگر متصل خواهد کرد و بر اين مبنا ما به دنياي ديجيتال تنها به‌عنوان يک رسانه نگاه نمي‌کنيم، بلکه آن را يک زيرساخت فکري مهم در آينده شرکت مي‌دانيم و به منظور ارائه محصولات و خدمات، با توجه به مناطق و فرهنگ‌هاي مختلف و تفاوت‌هاي مشتريان، از فناوري‌هاي ديجيتال بهره مي‌گيريم.» از ديگر برنامه‌هاي اصلي اين شرکت تربيت تيم‌هاي تبليغاتي است که با استخدام نيروهاي تازه‌رسيده، سعي در پرورش استعداد آن‌ها دارد و با دادن فرصت‌هاي مهم در ارتباط با مشتريان، اين نيروهاي جوان را با روش‌هاي تبليغاتي خلاقانه بيشتر آشنا مي‌کند. ازجمله اهداف مهم در آموزش نيروهاي تازه، تبليغات مبتني بر رسانه‌هاي ديجيتالي است که بخش اعظمي از بازاريابي جهاني را تحت‌الشعاع خود قرار داده و شرکت DDB نيز از اين فرصت بي‌نظير براي ارائه راهکارهاي تبليغاتي خود در جهان استفاده مي‌کند.

 

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *