ویدئوهای یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران (یلدا سامیت) یلدا سامیت 99

ویدئو گفت‌وگو آذری جهرمی در پنجمین یلدای کارآفرینان استارتاپی

مقاومت برای ورود استارتاپ‌ها به بورس

آذری جهرمی

آذری‌جهرمی در این گفت‌وگو در مورد مباحثی چون ورود استارتاپ‌ها به بورس و تامین مالی آنها، مقاومت در مقابل بزرگ‌شدن استارتاپ‌ها و به‌وجود آمدن سرمایه‌دارهای قدرتمند از طرف نهادهای حاکمیتی و دولتی، اشتباه‌بودن حضور دولتی‌ها در عرصه بنگاه‌داری و استارتاپ‌داری، برنامه‌ریزی برای ایجاد 5 یونیکورن در اکوسیستم استارتاپی، دسترس‌پذیرکردن اینترنت برای همه روستای کشور تا پایان سال، ایجاد بانک‌های اطلاعاتی و ایجاد دسترسی به بیگ‌دیتا برای کسب‌وکارهایی که به این اطلاعات نیاز دارند تا پایان سال، بحث جوانی‌کردن و حواشی مربوط به آن، تغییر انگاره‌های نهادهای حاکمیتی نسبت به استارتاپ‌ها و رویدادهای استارتاپی و… صحبت کرده است.

همچنین اشاره‌‌ای داشته به اینکه وزارت ارتباطات مسئول فیلترینگ نیست بلکه این بخش در کشور مسئول و آدرس مشخصی دارد و آن کمیته تعیین مصادیق یا دستگاه قضایی است که حکم صادر می‌کند‌.

گفت‌وگو با محمدجواد آذری‌جهرمی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات) در یلداسامیت2020

هاشمی: قبل از اینکه وارد بحث و گفت‌وگو شویم، شبکه‌های اجتماعی فشار آورده‌اند که یک سوال از شما بپرسم و آن اینکه سال بعد این موقع کجا هستید؟

سال بعد هم تلاش می‌کنم که در یلدای استارتاپی و در جمع بچه‌های اکوسیستم باشم.

منظورم این است که آیا سال بعد استارتاپ راه‌اندازی می‌کنید یا می‌خواهید رئیس جمهور شوید؟

من برنامه‌ای برای ریاست جمهوری نداشتم و مجلس هم روز گذشته در بررسی‌هایی که داشت، سن مناسب برای رئیس جمهور را 40 سال به بالا اعلام کرد که من شرایطش را نخواهم داشت. نمی‌دانم که استارتاپ راه‌اندازی می‌کنم یا نه. شاید به دسته‌بندی تجربیاتم و تقویت دانسته‌هایم بپردازم.

استارتاپ دلخواهت، کدام استارتاپ است؟

سوال سختی است. تاکنون به بیزینس فکر نکرده‌ام اما اگر روزی بخواهم در این حوزه کار کنم، روی شبکه توزیع کار می‌کنم، چون فکر می‌کنم که هم جای خوبی برای کار است و هم اینکه سود مناسبی برای مردم دارد و هم سود مناسبی برای تولیدکننده و هم کسی که در این حوزه کسب‌وکار راه‌اندازی می‌کند، اما صبر زیاد و پوتین آهنین می‌خواهد چون زحمات زیادی نیاز دارد.

فکر کنم آخرین باری که همدیگر را دیدیم 2سال پیش و در همین رویداد یلدا بوده است. من که خیلی پیر شدم، شما ولی انگار هنوز جوان مانده‌اید؟

شما هم پیر نشدید و جوان مانده‌اید.

پس باید جوانی کرد.

بله، باید جوانی کرد.

در این شرایط چگونه جوانی کنیم؟

آن مطلبی که من با عنوان «جوانی کنید» منتشر کردم و چالش‌برانگیز شد و بحث‌های زیادی ایجاد کرد، در واقع منظورم این بود که تلاش کنید خسته نشوید، از پا ننشینید و اگر 9 بار به زمین خوردید، بار دهم هم بلند شوید و بایستید و دنبال رویای‌تان باشید. حالا برخی از افراد هم برداشت کرده بودند که جهرمی گفته که جوانی بکنید و جوانی‌های‌تان را به پیری‌تان منتقل نکنید و برای خودتان و برای مردم مسئله ایجاد نکنید.

آن حرف بی‌ربطی نبود، اما واقعیت این است که من در 16 آذر و خطاب به دانشجویان این حرف را زدم و از صمیم قلبم این حرف را گفتم، چون عده‌ای دوست دارند شما را پیر نگه دارند. نکات جالب دیگری هم در این موضوع وجود داشت و برخی دوستان در همین جوانی‌کردن هم کمی انحصارطلب بودند.

به خودشان که می‌رسد، هشتگ جوانی و از لزوم توجه به جوانان می‌گویند. به دیگران که می‌رسند، شاعر می‌شوند. اما من می‌گویم که جوانی را انحصاری نکنید. جوانی مال همه مردم است.

گفت‌وگو با محمدجواد آذری‌جهرمی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات) در یلداسامیت2020

این را از این جهت می‌گویم که اوایل که شما آمده بودید، با مدیران وی‌سی‌ها به دفتر شما آمدیم، چیزی که خیلی برای من عجیب بود، این بود که من را با اسم کوچک صدا کردید. بعد متوجه شدم که افراد دیگر را هم با اسم کوچک صدا کردید. حتی عکس‌ها و فیلم‌هایی از خانواده خود منتشر می‌کنید. این حرکات نمایشی است؟

شما تشریف بیاورید خانه ما و سبک زندگی ما را ببینید.

می‌خواهم بگویید که مثلا عکس از خانواده منتشر کردن و… از یک تفکر نشأت می‌گیرد یا یک نمایش است؟

من همانی را که زندگی می‌کنم، همان هم هستم. مثلا گاهی می‌گویند که آیا کامنت جواب می‌دهید یا شوخی‌هایی که می‌کنید واقعی است؟ کسانی که من را می‌شناسند، می‌دانند که من شوخ‌طبع هستم. اینها بیشتر برمی‌گردد به تفاوت‌های بین‌‌نسلی.

برخی مواقع هم خیلی‌ها دوست‌ ندارند که داخل خانواده‌شان را نشان بدهند، شاید چون آنچه نشان می‌دهند و آنچه هستند، متفاوت است. اما من چیزی برای پنهان‌کردن ندارم. این رفتار یک شهروند عادی است و بعد از دوران وزارت هم همین رفتار و رویه را ادامه خواهم داد.

در رویدای یلدای 2سال پیش که در برج میلاد برگزار شد، شما سخنرانی کردید که الان آن را پخش می‌کنیم. (سخنرانی پخش می‌شود و بسیار کوتاه است: آذری: فقط 3 آرزو می‌کنم برای شما: اول امیدوارم که سایه انحصار از سر بازار شما به دور باشد، دوم اینکه امیدوارم اقتصاد شما آفت رانتی‌بودن پیدا نکند و سوم چیزی که خودم هم باید برایش تلاش کنم، ان‌شاءالله امسال با همه هماهنگی‌هایی که انجام شده است، سایه نامیمون شکایت و فیلتر از سر کسب‌وکارها به دور باشد.) آقای وزیر دعای شما مستجاب شد؟

تفاوت یک وزیر وقتی دعا می‌کند با دیگرانی که دعا می‌‌کنند، این است که وزیر وظیفه دارد تلاش هم بکند. به نظرم اکوسیستم باید نظر بدهد که ما در این عرصه موفق بودیم یا نه.

ما برنامه‌ای در ابتدای دوران وزارت ارائه کردیم و گفتیم که ایده ما این است که در این دوره ما برسیم به ساختاری از استقرار اکوسیستم و استارتاپ‌ها در کشور که 5 لکوموتیو به‌عنوان یونیکورن در جلوی آن باشند و یک قاعده 20‌هزار استارتاپ خرد در کف بازار داشته باشیم که شروع بکنند به ساخت هرم اکوسیستم استارتاپی ایران. چنین ساختاری باید آن 3خصلتی که 2سال پیش گفتم، از آن دور باشد؛ یعنی نباید رانتی باشد، نباید انحصار در آن باشد و فیلتر هم آفتی برای آن است، اما این اکوسیستم با هر 3تای این موارد مواجه بوده است.

اگر بخواهم براساس آمار صحبت کنم، در سال 96 اندازه اقتصاد دیجیتال در حوزه خدمات نزدیک به صفر بوده است. براساس گزارش مرکز آمار در سال گذشته، اندازه این اقتصاد نزدیک به یک‌و‌نیم درصد تولید ناخالص داخلی کشور شده است. این حرکت رو به جلویی است.

این آمار را بگذارید در کنار آمار بخش تلکام کشور که تنها چهار‌و‌نیم درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص داده است. البته ما به متوسط دنیا در بخش تلکام رسیده‌ایم اما به متوسط دنیا در بخش استارتاپی نرسیده‌ایم. نرخ دلار خیلی تغییر کرد و روی اکوسیستم تاثیر گذاشت و ارزش خیلی از کسب‌وکارها را پایین برد. براساس دلار سال‌96، امسال می‌توانستیم 5 یونیکورن را داشته باشیم.

پس لکوموتیوها به‌درستی تشکیل شدند اما در بخش قاعده هنوز به آمار مورد نظر نرسیدیم و آنچه در نوآفرین الان ثبت کرده‌ایم، حدود 5هزار‌تاست و باید کار بیشتری انجام شود، ولی برای این حوزه یکی بحث انحصار بود. انحصار در این اکوسیستم وجود داشت، چون اکوسیستم‌ها برای بحث‌های مالی نیاز به اپراتورها داشتند و هر‌کس نزدیک‌تر بود، می‌توانست رشد کند. در واقع این اکوسیستم آفت‌زده شده بود. آفتی داشت به اسم ارزش افزوده. پول‌هایی به آن وارد می‌شد که پول‌های درستی نبود.

2200 میلیارد تومان گردش ارزش افزوده بود در سال گذشته. امسال این عدد به 4 میلیارد تومان رسید. کل داستان ارزش افزوده را جمع کردیم. این کار را کردیم چون این فضا، فضای رانت و انحصار بود. خیلی‌ها در اکوسیستم به من بد و بیراه گفتند و گفتند که اشتغال را از بین بردی، اما این انحصار بود و فساد در آن انجام می‌شد و دست در جیب مردم می‌کردند.

حتی در تبلیغات هم انحصار داشتیم؛ آن قرارداد خاتمه پیدا کرد و آن شرکت تمام شد. این کار شجاعت می‌خواست که این وضعیت را جمع کند و سایه ناسالمی را از این اکوسیستم بیرون ببرد. در زمینه تامین منابع مالی هم همین مشکل را داشتیم و هنوز هم برقرار است.

خود بحث دانش‌بنیانی هم یک نوع رانت رسمی است که دولت به شرکت‌ها ارائه می‌کند و برای یک گروه خاص بود. اکوسیستم به لکوموتیو نیاز دارد اما شرکت‌هایی که در کف قاعده حضور دارند هم به حمایت نیاز دارند و طرح نوآفرین ما بحثی بود در رابطه با عدالت؛ ایجاد عدالت در حمایت از خلاقیت‌ها در درون کشور یا توزیع عادلانه رانت.

چون حمایت دولتی نوعی رانت است. شرایط بیمه، شرایط مالیات و صندوق نوآفرینی که از امروز فعالیت خود را شروع کرد، بخشی از همان تدابیر بود. پس ما در بحث رانت هم تلاش کردیم عدالت ایجاد کنیم.

اما فیلتر داستان تلخی بود. استارتاپ قرار است سنت‌هایی را که دیگر فایده‌ای ندارند، تخریب خلاق بکند و ساختار جدیدی بسازد. در برابر این تخریب خلاق مقاومت وجود دارد و بیشترین حجم مقاومت هم از سمت دستگاه‌های اجرایی یعنی دولت است. ما مصوبه گرفتیم از دولت و امروز دولت شاکی استارتاپ‌ها نیست و دیگر کسب‌وکارها را نمی‌بندد.

روز قبل از اینکه چنین مصوبه‌ای را از دولت بگیریم، 128 شرکت حوزه حمل‌و‌نقل را با شرایط وزارت راه تعطیل کرده بودیم. این مسائل دیگر جمع شد. اگر خاطرتان باشد در مجلس در موقع رأی اعتماد گفتم که زمانی برقراری ارتباطات یک تهدید محسوب می‌شد اما امروز قطع ارتباطات تهدید امنیتی محسوب می‌شود و این تغییر پارادایم است.

یونیکورن زمانی به وجود می‌آید که بتواند منابع مالی تامین کند. امروزه سرمایه‌گذاران خارجی امکان حضور در ایران را ندارند، سرمایه‌گذاران داخلی هم بازارهای متنوع و جذابی چون سکه و دلار و مسکن را پیش رو دارند و مفهوم ونچرکپیتال به معنای واقعی در ایران شکل نگرفته که سرمایه‌گذاران سنتی به حوزه استارتاپی بیایند و روی شرکت‌های این حوزه سرمایه‌گذاری کنند. تنها راهی که می‌ماند برای تامین منابع مالی و تبدیل‌شدن به یونیکورن، راهیابی به بورس است. چرا شرکت‌های استارتاپی نمی‌توانند مثل شرکت‌های سنتی وارد بورس شوند؟

البته شرکت‌های استارتاپی وارد بورس شدند.

منظورم یونیکورن‌ها و استارتاپ‌هاست و نه شرکت‌های دانش‌بنیان.

شرکت آپ الان در بورس حضور دارد و استارتاپ حوزه فین‌تک است.

 آپ قبل از شما در بورس حضور داشت. الان می‌خواهیم در مورد 5 یونیکورنی صحبت کنیم که شما اشاره کردید.

چند بحث وجود دارد؛ یکی بحث دارایی‌های نامشهود است که بورس روی این مسئله حساس است. از باب اینکه بعدا صدمه‌ای به مال مردم وارد نشود که البته راه‌حل هم دارد. دستورالعمل دارد و ما هم دستورالعملش را به سازمان بورس داده‌ایم.

بخشی هم برمی‌گردد به نوع نگرانی که بعضا برخی از دستگاه‌ها دارند در برابر بزرگ‌شدن اقتصاد شرکت‌هایی که وابستگی به نهاد حکومتی ندارند. برخی از وجود سرمایه‌دار بزرگ در کشور می‌ترسند. این بحث سنتی در نظام حکومتی ایران است و هر‌کس می‌خواهد بزرگ شود، باید به جایی وصل شود و اگر وصل نشود، کارش پیش نمی‌رود.

برخی نگرانی‌ها را هم در مورد سرمایه‌گذاری خارجی و بحث‌های امنیتی مطرح می‌کنند. من نمی‌توانم در این مورد اظهارنظر بکنم که مسائل درستی است یا غلط، ولی هر چیزی هست، مانع رشد بازار استارتاپی است. همه تلاش‌های دولت برای بزرگ‌ترکردن اقتصاد و در نتیجه ایجاد رفاه برای مردم‌شان و کشورشان است، بنابراین هر چیزی که جلوی بزرگ‌شدن اقتصاد را بگیرد، مطلوب نیست.

جلسات و پیگیری‌های متعددی در این زمینه انجام شده است که شاید انعکاس رسانه‌ای نداشته و شاید هم نیاید. به خاطر همین حضور شرکت‌ها به بورس. این انگاره هم حل می‌شود و باید بپذیریم که این اکوسیستم در حال ایجاد تغییر است و این تغییر و تحول هم به نفع حاکمیت است و هم مردم و همه ارکان. الان در مقابلش مقاومت وجود دارد اما امیدوارم این مقاومت شکسته شود چون راهکاری ساده‌تر و کارآمدتر از بورس وجود ندارد.

اشاره کردید که اگر مجموعه‌ نهادهای حاکمیتی یا دولتی در استارتاپ‌ها حضور داشته باشند، شاید مسائل‌شان حل شود. در استارتاپ‌ها داستان به این شکل است که وقتی می‌خواهند سهام واگذار کنند، این کار را به‌سختی انجام می‌دهند و نوعی چسبندگی به سهام دارند و کم‌کم دارند با این مفهوم آشنا می‌شوند که داشتن بخشی از یک بیزینس بزرگ بهتر از داشتن بخش زیادی از یک بیزینس کوچک است. این تفکر در بخش دولتی چگونه است؟ در ایران انگار بعد از مدتی بنیانگذار استارتاپ احساس می‌کند که دیگر پشت فرمان کسب‌وکارش نیست و یک مجموعه دولتی یا خصولتی جایش را گرفته است. چرا شما دولتی‌ها اینقدر چسبندگی به قدرت دارید و می‌خواهید مدیریت و راهبری کسب‌وکارها را به‌ویژه در ارتباط با استارتاپ‌ها در دست داشته باشید؟

هر دولتی که روی کار بیاید، وضعیتش همین است و دلیلش شیوه حکمرانی است. ما برای اداره اقتصاد، کسب‌‌وکار و… یا باید فرمان در دست خودمان باشد یا باید ریگوله بکنیم یا فرایندها را قانونگذاری کنیم و روی قانونگذاری نظارت کنیم. خیلی با مقوله مدیریت از طریق سهامداری و مدیریت از طریق رگولیشن آشنا نیستیم.

باید حتما فرمان دست خودمان باشد. چون وقتی فرمان دست خودمان باشد، فرایندهای اقتصادی در مجموعه خودمان جاری و ساری است و خودمان تصمیم می‌گیریم و قدرت‌مان بالاتر است.

وقتی رگولاتور می‌شوید، تعامل‌تان با اجرا، تعامل سابق نیست. دولت‌ها هزینه زیادی می‌کنند که مستقر شوند و قدرت را در دست بگیرند. بعد از استقرار افراد نزدیک به خودشان را دور خودشان جمع می‌کنند و اگر رگولاتور باشند، نمی‌توانند این استقرار را انجام بدهند. ساختار اینکه چگونه استقرار بیابند را که بعد از استقرار نیازمند اطرافیان خودشان نباشند، بلد نیستند. نوع حکمرانی ما وابسته به همین مسائل است.

در کشورهای دیگر دولت رگولاتور است. در عصر اقتصاد دیجیتال، دولت‌ها علاوه بر رگولاتوری، باید توانمندسازی هم انجام دهند. ما هنوز به راهبری چسبیده‌ایم. کسی که از شرکت‌های حوزه حمل‌ونقل شکایت می‌کند، به این دلیل است که آن بیزینس را خودش اداره می‌کند و حاضر نیست آن را به‌ دست فرد دیگری بدهد. دولت باید یاد بگیرد که مقررات‌گذار است و بر مقررات نظارت کند. فرایندی که اقتصاد دیجیتال ایجاد می‌‌کند این است که حکمرانی را با این مدل سیستم آموخته می‌کند.

خود شما در مجموعه خودتان به این نکاتی که گفتید، باور دارید؟

وزارت ارتباطات 92درصد از اقتصادش قبل از من واگذار شد؛ یعنی اگر کل اقتصاد بخش آی‌سی‌تی کشور را نگه دارید، تنها 8درصد از بیزینسش در وزارت ارتباطات است که بخشی از آن شرکت پست است و بخشی شرکت زیرساخت. بنابراین ما یک سازمان رگولاتوری داریم که مقررات‌گذار است البته 20درصد در مخابرات ایران سهام داریم و در همراه اول هم متناسب با همان صاحب سهام هستیم. در شرکت‌ها سهامی نداریم. بنابراین باید خو بکنیم با مدل رگولیشن.

در حوزه اکوسیستم استارتاپی ما سازمان رگولاتوری در کشور نداریم و به‌عنوان وزارت ارتباطات رگولاتور آن نیستیم و سعی کردیم که سازمان فناوری را تبدیل بکنیم به سازمان توسعه اقتصاد دیجیتال. یکی از مراحلی که باید نهادسازی شود، بحث رگولاتوری واحد است. ما در دولت پیشنهاد داده‌ایم که مورد توافق قرار نگرفت.

پیشنهاد این بود که در وزارتخانه‌ای یک کمیته اقتصاد دیجیتال تشکیل شود و از معاونت علمی یا وزارت ارتباطات در آن حاضر باشند، خود وزیر هر وزارتخانه رئیس آن کمیته باشد و 3نفر از فعالان هر بخش در آن حضور داشته باشند. فعلا به‌شدت در مقابلش مقاومت کرده‌اند اما به نظر این راهی است که باید به سمتش برویم.

قبل از شما در همین همایش، میزبان صندوق نوآفرین بودیم که به‌تازگی راه‌اندازی شده است که با مشارکت سازمان فناوری، وزارت ارتباطات و بخشی از نهاد حاکمیتی است. فکر نمی‌کنید که این روش هم بخشی از چسبندگی به فرمان باشد؟

اصل توجیه نوآفرین برای سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی است که دیگران سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

می‌توانستید با وی‌سی‌ها همکاری کنید و با مدل مچ‌فاند جلو بیایید.

آن کار را هم انجام دادیم. ما منابع وجوه اداره‌شده‌ای را به سمت حمایت از وی‌سی‌ها بردیم.

الان با کدام وی‌سی‌ها مشارکت کرده‌اید؟

لیست‌شان را آقای ناظمی دارد. اما ما وجوه اداره‌شده‌مان را به‌صورت وام‌های کم‌بهره در اختیار وی‌سی‌ها قرار دادیم تا ریسک سرمایه‌گذاری وی‌سی‌ها پایین بیاید.

منظورم وام نیست، بلکه ‌سرمایه‌گذاری تطبیقی است.

متوجه منظور شما هستم و منظورتان سرمایه‌گذاری مشترک است. ما چنین مدلی در سرمایه‌گذاری طبق قانون نداریم چون دولت برای ورود به سرمایه‌گذاری روی بخش خصوصی از قانون اصل 44 پیروی می‌کند و در آنجا محدودیت‌هایی برای دولت وجود دارد. منتها نوع حمایت‌مان از وی‌سی‌ها به این صورت است که منابع کم‌بهره‌ای را در اختیارشان قرار بدهیم.

اما اینکه دولت خودش ورود کند و به وی‌سی و سرمایه‌گذار‌ تبدیل شود، به نظر من کار درستی نیست، چون دولت این کار را بلد نیست و خودش تبدیل به محملی برای فساد می‌شود. صندوق نوآفرین وظیفه‌اش توسعه عدالت است و البته انجام بخشی از تکالیفی که دولت بر عهده‌اش می‌گذارد.

ناراحت نمی‌شوید اگر سوالی بپرسم؟

خیر. چون پرسیدن حق شماست.

در زندگی چه زمانی از مردم خجالت کشیده‌اید.

وقتی آدم نمی‌تواند خواسته مردم را تامین کند، خجالت می‌کشد.

چرا کشوری که این همه نفت دارد، بچه‌هایش برای دسترسی به اینترنت باید به بالای کوه و بلندی بروند و از آنجا بیفتند؟

الزاما با پول‌داشتن همه چیز فراهم نمی‌شود و باید عقل هم داشته باشیم. برنامه ششم توسعه که تدوین شده، وزارت ارتباطات را موظف کرده که تا پایان برنامه باید 80درصد از روستاهای دارای بیش از 20 خانوار را به اینترنت وصل کند. طبیعتا بودجه‌ای که می‌دهند متناسب با همین چارچوب است.

وقتی من وزیر شدم، کمتر از 4هزار روستا اینترنت داشتند. در حالی که ما 46هزار روستا داریم. چه های و هویی که راه نیفتاد که چرا اینترنت را به روستاها می‌برید و الان هیاهو به این دلیل است که چرا 95درصد روستاها اینترنت دارند و 100درصد روستاها اینترنت ندارند. ما باید نگاهی بکنیم که چه کردیم و چه کاری پیش روی ماست. امروز نزدیک به 40هزار روستای کشور اینترنت دارند و 5هزار روستا ندارند. برای این 5هزارتا باید تلاش زیادی بکنیم.

من خوشحالم که این پارادایم عوض شد. پارادایمی که رفتن اینترنت به روستاها را برنامه‌های معاندان می‌دانست، حالا پارادایم مطالبه اینترنت دارد. ما برنامه فشرده‌ای داریم که تا پایان سال همه روستاها را به اینترنت وصل کنیم. به تک‌تک تصاویر و ویدئوهایی هم که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، توجه می‌کنیم.

کل کشور وضعیت مطلوبی دارد جز چند استان. از جمله سیستان و بلوچستان. از اول دی ماه همراه با یک تیم عملیاتی که خود من هم با آنها هستم، 10 روز در سیستان و بلوچستان مستقر می‌شویم تا مشکلات را بررسی کنیم و قول داده‌ایم که تا پایان سال باید کار تمام شود.

بحثی هم وجود دارد که اینترنت در بسیاری از مناطق وجود دارد اما کیفیت اینترنت خیلی پایین است.

کیفیت یعنی چه؟

مثلا سرعت اینترنت.

گاهی شهروندی در جایی نشسته و فیلترشکنش کار نمی‌کند و اعتراض دارد یعنی مسئله‌اش شخصی است. ما شاخص کیفی در شبکه را آنلاین پایش می‌کنیم. در 6 هزار نقطه ما کیفیت را به صورت لحظه‌ای می‌بینیم و شرایطش را مشاهده می‌کنیم. انصافا مشکل عمومی در کیفیت شبکه وجود ندارد، ولی گاهی مثل امروز تلگرام از دسترس خارج می‌شود و یک مسئله خارج از ایران است اما در توییتر به ما بد و بیراه می‌گویند و شاید به دلیل خصلت در دسترس بودن ماست!

اما مسئله‌ای را هم باید بپذیریم که زیرساخت توسعه اینترنت خانگی‌مان خوب نیست. زیرساخت موبایل‌مان خیلی خوب است، اما بار شبکه نداشته اینترنت ثابت روی موبایل قرار می‌گیرد و باعث می‌شود که شبکه موبایل کیفیت و سرعتش کم می‌شود. این مسئله کلان دلیلش به خاطر انحصاری است که در مخابرات وجود دارد و بارها در موردش صحبت کرده‌ایم.

خوشبختانه لایحه‌اش با دو فوریت در حال آماده‌سازی است که به مجلس ارائه کنیم و از شر انحصار مخابرات راحت شویم.

آقای آذری شما گفتید که خوشحالید که شبیه شهروندان عادی هستید، ولی من خیلی حس خوبی ندارم که شما شبیه ما باشید. مثلا خوشایند ما نیست که هم مثلا من بگویم چرا فیلترینگ وجود دارد و هم شما بگویید. انتظار این است که یک وزیر پاسخ بدهد که چرا اصلا پدیده فیلترینگ وجود دارد؟

اظهارنظر من در مورد فیلترینگ شفاف است. در مورد فیلترکردن هم عده‌ای فرضیاتی را مطرح کردند و به تصمیم‌سازی رساندند. از روز نخست هم اظهار‌نظر من شفاف بود و هزینه‌هایی هم برایم به همراه داشت. اینها را بگذاریم کنار و در مورد الان صحبت کنیم. آیا الان آن شرایط فراهم است؟

ما وقتی یک وزیری را مسئول می‌دانیم، آن وزیر حیطه عملکردش قانون است. امروزه مثلا ویدئویی در شبکه اجتماعی منتشر می‌شود و فردی صحبتی کرده که ناشایست و دردآور است و در شبکه اجتماعی منتشر شده و به وزیر ارتباطات فحش می‌دهند. آیا وزیر ارتباطات مسئول فرهنگ و تربیت کشور است؟ آیا مسئول فیلترینگ کشور است؟ مسئولیت ما وصل ارتباطات است.

اگر یک شبکه اجتماعی فیلتر می‌شود، مسئول مشخصی در کشور دارد. باید به همان شخص مسئول بگویید. این مطالبه درستی نیست که بگویید وزیر ارتباطات وظیفه دارد بگوید که چرا تلگرام فیلتر است. من مشخصا گفته‌ام که از دید من این فرایند منطقی نیست.

من وظیفه دارم این فیلترینگ را پیگیری بکنم و این کار را هم کرده‌ام اما وقتی سیکل تصمیم‌گیری در جای دیگری است و به من هم ربطی ندارد، چه کار دیگری باید انجام بدهم. اگر هم فیلتر تلگرام را بردارند، من نمی‌توانم بگویم که ما در وزارت ارتباطات این کار را کرده‌ایم.

آدرس این مسئول فیلترینگ را می‌توانید به ما بگویید؟

بارها گفته‌ام؛ کمیته تعیین مصادیق یا دستگاه قضایی که حکم صادر می‌کند.

در جمهوری اسلامی مد شده که همه آدرس می‌دهند. مثلا یکی می‌گوید پاستور، یکی می‌گوید واشنگتن و…! آخرین سوال من این است که یکی از مواهب توسعه زیرساخت‌ها و اینترنت در کشور، ایجاد بسترهایی برای اشتغال جوانانی است که در همین زمینه کسب‌وکارهای‌شان را راه‌اندازی کرده‌اند و ما در حقیقت به سمتی می‌رویم که استارتاپ‌هایی از جنس هوش مصنوعی راه‌اندازی شوند که برای توسعه به بیگ‌دیتاها و اینترنت پرسرعت نیاز دارند. شما قبلا گفته بودید که قرار است 30 ترابیت در ثانیه ایجاد شود؛ آیا این اتفاق افتاده است؟

30 ترابیت برنامه ششم ‌ترانزیت است. ما ظرفیت هسته شبکه ملی اطلاعات‌مان الان 21 ترابیت است و به لحاظ ظرفیت اشغال‌شده کمتر از 40درصد اشغال شده. در بحث سرعت برای اینکه برخی از کسب‌وکارها را دسترس‌پذیر کنیم، به چنین اینترنتی، باید فایو‌جی را بیاوریم که در حال انجام آن هستیم. در برخی از نقاط تهران الان وصل است. مجموعه‌های مختلف پژوهشی به‌صورت شبکه‌ای در حال کار روی آن هستند و آمادگی دارند که به سرعت آن را توسعه بدهند. در مورد اینترنت خانگی هم 5میلیون پورت ای‌دی‌اس‌ال برنامه‌ریزی کرده بودیم که یک‌میلیون و 200 هزار تای آن تاکنون اجرایی شده است.

بحث هوش مصنوعی حوزه استراتژیک است و بحث قدرت در آن مطرح است. امروزه در حوزه اقتصاد دیجیتال کشوری قوی‌تر است که بهره‌مندی‌اش از هوش مصنوعی بیشتر باشد. در این زمینه در ایران هم کارهای مهمی انجام شده اما زیرساخت‌هایی نیاز دارد. یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌ها، بحث بیگ‌دیتا‌ست. این دیتا جایی نیست جز در دست نهادهای دولتی و سایر نهادهای حاضر در کشور است. یکی از کارهای ما بحث آزادسازی دیتا و تشکیل بانک‌های اطلاعاتی مورد نیاز است.

مثلا در حوزه پتروشیمی برای رنگ ممکن است به اطلاعات و دیتای مربوط به رنگ نیاز باشد. پژوهشگاه ما در حال آماده‌سازی این دیتا در مرکز 176 است. به دنبال این هستیم که یک سوپر‌کامپیوتر خیلی خوب را آماده‌سازی کنیم که دانشگاه پلی‌تکنیک در حال پیاده‌سازی‌اش است.

ما زیرساخت لازم برای حمایت از هوش مصنوعی را هم در کشور فراهم کرده‌ایم که به خوبی پیش می‌رویم و تا پایان امسال سوپرکامپیوتر مورد نظر هم آماده شود. در حال حاضر هم مرکز 176 خدمات ارائه می‌کند.

کلنگ پیرزن گرجستانی که آن را قطع نمی‌کند ان‌شا‌ءالله؟

آن عصر گذشته و دیگر از این اتفاقات نمی‌افتد. من می‌خواستم به چند نکته دیگر هم اشاره کنم.

بفرمایید.

ما شروع کردیم به تغییردادن برخی از انگاره‌ها. شاید یادتان باشد که در سال 96، استارتاپ‌ها را علیه‌شان شب‌نامه پخش می‌کردند و می‌گفتند که اینها عامل نفوذ هستند و با هر گونه فعالیت استارتاپی ولو یک استارتاپ ویکند مخالفت می‌کردند.

امروزه ما می‌بینیم که نهاد انقلابی ما در راستای نهضت استارتاپی و راه‌اندازی وی‌سی گام برمی‌دارند! بیلبوردی نیست که اشغال نکرده باشند و هر جا که یک بیلبورد پیدا می‌‌کنند، یک استارتاپ راه‌اندازی می‌کنند. این یک تغییر انگاره بزرگ بوده و این ماندگار است. شاید خیلی چیزها تغییر کند اما این ماندگار خواهد بود.

یادتان می‌آید که وقتی کسب‌وکار استارتاپی به شهر دیگری می‌رفتند یا حتی در خود تهران، سنتی‌ها با چوب و چماق با آنها مقابله می‌کردند؟ اما امروزه همان‌ها در شرایط کرونا، دست به دامن استارتاپ‌ها شده‌اند. روزگاری همه با وی‌اُدی‌ها (VOD) مخالف بودند و به هر نحوی می‌خواستند آنها را تعطیل کنند. یعنی در همین سال 96. اما امروزه خودشان تلاش می‌کنند که وی‌اُدی تولید کنند، چون به این نتیجه رسیدند که دیگر ساختارهای سنتی کارایی ندارد.

هنوز اکوسیستم استارتاپی ایران مشکلات زیادی دارد.

همه جا مشکل وجود دارد و باید این مشکلات حل شوند.

امیدواریم بچه‌های استارتاپی بدون رفتن به مراجع قضایی و محکومیت‌های کیفری مشکلات‌شان را حل کنند و کسب‌وکارشان را در ایران راه‌اندازی کنند. دغدغه‌ همه کارآفرینان در ایران، سربلندی کشور، توسعه اقتصاد دیجیتال، محرومیت‌زدایی و اشتغال‌زایی است.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *