یادداشت سینا اسکندری پژوهشگر دانشگاه آکسفورد | کارشناسان حوزههای استراتژیک، ابرچالشهای گوناگونی را برای اقتصاد ایران برشمردهاند. اما شاید مهمترین ابرچالش اقتصاد ملی ما فقدان نوآوری باشد. کشور ما هیچ کالای قابل عرضهای را برای اقتصاد جهانی ندارد. عمده صادرات ما و منبع اصلی تامین ارز کشور، مواد خام، مشتقات نفتی و محصولات سنتی است. این منابع قادر نیستند تا رفاه کافی را برای یک کشور ۸۰ میلیونی ایجاد کنند. علاوه بر آنکه حرکت هرچه بیشتر کشورهای جهان به سمت انرژیهای سبز، تقاضا را برای انرژیهای فسیلی کاهش خواهد داد و منجر به کاهش این منابع محدود خواهد شد. بنابراین تنها گزینه پیش روی ما حمایت از کالای داخلی نه فقط برای مصرفکننده داخلی، بلکه برای عرضه در بازارهای جهانی است و این مهم ممکن نیست جز با غلبه بر ابرچالش نوآوری.
نام ایران در رتبهبندی موسسه مشاوره مدیریت دیلویت پیرامون شاخص رقابتپذیری تولید در میان ۴۰ کشور ذکرشده به چشم نمیخورد. توان تولید کشور در حال حاضر فاقد آن سطح بازدهی است که بتواند محصول نهایی را با قیمت و کیفیت لازم عرضه کند. بنابراین یکی از مهمترین قسمتهایی که برای افزایش توان رقابتپذیری تولید داخلی، نیازمند نوآوری است، نوآوری در فرایند است.
بیش از ۲۰۰ سال پیش، انقلاب صنعتی از انگلستان آغاز شد و به سایر کشورهای اروپای غربی و آمریکا رفت. پس از جنگ جهانی دوم فرصتی فراهم شد تا کشورهای دیگری به این جرگه بپیوندند. در طول جنگ سرد و با حمایت آمریکا تکنولوژی و سرمایه به ژاپن، کره و تایوان تزریق شد تا این کشورها نیز به جمع کشورهای صنعتی ملحق شوند. سایر کشورهای شرق آسیا نیز کمکم به این قافله پیوستند. مهمترین آنها چین بود که هماکنون بزرگترین تولیدکننده کالاهای صنعتی در جهان است و بر صدر شاخص رقابتپذیری تولید تکیه زده است. مزیت رقابتی کشورهای شرق آسیا در شروع، نیروی کار ارزانقیمت بود که بازدهی در فرایند تولید را افزایش و قیمت تمامشده را کاهش میداد. این امکان در کشور ما موجود نیست. همچنین ما از فرصتهای ایجادشده در موجهای قبلی صنعتیشدن بهره کافی را نبردهایم. اما خبر خوب آن است که یک انقلاب صنعتی جدید در شرف وقوع است که امکانات وسیعی را برای صنعتیشدن در اختیار کشورها قرار خواهد داد و مزیتهای نسبی کشور ما امکان بهرهگیری از فرصتهای این تحول را فراهم خواهد کرد. این انقلاب جدید، انقلاب صنعتی چهارم یا ۴٫۰ Industry نام دارد.
تاریخ صنعت تاکنون ۳ انقلاب بزرگ را پشت سر گذاشته است. انقلاب اول با اختراع موتور بخار آغاز شد و با مکانیزاسیون برخی از فعالیتهای تولیدی ادامه یافت. ناگفته پیداست که جایگزینی ماشین به جای ماهیچه، چه پتانسیل عظیمی را آزاد کرد. آغازگر انقلاب صنعتی دوم را میتوان ابداع خط تولید توسط هنری فورد دانست. استفاده وسیع از الکتریسیته و مفهوم خط تولید، منجر به تولید انبوه شد. خودرویی که توسط فورد تولید شد، هیچ تفاوت بنیادی با خودروهای پیش از آن نداشت. تنها این نوآوری در فرایند تولید بود که این محصول لوکس آن دوران را دموکراتیزه کرد و دسترسی به آن را برای آحاد طبقه متوسط میسر ساخت. انقلاب سوم را استفاده از کامپیوتر و همچنین مراحل اولیه اتوماسیون فرایندهای تولید، رقم زد. هریک از این انقلابها با افزایش بازدهی، رشد بزرگ اقتصادی را برای کشورهای صنعتی فراهم کرده است.
انقلاب صنعتی چهارم عبارت از استفاده از سیستمهای سایبرفیزیکی هوشمند در تولید صنعتی است. تکنولوژیهای جدیدی که در عرصههای کامپیوتر، هوش مصنوعی و مخابرات به وجود آمدهاند، در ساخت و تولید کاربرد فراوانی خواهند داشت و کارخانههای هوشمند، تولید دیجیتال و زنجیره تامین آنلاین را به وجود خواهند آورد. برخی از این تکنولوژیها عبارتند از: ابردادهها، رایانش ابری، اینترنت اشیاء، روباتها، پرینترهای سهبعدی، ماشینهای کنترل عددی، پهپادها، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و … که در یک سیستم یکپارچه تولید صنعتی آینده را دگرگون خواهد کرد و در صنایع مختلف چون خودروسازی، نفت و گاز، صنایع پزشکی، صنایع غذایی، کشاورزی و … کاربرد خواهند داشت. آنچه انقلاب صنعتی چهارم را رقم میزند، نحوه استفاده از ظرفیت این تکنولوژیها در صنعت است که پیشبینی میشود همانطور که موتور بخار صنعت را متحول کرد، منجر به افزایش بازدهی و رشد شود. بر اساس پیشبینی موسسه مشاوره مدیریت مککینزی این رشد بین ۱٫۲ تا ۳٫۷ تریلیون دلار خواهد بود. دیگر نیروی کار ارزان فاکتور تعیینکنندهای نخواهد بود. مدلهای جدید کسبوکار متولد خواهند شد و فرصتهای بیشمار کارآفرینی پدید خواهد آمد.
اصطلاح انقلاب صنعتی چهارم یا Industry 4.0 را نخستینبار دولت آلمان در استراتژی این کشور برای تکنولوژی پیشرفته به کار برد. هدف دولت آلمان استفاده از فناوریهای نوین جهت ارتقای تولید صنعتی پیشرفته در آینده است. پس از آلمان، بسیاری دیگر از کشورهای صنعتی برای خود اسناد بالادستی در این زمینه تدوین کرده و بودجههای بسیاری را برای پژوهش و پیادهسازی پروژههای مربوط به انقلاب صنعتی چهارم اختصاص دادهاند. مجمع جهانی اقتصاد نیز مرکزی را برای تحقیقات و سیاستگذاری در این عرصه تاسیس کرده است. پیشبینی میشود این انقلاب، رشد سرشار اقتصادی را فراهم آورد و کشورهایی که خود را برای این امر آماده کنند، از منافع سرشار آن بهره خواهند برد. این آمادهسازی باید در ابعاد گوناگون تکنولوژیکی، اقتصادی و مدیریتی صورت گیرد.
کشور ما نیز با بهرهداشتن از نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، این فرصت را دارد تا از این موج برای نوآوری بهره گیرد تا تحولی در تولید صنعتی خود پدید آورد.اکوسیستم جوان کارآفرینی ایران که تشنه فرصتهای نوآوری و خلق کسبوکار جدید است، دیگر مزیت رقابتی ایران در انقلاب صنعتی چهارم است. آنچه در این مرحله اهمیت دارد، سرمایهگذاری کافی روی تحقیق و توسعه است. استراتژی صنعتی کشور بایستی بر اساس این نگاه به آینده تدوین شود و همه نیروها در جهت بسترسازی برای تولید در قرن بیستویکم سازماندهی شوند. تشویق کسبوکارهای دانشبنیان در زمینه تکنولوژی تولید از طریق سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی از دیگر اقدامات لازم و ضروری است.
بر اساس بسیاری از پیشبینیها آمریکا به برکت فرصتهای انقلاب صنعتی چهارم، جایگاه صدر رقابتپذیری در تولید را از چین بازپس خواهد گرفت. آیا ایران نیز میتواند از این فرصت استفاده کرده و به جمع ۴۰ تولیدکننده رقابتپذیر دنیا بپیوندد؟