دنیای کسبوکار همیشه هم برای کارآفرینان موفقیت را رقم نمیزند. افراد بسیاری وارد میدان کارآفرینی میشوند و بیآنکه طعم پیروزی را بچشند، مجبور به ترک میدان میشوند. یکی از این افراد «یاش پوتاک» است؛ جوان هندیای که خودش علت ناموفق بودن استارتاپاش به نام «لوموس» را ارزیابی نادرست از هزینههای کار و کمتجربه بودن به خاطر شروع استارتاپ، درست بعد از فارغالتحصیلی در مهندسی میداند. لوموس یک دستگاه هوشمند کنترل از راه دور بود که هدف از خلق آن، راحتی افراد برای کنترل وسایل خانگی بود. این دستگاه با اتصال به موبایل فرد، اطلاعاتی درباره دستگاههای الکترونیک خانه دریافت کرده و امکان کار با آنها را فراهم میکرد. او میگوید: «من و همکارم در سال ۲۰۱۴ در حالی که تازه مدرک کارشناسیمان را از دانشگاه گرفته بودیم، شروع به طراحی کردیم و تنها 5 ماه بعد، مدار اولیه لوموس ساخته شده بود. وقتی آدم تازه وارد دنیای کارآفرینی میشود، ذهنش آنقدر پر از ایده است که توان بدنی را پشت سر میگذارد. یادم هست که من شبهای زیادی بهزور به تختخواب میرفتم و باز هم خواب شرکت استارتاپی رویاییام را میدیدم.» یاش پوتاک و تیم تازه کارش در کمتر از یک سال نمونههای متعددی از مدار لوموس را طراحی کردند؛ نمونههایی که قادر به کنترل چراغها، فن، گاز و فر برقی، تلویزیون و آبگرمکن در خانه بودند. سرمایهگذاران از عملیشدن این ایده در چنین زمان کوتاهی راضی بودند و سرمایه بیشتری در اختیار یاش قرار دادند. اما ماجرا به همین جا ختم نشد. کارآفرین جوان اطلاعی از سیستم تقاضا در بازار نداشت و تیم او مطالعهای روی مشتریان محصول جدید انجام نداده بودند. آنها قیمتی برای محصولشان درنظر گرفته بودند که از توان عموم مردم هند خارج بود. تنها افراد بسیار ثروتمند در هند قادر به پرداخت پول برای لوموس بودند و در خانههای خود تمام وسایل الکتریکی را داشتند؛ افرادی که خدمتکاران شبانهروزی داشتند و نیاز به دستگاه کنترل از راه دور در خانههایشان حس نمیشد.
«نه من و نه همکارانم هرگز مجهز به یک خانه با ابزارهای اتومات و الکترونیکی نبودیم و هیچکداممان به فضایی که قصد طراحی تکنولوژی برای آن داشتیم، تسلط نداشتیم. ما تنها تصور میکردیم که خانههای بزرگ و مجهز به وسایل برقی، نیاز به ایدهای دارند تا کنترل بر تمام فضای خانه را آسان کند. ما اعتماد بیش از حدی به ایدهمان کرده بودیم در حالی که تجربه کاریمان در قیاس با آن، ناچیز بود. حتی پیش از ورود به عرصه وارد یک خانه بزرگ و مجهز نشده بودیم و با یک مشتری احتمالی هم گپ نزده بودیم.»
- روی هزینهها تعصب داشتیم
«تعصب ما روی هزینههایی که سرمایهگذاران کرده بودند، از ابتدای کار آنقدر جدی نبود. اما یکی از اتفاقاتی در استارتاپها میافتد، این است که شما عاشق ایده و محصولتان میشوید. زمانی که عاشق خلاقیت خود میشوید، دیگر دل کندن از آن راحت نخواهد بود. ما هم از این قاعده مستثنی نبودیم و دلمان نمیآمد لوموس را مفت از دست بدهیم. هزینه برای محصول تنها سرمایه مادی نیست، بلکه هزینه ذهنی و روانی است که برای لوموس خرج کرده بودیم و ماهها تنها دغدغهمان ساخت آن بود. تمام این عوامل باعث شد تا گرانترین قیمت ممکن را روی محصول بگذاریم؛ قیمتی که مشتریان آن را بالا میدانستند و حاضر به پرداختش نبودند و از سوی دیگر تعصب ما اجازه نمیداد آن را کم کنیم.»