بهطور کلی میتوان سه مرحله اصلی برای سرمایهگذاری خطرپذیر در نظر گرفت؛ مرحله ارزیابی و انعقاد قرارداد، مرحله مشارکت و مرحله خروج. سرمایهگذار خطرپذیر در مرحله ارزیابی و انعقاد قرارداد، طرح پیشنهادی شرکت دانشبنیان و کارآفرین را از منظرهای مختلف مالی، بازار، بلوغ محصول، سودآوری، ویژگیهای مدیریتی کارآفرین و حتی ویژگیها و توانمندیهای شخصیتی کارآفرین ارزیابی کرده و پس از مذاکرات متعدد با شخص کارآفرین، قراردادی منعقد میکنند که لازمالاجرا و به لحاظ حقوقی قابل ادعاست. در مرحله مشارکت، طرفین وظایف تعیینشده خود را به انجام میرسانند. کارآفرین به تولید/ توسعه محصول یا خدمت مورد مشارکت میپردازد و سرمایهگذار نیز علاوه بر آوردن سرمایه طبق قرارداد، مشاورههای مدیریتی و مالی ارائه داده و شبکه متخصصان و مشتریان خود را در اختیار شرکت جدید قرار میدهد. در این مرحله، مبتنی بر آنچه در قرارداد ذکر شده، رفتار میشود و هرگونه فعالیتی که در منافات با قرارداد باشد، قابل ادعا کردن است.
در مرحله سوم که خروج از مشارکت است، معمولا مطابق آنچه در قرارداد به عنوان استراتژی خروج تعیین شدهاست، مطابق سهمالشرکه طرفین، سود و زیان طرفین تعیین میشود. چنانچه مشاهده میشود، تنظیم قرارداد بر تمام مراحل مشارکت میان سرمایهگذار خطرپذیر و فرد کارآفرین، اثرگذار است.
یکی از اصلیترین چالشهایی که در تعامل میان سرمایهگذار خطرپذیر و شرکت سرمایهگذار بهوقوع میپیوندد، نبود توافق بر سر موضوعات مربوط به تعیین حقوق و وظایف طرفین، سود، ریسک و … است. این عدم توافق، به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی و عدم همسویی منافع است که تحت عنوان مسئله کارگزاری (نمایندگی) در قرارداد سرمایهگذاری خطرپذیر از آن یاد میشود.
منظور از عدم تقارن اطلاعاتی در قرارداد سرمایهگذار و شرکت نوپا، این است که هردوطرف مشارکت به یک میزان به اطلاعات، دسترسی کامل و بیهزینه ندارند. درواقع اگر اطلاعات کامل و بدون هزینه در دسترس باشد، سرمایهگذار میتواند با استفاده از این اطلاعات، بهطور کامل فعالیتهای شرکت نوپا را ارزیابی کند و در مقابل، شیوههای جبران خدمت را بهطور دقیقی تعیین کند، لذا شرکت نوآور نیز در راستای اهداف سرمایهگذار عمل خواهد کرد و مسئله کارگزاری نیز بروز نمیکند. اما در واقعیت، برای سرمایهگذار خطرپذیر (کارفرما) سخت و هزینهبر است که بتواند فعالیتهای شرکت را بهطور دقیق مشاهده کند و عملاً اطلاعات درباره پیشرفت فعالیتها و امکان موفقیت آنها در دست شرکت نوپا (کارگزار) است. همچنین باتوجه به نوآورانهبودن فعالیت شرکتها، عموماً اطلاعات و بهینهکاوی در مورد فعالیت آنها وجود ندارد.
ما در این مقالههای پیوسته میخواهیم بررسی کنیم که چگونه قراردادها میتوانند عدم تقارن اطلاعاتی و عدم همسویی منافع سرمایهگذار و کارآفرین را کاهش دهند؟ آیا قراردادها هم در موفقیت یا شکست استارتاپها دخیل هستند یا خیر؟ اصلا باید برای مفاد قراردادی هم مانند ارزشگذاری طرحمان حساسیت به خرج بدهیم؟ قراردادهای سرمایهگذاری خطرپذیر چه اجزایی دارند؟ تفاوت انعقاد قرارداد در ایران با مدلهای بینالمللی در چه مسائلی است و چرا لازم است مشاور حقوقی خوب در خصوص قراردادمان اظهار نظر کند. انواع شیوههای جذب سرمایه از سرمایهگذاران و راهکارهای حقوقی آنها را در مطالب بعدی ما بخوانید.