محتوای برند

چالش چالش‌های نامرئی*

*بهادر کاردل، بنیانگذار مگ‌لند

تعداد زیادی مقاله درباره علل شکست استارتاپ‌های ایرانی وجود دارد که اساسا معلوم نیست بر پایه کدام اطلاعات آماری و تحقیقات به دست آمده است. مقالاتی شامل عواملی کاملا کلیشه‌ای مثل عدم نیاز بازار به محصول، عدم تامین بودجه، نداشتن تیم مناسب، قیمت‌گذاری نامناسب محصول و غیره که راه‌حل‌های کاملا کلیشه‌ای نیز برای آنها ارائه می‌شود.

یکی از مشکلات رایج در کشور ما ارائه راه‌حل‌های کلیشه‌ای برای حل مشکلات و چالش‌هایی است که معمولا فرایند آسیب‌شناسی و کارشناسی برای تشخیص علل اصلی آن انجام نمی‌شود که البته لازمه انجام آن وجود منابع اطلاعاتی و آماری معتبر است که بتوان بر پایه آن تحلیل و بررسی انجام داد.

آمار درست و رسمی در کشور ما کمیاب و گاهی نایاب است. این مشکل حتی در مورد اکوسیستم نوپای استارتاپی ایران که شفافیت را در دستور کار دارد نیز متاسفانه مشهود است.

با یک جست‌وجوی ساده در گوگل می‌توانید ببینید که هیچ اطلاعاتی در باره آمار دقیق میزان شکست استارتاپ‌های ایرانی در بازه‌های زمانی مشخص در دسترس نیست.

اما تعداد زیادی مقاله درباره علل شکست استارتاپ‌های ایرانی وجود دارد که اساسا معلوم نیست بر پایه کدام اطلاعات آماری و تحقیقات به دست آمده است. مقالاتی شامل عواملی کاملا کلیشه‌ای مثل عدم نیاز بازار به محصول، عدم تامین بودجه، نداشتن تیم مناسب، قیمت‌گذاری نامناسب محصول و غیره که راه‌حل‌های کاملا کلیشه‌ای نیز برای آنها ارائه می‌شود.

آمار شکست استارتاپ‌ها در جهان ۹۰ درصد است اما طبق اظهار‌نظر‌های غیر‌رسمی متاسفانه این آمار در ایران بیشتر از آمار جهانی و حتی تا ۹۸ درصد نیز تخمین زده شده.

با وجود اینکه مشاوران و منتور‌ها سعی می‌کنند بر اساس مدل مقالات بین‌المللی چالش‌های پیش‌روی استارتاپ‌ها را پیش‌بینی و از شکست آنها جلوگیری کنند، اما ظاهرا چالش‌های نامرئی وجود دارند که باعث افزایش آمار شکست استارتاپ‌های ایرانی نسبت به آمار جهانی شده‌اند. این چالش‌های نامرئی کدامند‌؟

این چالش‌ها در تفاوت میان نظام حقوقی، قوانین حاکمیتی، ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور با سایر کشورها پنهان است. شکل واقعی این چالش‌ها در بررسی عوامل شکست استارتاپ‌های ایرانی و یا بررسی ‌چالش‌های استارتاپ‌های موفق و روش عبور از آن خود را نشان می‌دهد، اما مسئله اینجاست که بخش مهمی از این اطلاعات در بخش محرمانه اطلاعات استارتاپ‌ها قرار دارد که هیچ تمایلی به افشا و بازگویی آن ندارند.

حتی آنها که شکست خورده‌اند. اختلاف بنیانگذاران اصلی با یکدیگر، اختلافات در هیات مدیره، چالش‌های حقوقی با سرمایه‌گذار، مشکلات جدی با تیم فنی، اختلاف بر سر فروش سهام، نحوه سازش و تعامل با سازمان‌های دولتی و صد‌ها چالش دیگر به دلایل حقوقی و دیگر دلایل کاملا محرمانه هستند و حتی بعد از شکست هم به صورت عمومی عنوان نمی‌شوند در حالی‌که هریک از این چالش‌ها می‌تواند باعث فروپاشی یک استارتاپ شود.

راه‌حلی که برای پیشگیری از این مشکل به ذهن می‌رسد، این است که در وهله اول گروه، سازمان یا نهادی متولی دیده‌بانی و تولید آمار از اکوسیستم استارتاپی ایران باشد تا وضعیت اطلاعاتی و آماری از حالت ابهام خارج شده و قابلیت تحقیق و بررسی را پیدا کند.

در قدم بعدی با حفظ محرمانگی اطلاعات، چالش‌های واقع‌شده کارشناسی، بررسی و مدل شوند تا قابلیت مطرح‌شدن و ارائه راه‌حل در دوره‌ها و رویدادها را داشته باشند. در این‌صورت مشاوران حقوقی و منتور‌ها می‌توانند استارتاپ را برای چالش‌های پیش‌رو آماده و از شکست احتمالی تا حدود زیادی پیشگیری کنند.

این اقدام می‌تواند شروعی باشد بر آموزش آکادمیک راه‌اندازی کسب‌و‌کار نوپا در ایران که تمامی الزامات و آمادگی‌های لازم را قبل از راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار به بنیانگذاران آن آموزش دهد. هر استارتاپی که شکست می‌خورد نه‌تنها برای بنیانگذاران آن ضرر و خسارت به همراه دارد، بلکه ممکن است کشور را از به‌وجود‌آمدن یک استارتاپ تاثیر‌گذار محروم کند.

تصور کنید اسنپ در قدم‌های اول شکست می‌خورد. شاید تا چند‌سال کسی روی پیاده‌سازی ایده تاکسی‌های اینترنتی ریسک نمی‌کرد. هر اکوسیستمی در خلال فرایند رشد، برای جلوگیری از آسیب و ادامه مسیر بالندگی نیاز به مراقبت، حمایت و اقدام به‌موقع دارد. به امید آن روز که اکوسیستم استارتاپی ایران به سلامت پا به مرحله بلوغ بگذارد.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *