یکی از لازمترین کارها این است که از بنگاههای تولیدی متوسط و کوچک حمایت بشود؛ یکی از کارها این است که فعالیتهای بنگاههای دانشبنیان تقویت بشود. اینکه ما روی علم و فناوری تکیه میکنیم، فقط بهخاطر این نیست که میخواهیم نصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فناوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند؛ بنگاههایی که دانشبنیان هستند، میتوانند به اقتصاد ملی کمک کنند.
جایگاه نخبه در سیستم «بچهپولداری ملی»
حرف بسیار درستی را آقای ستاری (معاون علم و فناوری رییسجمهوری) گفت: «در کشوری و اقتصادی که متکی به منابع زیرزمینی است و ثروت بادآورده در آن کشور حاکم است، نخبه، نه شناسایی میشود، نه جذب میشود، نه اصلا احتیاج به نخبه احساس میشود.» وقتی قرار شد که ما این ثروت ذخیره تاریخی خودمان را از زیر زمین بکشیم بیرون، مدام خامفروشی کنیم، به حالت «بچهپولداری ملی» – اینجوری بگوییم؛ مثل بچهپولدارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند – کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایی میشود، نه به نخبه احساس احتیاج میشود، نه نخبه میتواند نقش ایفا کند. نتیجه هم همین میشود که سرنوشت کشور میافتد دست کسانی که سیاستگذاران کلان دنیای نفت و منابع زیرزمینیاند. امروز اینجور است: سیاست آنها این است که یک روز قیمت نفت تنزل پیدا کند؛ ناگهان شما میبینید 20 دلار قیمت نفت تنزل پیدا کرد؛ تا دیروز مثلا 105 دلار میفروختند، حالا باید 85 دلار بفروشند؛ اینها سیاستهای جهانی است.