یادداشت بهزاد زاری | بسیاری از اپلیکیشنها و کسبوکارهای اینترنتی از سرویسهای خارجی برای رفع نیازهای زیرساختی پیامرسانی آنی خود و یا خدماتی مثل ارسال پوش نوتیفیکیشن، تحلیل رفتار کاربران، پنلهای آنالیتیکز و بازاریابی یا فرآیندهای مدیریت مشتری به صورت اتوماتیک استفاده میکنند. اما این روزها که بحران ارزی و تحریمها برای همه کسبوکارها مشکلاتی را ایجاد کرده، استارتاپها هم از این مشکلات مصون نماندهاند و دچار دردسرهای مختلفی شدهاند. موانعی مثل جابهجایی پول توسط صرافیها یا بانکها از یک سو و البته احتمال فیلترشدن بسیاری از خدمات از سمت سرویسدهندههای خارجی برای شرکتهای ایرانی نگرانیهای بسیاری را برای استارتاپها ایجاد کرده است.
به عنوان مثال، در سالهای اخیر بارها گوگل، سرویسهای مختلف خود مثل آنالیتیکز را برای شرکتهای ایرانی مسدود کرده است یا حتی خدمات شرکت اینترکام در مقاطع مختلف زمانی برای اپهای داخلی محدود یا از دسترس خارج شده است. اخیرا فایربیس (Firebase) هم ارسال پوش نوتیفیکیشن روی گوشیهای آیفون را برای ایران مسدود کرده است. تحریمها و محدودیتهای از این قبیل در کنار نگرانی بسیاری از استارتاپها برای اینکه اطلاعاتشان به خارج از ایران ارسال نشود، در بلندمدت باعث افت کارایی و کندشدن مسیر رشد این کسبوکارها خواهد شد. قطعا اقدامات فرادستی برای حل مسئله جابهجایی ارز میتواند در کوتاهمدت مشکلات استارتاپها را حل کند، اما در بلندمدت باید دنبال راه چارهای اساسی بود. این در حالی است که طی سالهای اخیر توسعه و ساخت پلتفرمهای پشتیبان اپهای موبایل و وب در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است، علیرغم اینکه حتی نمونههای موفقی هم در ایران وجود دارند. به طور مثال، سرویسدهندگانی مثل چابک که ارائهدهنده سرویسهای بکاند (Backend) برای اپلیکیشنها و ارتباط هوشمند یکپارچه با کاربر از طریق پوش، پیامک و ایمیل و پنل آنالتیکز است یا چشمک که تمرکز خود را روی ارائه پنل آنالیتیکز گذاشته است، یا پنل پوشه برای ارسال پوش نوتیفیکیشنهای تبلیغاتی، یا خدمات تخصصی دیگری مثل بکتوری، دیتابین و ریکامندر. در سالهای اخیر به طور فعال ارائهدهندههای بومی برای پشتیبانی اپهای موبایل و وب به استارتاپها وارد میدان شدهاند و عملکرد قابل قبولی نیز دارند گرچه هنوز به طور مطلوبی جایگزین سرویسهای خارجی نشدهاند. البته این عدم اقبال از سوی استارتاپها دلایل متعددی دارد که شاید باید به شکل مستقل به آن پرداخت. اما در شرایط کنونی با بحرانهایی که حاصل تحریم و عدم توانایی استارتاپها برای جابهجایی ارز است، شاید توجه به توسعه بیشتر و ایجاد مقبولیت برای سرویسهای داخلی یکی از راهحلهای ساده و قانونی باشد. استارتاپها برای توسعه و تمرکز روی کسبوکار خود به جای اختراع دوباره چرخ نیازمند خدمات فنی مطمئن هستند و شاید این تهدیدها فرصتی برای پا گرفتن و رشد هر چه بیشتر سرویسدهندههای ایرانی جوان در این حوزه را فراهم کند.
قطعا ارائهدهندگان خدمات در ایران به اندازه شرکتهای خارجی (که هرکدام بیشتر از ۸ سال از عمر آنها میگذرد) باتجربه نیستند؛ دلیل آنهم جوانبودن صنعت کسبوکارهای اینترنتی و اپلیکیشنها در ایران است. اما رشد سرویسهای بومی در زیرساخت اپلیکیشنهای ایرانی، مهمترین و تاثیرگذارترین اتفاق در راستای تولید بومی و ملی برای شرکتهایی خواهد بود که کسبوکار آنها بر پایه اپلیکیشن آنلاین است و میتواند علاوه بر خودکفایی در این زمینه به رشد این بخش از صنعت حتی برای ارائه و فروش آن به دیگر کشورها کمک کند.