در چرخه فعلی دنیای دیجیتال، بازاریابان محتوا برای دستیابی به مخاطبان به طور مداوم رویکردهای خود را تغییر می‌دهند. دورنمایی که از دنیای دیجیتال در آینده نزدیک دیده می‌شود، به معنی اشتراک ۳/۱ میلیون عدد محتوا در فیس‌بوک در هر دقیقه، ارسال روزانه ۵۰۰ میلیون توییت در توییتر، آپلود ۳۰۰ ساعت محتوای ویدئویی جدید در یوتیوب در هر دقیقه، آپلود روزانه ۸۵ میلیون ویدئو و عکس در اینستاگرام و انتشار حدودا ۷۰ میلیون پست به صورت ماهانه از طریق وردپرس است. هوش محتوا مفهومی است که می‌تواند راهکاری برای مقابله با این آشفتگی اطلاعات باشد.
هوش محتوا چیست؟
آینده بازاریابی محتوا به‌واسطه فرایندهای خودکار تعریف می‌شود و در حقیقت، هوش محتوا به عنوان ابزارهایی قدرتمند تعریف می‌شود که به انسان امکان دسترسی به نگرشی جدیدی از بازاریابی محتوا را می‌دهد.
هوش محتوا سیستم‌ها و نرم‌افزارهایی است که اطلاعات را به دیدگاه‌های کاربردی و عملی تبدیل می‌کند. اساسا این ابزارها با توجه به تجزیه و تحلیل هوشمند داده‌ها، امکان سنجش اثربخشی هر محتوا و تعیین علل موفقیت یا شکست آنها را در اختیار بازاریابان محتوا قرار خواهد داد.
به عبارتی هوش مصنوعی در محتوا نحوه تعامل مشتریان بالقوه با محتوای تولیدشده را به عنوان یک ابزار پویا برای بازاریابان محتوا پیگیری و ردیابی خواهد کرد.
فناوری با سرعت غیرقابل‌تصوری درحال رشد است و تا سال ۲۰۲۵، هوش مصنوعی قادر به تقلید ظرفیت هوش بشر خواهد بود و شاهد آن خواهیم بود که کامپیوترها از تجربه و اطلاعاتی که دریافت می‌کنند، شروع به یادگیری کرده و حتی قدرت تعیین احساسات پنهان در پس گفت‌وگوهای آنلاین را نیز خواهند داشت.
بنابراین ابزارهای هوش محتوا قادر به شناسایی عواطف، احساسات، عادات و خلق‌وخوی کاربران خواهند بود. به بیانی ساده می‌توان گفت، هوش محتوا فراتر از ابرداده‌هاست و با داده‌های هوشمند سروکار دارد و می‌تواند بگوید چه چیزی را، چرا، برای چه کسی و با چه میزان اثربخشی، تولید کنید.
اشتباهات و خطاهای موجود در مسیر هوش محتوا
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که بازاریابان محتوا مرتکب می‌شوند، این تصور است که ترافیک و بازدید تمامی محتواها یکسان بوده و هدف اولیه، دستیابی به این میزان بازدید از محتوای مورد نظر است درحالی‌که درک انگیزه کاربر برای موفقیت کلی حائز اهمیت است و همین مسئله تمرکز اصلی تغییرات جدید الگوریتم‌های گوگل است.
به عبارتی گوگل انگیزه کاربر را بر اساس الگوها شناسایی کرده و محتوای شما را با انتظارات کاربر مرتبط می‌سازد. البته رسیدن به این میزان درک از الگوریتم‌ها به‌مراتب سخت‌تر از درک ضرورت تولید محتوای باکیفیت است. با توجه به ابزارهای هوش محتوا بهتر است که برای اثربخش بودن فرایند بازاریابی محتوا در آینده، چند نکته را در نظر داشته باشید:
- به چیزی فراتر از اطلاعات داخلی بنگرید.
- انتظارات عاطفی کاربران را درک کنید.
- برای تفسیر اثربخشی محتوا از همه اطلاعات در دسترس نظیر اطلاعات اجتماعی و… استفاده کنید.
- پیش از افزودن محتواهای بیشتر حذف محتوای سوخته را در نظر داشته باشید.
