رشد کسب‌وکار

همه‌ چیز را بریزید روی دایره!

یکی دیگر از ابزارهای کاربردی در جعبه‌ابزار استارتاپی، ابزار تخته آزمایش است، البته این ابزار نام‌های دیگری هم دارد، مانند تخته اعتبارسنجی. من شخصا با این ابزار اولین بار در رویداد ماشین استارتاپ ناب آشنا شدم. یک خطای رایج که بسیاری از استارتاپ‌ها دچار آن می‌شوند، این است که معمولا از راهکار به سمت مشکل حرکت می‌کنند، یعنی یک راه‌حل به ذهنشان می‌رسد و معمولا این راه‌حل یک مشکل  جدی را حل نمی‌کند. تمام تلاش انواع ابزارها این است که شما را مجبور کنند ابتدا یک مشکل واقعی را تشخیص دهید و سپس به سمت طراحی یک راه‌حل برای آن حرکت کنید. به‌طور خلاصه، از تشخیص یک مشکل درست به سمت یک راه‌حل صحیح حرکت کنید.

یعنی اینکه در یک حوزه خاص (مثلا سلامتی، آشپزی و…) برویم ببینیم واقعا مردم در زندگی‌شان با چه مسائلی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. چه مشکلاتی دارند، چه کارهایی برایشان سخت است، چه چیزهایی آن‌ها را به وجد می‌آورد و برایشان لذت ایجاد می‌کند، سپس این مسائل را لیست کنیم و در صورتی که واقعا حل شدن این مسائل برای جامعه هدف ارزش ایجاد می‌کند و حاضر باشند برای آن هزینه کنند دست به طراحی و ساخت راهکار بزنیم. نه اینکه راهکاری فانتزی و عجیب‌وغریب در ذهنمان برای مسئله‌ای خاص که «فکر می‌کنیم» (بله تاکید می‌کنم فکر می‌کنیم) مشکل خیلی‌هاست، طراحی کنیم و آن را بسازیم و مردم را به‌زور وادار به استفاده از آن کنیم! این اتفاق تلخ در بسیاری از پروژه‌های استارتاپی رخ می‌دهد.

یکی از ابزارهایی که در دنیای امروز استارتاپ‌ها در زمینه اعتبارسنجی و تشخیص درست مشکل و طراحی راهکاری صحیح برای آن بسیار کاربرد دارد، ابزار تخته آزمایش است. این ابزار مانند ابزار بوم مدل کسب‌وکار و بوم ناب که درگذشته در مورد آن‌ها توضیح دادیم، ابزاری بصری است. این بوم شامل دو قسمت اصلی است.

1. بخش سمت چپ بوم

در این بخش شما در مورد موضوعات مختلف به ایده‌پردازی و طوفان فکری می‌پردازید، در این بخش از شما خواسته‌شده در مورد موارد زیر فرضیه‌سازی کنید.

مشتریان احتمالی

در این بخش در مورد مشتریان احتمالی خودتان فرضیه‌سازی کنید، و حتما این فرضیه‌ها را تا جایی که امکان دارد جزئی و دقیق بیان کنید، یعنی مشخصاتی دقیق از مشتریان احتمالی خودتان را باید در این بخش لیست کنید. فرض کنید اگر فردا بخواهید محصول نهایی را به کسی معرفی کنید این اولین افراد یا پذیرندگان آغازین که احتمالا پروژه شما برایشان مفید خواهد بود چه افرادی هستند.

بخش مشکل

مشکل و مسئله‌ای که احتمالا این بخش از مشتریان دارند چیست؟ این مسئله و مشکل را از زبان آن‌ها در این بخش بنویسید، این‌ها همه فرضیه هستند.

بخش راهکار

این بخش مربوط به فرضیه‌سازی‌های شما در مورد راهکار احتمالی است، به یاد داشته باشید که در اولین چرخه استفاده از این بوم، این بخش باید خالی باشد، چون هنوز معلوم نیست که واقعا فرضیات شما در مورد مشکلی که حدس زده‌اید درست است یا نه، به عبارتی اصلا واقعا این مشکل وجود دارد یا خیر، و این مشکلی که شما تشخیص داده‌اید ارزش حل کردن ندارد؟

پنداشت‌ها و فرضیه‌ها

در اینجا لیستی از پنداشت‌ها و فرضیاتی را تهیه کنید که ریسک بالایی دارند. اگر اثبات شود که صحیح هستند، ایده اعتبارسنجی خواهد شد! یعنی شما مشکل درستی را تشخیص داده‌اید.

نکته مهم: در هریک از بخش‌ها که به ایده‌پردازی می‌پردازید، فهرست تهیه‌شده را از نظر اهمیت اولویت‌بندی کنید.

پیشنهاد می‌شود برای هر بخش بیشتر از 10 دقیقه وقت نگذارید. باید سریع فرضیه‌سازی کنیم و آزمایش‌ها را به انجام برسانیم. اولین آزمایش نتایجی را حاصل خواهد کرد که بسیاری از بخش‌های سمت چپ بوم احتمالا به‌روزرسانی خواهند شد.

2. بخش سمت راست بوم

قسمت سمت راست شامل یک‌سری ستون است که هر ستون در اصل یک آزمایش برای اعتبارسنجی فرضیه‌های سمت چپ است. به عبارتی شما یک دسته مشتری و مشکلات مربوط به آن‌ها را لیست کردید و از طرفی پرریسک‌ترین احتمالات و پنداشت‌های مربوط به آن‌ها را هم فهرست کردید، حالا وقت آن رسیده که در بوته آزمایش ببینیم که آیا این فرضیه‌های ما درست هستند یا خیر!

هر ستون از آزمایش شامل بخش‌های مختلفی است که ما را در فرآیند طراحی یک آزمایش یاری می‌کنند. این بخش‌ها عبارت‌اند از:

بخش مشتری

از بخش مشتریان مهم‌ترین جمعیت هدف خود را بر اساس اولویتی که تعیین کرده‌اید انتخاب کنید و در این بخش بنویسید.

بخش مسئله

مهم‌ترین مسئله این مشتریان را در این بخش یادداشت کنید.

بخش راه‌حل

ستون اول (اولین آزمایش) این بخش باید خالی بماند، زیرا هنوز نمی‌دانیم که واقعا این مسئله و مشکل تشخیص‌داده‌شده برای بخش مشتریان، واقعا ارزش حل کردن دارد یا خیر! پس فعلا نیازی به ایده‌پردازی در زمینه راه‌حل نیست. یادتان باشد تا مسئله درست را تشخیص نداده‌اید، نباید این بخش را پر کنید. ولی اگر مسئله درست تشخیص داده شد، می‌توانید راه‌حل را نیز در این بخش بنویسید.

بخش پنداشت‌های پرریسک

مهم‌ترین ریسک شما در تشخیص مسئله چیست؟ این مورد را اینجا قرار می‌دهید. چه چیزی است که شما را نگران کرده و اگر اشتباه از کار درآید، به معنی این است که باید جدی‌تر فکر کنید؟

متد اعتبارسنجی و شرایط پذیرش

از چه روشی برای اعتبارسنجی و پیدا کردن جواب می‌خواهید استفاده کنید؟ یکی از بهترین روش‌ها، انجام مصاحبه با جامعه هدف احتمالی است. پس مصاحبه می‌شود متد اعتبارسنجی. متدهای دیگری هم وجود دارد اما فعلا شما فقط بر روی مصاحبه تمرکز کنید. شرایط پذیرش هم یعنی اینکه اگر چند نفر از یک تعداد مشخص فرضیه شما را تایید کنند به معنی موفقیت و قبول اعتبار این آزمایش است. مثلا اگر 15 نفر از 20 نفر مسئله و مشکل را اذعان کنند به معنی پذیرش این است که این فرضیه اثبات شده است.

خروج از ساختمان

شما برای انجام اعتبارسنجی باید از ساختمان بیرون بروید و با افراد واقعی در مورد این ایده‌ها صحبت کنید و نظر آن‌ها را بابت مسئله‌ای که تشخیص داده‌اید جویا شوید.

نتایج و تصمیمات

بعد از انجام مصاحبه‌ها به چه نتایجی دست یافتید؟ چه تعداد فرضیه و حدس‌های شما را تایید کردند؟ چه تعدادی رد کردند؟ بر اساس نتایج حاصل‌شده چه تصمیمی باید بگیریم؟ مثلا در صورت رد شدن مسئله تشخیص داده‌شده باید کدام مسئله را در نظر بگیریم؟ آزمایش بعدی چه باید باشد؟

یا اینکه مثلا در صورت پذیرفته شدن مسئله، باید در مرحله بعدی چه کاری انجام داد؟ باید به اعتبارسنجی راه‌حل بپردازیم؟ و…

آموزه‌ها

آخرین مرحله از انجام یک آزمایش، ثبت آموزه‌های مربوط به آن است. ما از انجام این آزمایش چه چیزهایی یاد گرفتیم؟ به چه یافته‌های جدیدی رسیدیم؟ این موارد باید ثبت شوند.

فرآیند به‌کارگیری

قسمت‌های مختلف تخته آزمایش توضیح داده شد. در اینجا به بررسی فرآیند به‌کارگیری این بوم می‌پردازم. شما کار را از بخش سمت چپ بوم آغاز می‌کنید، ابتدا در مورد بخش‌های مختلف این سمت از بوم، با استفاده از تکنیک طوفان فکری که قبلا در مورد آن توضیح دادیم، به ایده‌پردازی بپردازید و همه مواردی که به ذهنتان می‌رسد را فهرست کنید. یادتان باشد که به هر بخش زمان مشخصی را تخصیص دهید و زمان را کاملا مدیریت کنید. در مرحله بعد به سمت راست بروید و در هر ستون، با اولویت‌ترین بخش را از سمت چپ بردارید و در قسمت مربوط به خود در ستون قرار دهید، مثلا مهم‌ترین بخش مشتریان، مهم‌ترین بخش مسئله، پرریسک‌ترین پنداشت، (گفتیم در مرحله اول نیازی به راه‌حل نیست)، را از سمت چپ به سمت راست منتقل کنید. سپس تعیین کنید که چطور می‌خواهید این موارد را اعتبارسنجی کنید.

همان‌طور که گفتیم مصاحبه بهترین روش است. یک معیار هم مشخص کنید تا بر اساس آن تعیین کنید اعتبارسنجی انجام شده یا خیر. و درنهایت به بیرون از ساختمان بروید و اعتبارسنجی را انجام دهید. بعد از انجام آزمایش (مثلا مصاحبه با 20 نفر) جلسه‌ای ترتیب دهید و نتایج آزمایش‌های بازار خود را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید؛ شرایط مطلوب شما حاصل شده است؟ چیزهای جدیدی یاد گرفته‌اید؟ مشتریان به نکات جدیدی در زمینه اعتبارسنجی اشاره کرده‌اند؟ چه چیزهایی یاد گرفتید؟ چه باید کرد؟ این موارد را در بخش نتایج و آموزه‌ها یادداشت کنید و بر اساس آن آزمایش بعدی را طراحی کنید. یادتان باشد هدف از به‌کارگیری این بوم این است که شما پرریسک‌ترین ابهامات ذهنی خودتان را در مورد ایده‌ای که در حال کار کردن بر روی آن هستید مورد ارزیابی و بررسی قرار دهید.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *