شرکت پرزی با همکاری دکتر کارمن سیمون، متخصص علوم شناختی عصبشناسی بهتازگی پژوهشی با هدف درک بهتر کارکرد مغز و اینکه بازاریابان چگونه میتوانند از این طریق محتوایی تولید کنند که نهتنها قابل یادآوری بلکه دارای تاثیرگذاری بیشتر باشد، انجام داده است.
نتایج جالب توجهی در این پژوهش به دست آمد که چندی است موضوع بحث بازاریابان محتوا در سراسر دنیا شده است. یافتههای کلیدی آن عبارتند از:
۸۰ درصد از مصرفکنندگان اکثر اطلاعات موجود در محتوای برندها را بعد از ۳ روز فراموش میکنند و بیش از ۵۰ درصد آنان هیچ جزئیاتی از آن محتوا را به یاد نمیآورند.
به طور متوسط، تنها ۷ درصد از مردم، بیش از ۵ مقاله کامل را در طول روز میخوانند. مقالات اثر بلندمدتی برای خوانندگان ندارد و قابلیت اعتماد پایینتری نسبت به سایر انواع محتوا دارد.
حتی اگر محتوای مقاله را به خاطر آورند، به احتمال زیاد فراموش میکنند که کدام برند چنین موضوعی را مطرح کرده بود.
سه دلیل رایج وجود دارد که مردم به این دلایل، محتوایی که میخوانند را از یاد میبرند:
الف- محتوای نامرتبط (۵۵ درصد)
ب- فقدان انگیزه برای به خاطر سپردن محتوا (۳۶ درصد) ج- سادگی بیش از حد محتوای برای حفظ کردن آن در حافظه (۳۰درصد).
ویدئوها در صدر بهیادماندنیترین محتواها هستند. به طوری که نزدیک به ۳۷درصد از مردم آنها را بهخاطر میسپارند. پس از ویدئوها در ادامه فهرست بهیادماندنیها میتوان به مقالات نوشتهشده (۲۸ درصد)، ارائه و پرزنت چهرهبهچهره (۲۱ درصد)، پستهای شبکههای اجتماعی (۱۹ درصد) و عکسهایی همراه با جملات طنز و خندهدار (۱۰ درصد) اشاره کرد.
نزدیک به نیمی از مصرفکنندگان (۴۸ درصد) بیان کردهاند که اگر احساس کنند یک برند با آنها گفتوگویی تعاملی داشته است، متقاعد میشوند تا از آن برند خرید کنند.
عنصر گفتوگو به ویژه در ردههای سنی جوانتر بیشتر اهمیت مییابد، همانطور که ۷۰ درصد از افراد ۱۶ تا ۲۴ سال را میتوان از همین طریق متقاعد کرد تا کالایی را خریداری کنند.
بیش از سهچهارم پاسخدهندگان (۷۷ درصد) تصور میکنند استفاده از نرمافزارهای پرزنتیشن تعاملی (که این نرمافزار وظیفه پشتیبانی از این تعاملات را دارند) که برندها استفاده میکنند، به آنها کمک میکنند اطلاعات بیشتری را از یک پرزنتیشن که ۲ روز پیش دیدهاند، بهخاطر بیاورند.
طبق گزارش پرزی، یافتهها نشان میدهد که کلید درگیرکردن توجه مخاطب و ارائه مطلبی که برای او قابل یادآوری باشد و همچنین او را متقاعد کند تا خریدار محصول یا خدمات یک برند شود، همان برقراری گفتوگویی تعاملی است خواه این تعامل به صورت آنلاین شکل بگیرد خواه از طریق گفتوگوی فردی.
برندها نیاز دارند تا روی گفتوگوهای تعاملی و محتوای بهیادماندنی (برای راهیابی به قلب مشتریان) متمرکز شوند. در حالی که سرمایهگذاری در بازاریابی محتوا به شدت فزاینده و در حال کسب یک رکورد است، بسیاری از محتواهای تولیدی به هدف اصلی خود دست نمییابند.
اگر مشتریان در برقراری تعامل و یا به یاد نگهداشتن محتوا دچار شکست شوند، میتوان گفت تأثیر محتوا بر رفتارهای خرید آنان با احتمال کمتری رخ خواهد داد.
بازاریابها نسبت به این واقعیت که محتوا تاثیر فوقالعاده قدرتمندی بر درک و تصمیم مشتری برای خرید و انتخاب دارد، کاملا آگاه هستند. اما به منظور تقویت بخش تاثیرگذاری محتوا روی مشتری، باید همزمان روی دو جنبه جذابیت (جلب توجه) و بهیادماندنی بودن توجه کرد.
شروع یک تعامل و گفتوگو و استفاده از طرحهای داستانی، هر دو جنبه مهم را پوشش میدهد. گفتوگوها میتوانند حافظه را تحت تأثیر قرار دهند چرا که تعویض مکرر انگیزه و محرک بحث بین گویندگان به صورت مداوم، مغز را از حالت عادت خارج میکند و زمینه لذت و توجه بیشتر را فراهم میآورد.
همچنین محتوایی که چیز کاملا جدیدی را به مخاطب عرضه میکند، بیش از هرنوع دیگری، قابل بهخاطرسپردن است. نتایج این پژوهش نشان داد که ۲۷ درصد از پاسخدهندگان، برند را از طریق مطالب جدید، آموزنده، الهامبخشی و یا سرگرمکننده بهخاطر داشتهاند.
در همین راستا ۴۹درصد مخاطبان اذعان داشتند که محتوایی که اشاره به یک اتفاق خوب داشته است، باعث شده تا راحتتر آن را برای طولانیمدت به خاطر بسپارند. شما قرار نیست دایرهالمعارف بیعیب و نقص صنعت خود باشید، آن چیزی را تولید کنید که جدید، باارزش، کوتاه و بهیادماندنی باشد.
محتوای منحصربهفرد منتشر کنید
به عبارت دیگر محتوای خودتان را تولید کنید نه آنچه از هر منبع دیگری قابل دستیابی است. مقالات خود را از طریق افزودن چکیده و یا باکسهایی برای نشاندادن جملات مهم، بهیادماندنی کنید. ویدئوهای کوتاه و آموزنده بسازید.
خدمات و محصولات خود را در یک ویدئو با زبان ساده توضیح دهید. همچنین از ویدئوهای لایو اینستاگرام برای برقراری تعامل بیشتر با مخاطبان خود استفاده کنید. تا حد امکان سرعت برقراری ارتباط با مخاطبان خود را در گفتوگوی آنلاین وبسایت افزایش دهید.