استارتاپ راهی است که گروهی از افراد بهمنظور رسیدن به یک مدل درآمدزایی برای کسبوکارشان باید طی کنند. ممکن است این راه، پیچوخمهای زیادی داشته باشد و گاهی به بیراهه برسد و مجبور به برگشت شوند. بنابراین کسبوکارهایی که نقطه شروع و پایانشان مشخص باشد، استارتاپ نیستند.
به نظر من مهمترین مولفه یک استارتاپ عدم قطعیت است، اعضای آن همیشه به دنبال راهحل باشند و در سریعترین حالت بتوانند خیلی ساده آن را اجرا کنند و محصولشان را بفروشند. اکوسیستم استارتاپی ایران هنوز اول راه است و نیاز به حمایت دارد، همین که در بسیاری از حوزههای استارتاپی هنوز قانونی نوشته نشده و حساسیتهای گوناگونی وجود دارد، نشاندهنده این نوپایی و یادآوری این جمله است که «همیشه اولش سخته».
در مدل کسبوکاری استارتاپی، تکراریبودن ایده مهم نیست، سرعت و مدل اجراست که سرنوشت بازار آن ایده را تعیین میکند، اینکه در اکوسیستم ایران که هنوز در حال شکلگیری است، توقع داشته باشیم همه یا بیشتر ایدهها نوآورانه باشند، دور از ذهن است، یک استارتاپ میتواند از بازارهای کوچک شروع کند، تکراری باشد و مشکلات خیلی ساده مردم را حل کند و محصول یا خدماتش را بفروشد.
اگر استارتاپی تمرکز داشته باشد، در اکثر مواقع در سالهای اولیه شکلگیریاش به نتیجه میرسد و اگر نرسد این یک نشانه است که دیگر نباید آن کار را ادامه داد بلکه باید به دنبال راهحل جدیدی برای ارائه ارزش به مشتریها بود. استارتاپهایی که عمرشان بالای ۴-۳سال باشد یا باید شکستخورده باشند، یا تبدیل به یک کمپانی (هرچند کوچک) شده باشند، در هر دو صورت دیگر استارتاپ نیستند.