اوبر که این روزها نامش به گوش تک تک ما آشناست و در ۶۸ کشور دنیا و ۳۶۰ شهر دور و نزدیک تنها با چند کلیک ساده رانندگانش را در اختیار مسافران قرار میدهد، با آرزوی جاهطلبانه از بین بردن ترافیکهای شهری و آلودگی کارش را شروع نکرد، اما امروز با رشد تصاعدی این شرکت، تراویس کالانیک، از بنیانگذاران اوبر و مدیرعامل این شرکت، باور دارد ممکن است راهی باشد تا مردمی که از اوبر در مسیرهای یکسان استفاده میکنند، خودرو خود را با سرنشینان دیگر به اشتراک بگذارند. آنها با این کار نه فقط از هزینه رفت و آمد خود کم میکنند که کمکی هم به کاهش کربن موجود در هوا کردهاند. اوبر از چنین امکانی با نام uberpool یا همان استفاده از مشترک از یک خودرو یاد میکند. سواری مشترک ماشینهای اوبر بعد از گذشت هشت ماه از فعالیتش توانست نه فقط ۱۲.۷ میلیون کیلومتر از سفرهای جادهای کم کند، که هزار و ۴۰۰ تن از کربندیاکسید موجود در هوای لسآنجلس را از بین ببرد. حالا این شرکت مدعی است که میتواند خودروهای اشتراکی را برای مسیرهای خارج از مناطق شهری هم به کار گیرد. کالانیک باور دارد که برند اوبر تنها یکی از وجوه فناوری جهان امروز است که امروز در دست بسیاری از مردم جهان به چشم میخورد و کاربری هوشمندانه از این تکنولوژی میتواند گامی به سوی بهبود کیفیت زندگی در شهرها باشد. او میگوید: «با اندکی مقررات هوشمندانه میتوانیم همه خودروها را به یک خودرو اشتراکی تبدیل کرده و اصلاح شهرها را از همین امروز آغاز کنیم .»
- خودروهای کرایهای اجداد صدساله اوبر
در سال ۲۰۱۰ زمانی که تراویس کالانیک و گرت کمپ تصمیم به راهاندازی محصولی هوشمند به نام اوبر در کالیفرنیا گرفتند، گمان نمیکردند زمانی آوازه شرکت آنها به چین و هند برسد و بتوانند تحولی در سیستم حملونقل شهری به وجود بیاورند. حالا با گذشت شش سال از تولد ایده آنها، تراویس کالانیک در سخنرانی الهامبخش خود در سایت تد، ایده جا دادن مسافران بیشتر در خودروهای کمتر را مطرح میکند: «میخواهم در مورد آینده حملونقل توسط انسان صحبت کنم. در اینباره که ما چگونه میتوانیم آلودگی، شلوغی و پارکینگها را با جا دادن مردم بیشتر در خودروهای کمتر، کاهش دهیم و اینکه چگونه این کار را با استفاده از فناوریای که در جیبمان است، انجام دهیم. بله! من در مورد گوشیهای هوشمند صحبت میکنم، نه خودروهای بدون راننده. بیایید به بیش از ۱۰۰سال پیش برگردیم تا مشخص شود پیش از خلق ایده اوبر هم اوبری وجود داشته است و اگر حیاتش ادامه پیدا میکرد احتمالا آینده حملونقل را میساخت. ایده «خودروهای کرایهای» در سال ۱۹۱۴ توسط فردی به نام الپی دراپر به وجود آمد. او فروشنده خودرو در لسآنجلس بود و روزی همان طور که مشغول پرسهزنی در خیابانهای لسآنجلس بود و مردم منتظر در صفهای طولانی اتوبوسهای برقی را نظاره میکرد، با خود فکر کرد چرا من علامتی در ماشینم نگذارم که مردم را به هرجا که یک خودرو کرایهای بخواهند، برساند. بعد از آن مردم به صحنه آمدند. نه فقط در لسآنجلس، بلکه در کل کشور و یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۱۵ در سیاتل ۵۰ هزار جابهجایی در روز انجام میشد. ۴۵ هزار سفر کرایهای در ایالت کانزاس وجود داشت و سهم سفرهای کرایه لسآنجلس ۱۵۰ هزار در روز بود. برای آنکه به شما دید دقیقی درباره ابعاد این سفرها بدهم میخواهم بگویم امروز اوبر روزانه بیش از ۱۵۷هزار سفر در لسآنجلس را انجام میدهد، آن هم ۱۰۰ سال بعد از ایده خودروهای کرایه.»
- شکست اتومبیلهای کرایه در آمریکا
چیزی نگذشت که ایده اتومبیلهای کرایه با شکست مواجه شد. اتوبوسهای برقی که تنها عاملان حملونقل شهری در آن زمان بودند با شکایتهای پیاپی این خودروها را زمین زدند و از آنجایی که اغلب اتومبیلهای کرایه مجوزی برای کار خود نداشتند، نتوانستند به حیات خود ادامه دهند. این بدشانسی بزرگ به سرعت گریبان مردم آمریکا را گرفت، چراکه آنها وقتی نمیتوانستند سرنشین اشتراکی خودرو دیگری باشند، مجبور بودند خودشان مالک یک خودرو شوند. رشد مالکیت خودرو چنان در کشور زیاد شد که تا سال ۲۰۰۷ در ازای هر زن، مرد و کودک در آمریکا یک خودرو وجود داشت.
کالانیک که اکنون نه فقط عنوان مدیرعامل شرکت اوبر را دارد که از او با نام «حلال مشکلات فناوری هوشمند» هم یاد میشود، ادامه میدهد: «مالکیتهای شخصی هزینه عمومی هم برای جامعه داشت. در آمریکا، در طول یک سال، ما ۷ میلیارد ساعت از عمر خود را در ترافیک به هدر میدهیم، ۱۶۰ میلیارد دلار درآمد و بهرهوری هم در همان ساعات از دست میرود و یکپنجم حجم کربنی که وارد هوا میشود از همان خودروهایی بیرون میآید که تکتک ما سرنشین آن هستیم. شهرها دهههاست که با مشکلی مواجه هستند که حملونقل انبوه نامیده میشود و امروز در سراسر دنیا وضعیت ترافیک شهری روزبهروز وخیمتر میشود.»
- ایدهای برای بهبود ترافیک
اوبر در سال ۲۰۱۰ با هدف کلیک روی یک دکمه و رساندن مسافران به مقصد کارش را آغاز کرد و بعد از مدتی دریافت که مسافران مقصدهای تکراری دارند و افراد زیادی در یک لحظه روی اوبر کلیک کرده و اساسا به یک مقصد هم میروند. تراویس میگوید: «ما به این موضوع فکر کردیم که چگونه میتوان این دو سفر را به یک سفر تبدیل کرد. با اینکار سفر میتوانست تا ۵۰ درصد ارزانتر انجام شود. سوال بزرگ برای ما این بود که آیا این روش کار میکند؟ آیا میتوانید سواری ارزانتری داشته باشید؟ آنقدر ارزان که مردم تمایل به سهیمشدن خودرو خود با دیگران داشته باشند و خوشبختانه، پاسخ مثبت بود.»
«در سانفرانسیسکو قبل از بهکارگیری اوبرپول هر فردی خودرو خود را برای رفتن به هرجایی بیرون میآورد. به محض اینکه ما اوبرپول را معرفی کردیم، توانستیم افراد زیادی را با استفاده از خودروهای کمتری جابهجا کنیم و تا حد زیادی از رنگ قرمز ترافیک در نقشههای هوشمند شهری کم کنیم. این طرح را در لسآنجلس از ۸ ماه پیش عملی کردیم و از آن موقع، ما توانستهایم ۱۲.۷ میلیون کیلومتر از سفرهای جادهای کم کنیم.»
اوبرپول اکنون نهفقط در شهرهای بزرگ آمریکا فعال است که پایش به چین هم باز شده است. در چین ماهانه ۱۵ میلیون سفر یا به عبارتی روزانه ۵۰۰ هزار سفر با اوبرپول انجام میشود و امروز در لسآنجلس در هر هفته ۱۰۰ هزار نفر خودرو خود را به اشتراک میگذارند. حالا این ایده به ذهن بنیانگذاران شرکت رسیده که مشترکان شخصی اوبر و کاربران خود را تبدیل به رانندگان اوبر کند. Ubercommute ایده تازه این برند است که قصد دارد با هماهنگکردن کاربران با همسایگانشان آنها را به مسیرهای مشترک خود برساند. هرچند در سر راه عملیشدن این ایده موانع زیادی وجود دارد که بزرگترین آنها مقررات مالکیت خودرو در آمریکاست که به مالکان خصوصی اجازه سوارکردن مسافر و دریافت پول از او را نمیدهد.
کالانیک در اینباره میگوید: «اگر در سال ۱۹۱۵ اتومبیلهای کرایهای به خاطر قوانین دستوپا گیر متوقف نمیشدند چقدر وضعیت ترافیک شهرهای ما متفاوت میبود؟ چقدر میتوانستیم بهجای محوطه پارکینگها، پارک و فضای سبز داشته باشیم؟ ما این فرصت را از دست دادهایم، اما فناوری فرصت دیگری در اختیار ما قرار داده است. اکنون، من هم مانند هر یک از شما به خودروهای بدون راننده علاقه دارم، اما آیا واقعا باید ۵، ۱۰ یا حتی ۲۰ سال دیگر صبر کنیم تا شهرهای رویایی جدیدمان را به واقعیت تبدیل کنیم؟ با استفاده از فناوری که امروزه در جیبمان هست و اندکی مقررات هوشمندانه میتوانیم هر ماشینی را به یک خودرو اشتراکی تبدیل کرده و اصلاح شهرها را از همین امروز آغاز کنیم.»