شاید امروز استارتاپ «اسپاتیفای» به عنوان محبوبترین اپلیکیشن آمریکایی برای گوشدادن به موسیقی به صورت آفلاین و آنلاین شناخته شود، اما تا چهار سال قبل که خبری از تولد این استارتاپ نبود، اپلیکیشن دیگری با خدماتی مشابه فعالیت میکرد و عمر کوتاهش چنان آن را در دنیای تکنولوژی محبوب کرده بود که هیچکس پایان حیاتش را متصور نبود. استارتاپ «ریدیو» توسط کارآفرینان خلاقی که روزگاری ایده طراحی برندهایی چون اسکایپ را پرورش داده بودند، طراحی شده و از سال ۲۰۱۰ تا سه ماه قبل که به شرکت پاندورا فروخته شد، فعالیت میکرد. استارتاپی که رقیبی جدی برای اپلموزیک و اسپاتیفای به شمار میآمد، به علت ورشکستگی مجبور به واگذاری برند خود شد و سرمایه ۱۲۵ میلیون دلاریاش از دست رفت.
اما ماجرای زمینخوردن برندی که هواداران دنیای موسیقی برای خرید حسابهای یکساله از آن تعلل نمیکردند و یگانه مرجع شنیدن موسیقیهای آنلاین در جهان بود، شاید کمی غیرواقعی به نظر برسد. ریدیو درست در روزگاری که برند خود را تثبیت کرده بود و میدانست علیرغم حضور جدی رقبا شکستی برایش متصور نیست، ورشکست شد و نتوانست به حیات خود ادامه دهد؛ برندی که تکتک مخاطبانش باور داشتند یگانه حسن آن در مقابل رقیب قدری چون اسپاتیفای طراحی منحصربهفردش است. در واقع برگ برنده ریدیو در تمام این سالها طراحی ویژه، ساده و در عین حال فضای هنری حاکم بر آن بود که مخاطبان خاص دنیای موسیقی را به خود جلب میکرد. کسانی که نه فقط به دنبال گوش دادن به موسیقی محبوب خود که لذت بردن از پرسهزنی در فضای اپلیکیشن بودند. امکان ذخیرهکردن موسیقی در فایلهای مشخص و راحتی جستوجوی آهنگها از جمله مزایای ریدیو بود که تا سال ۲۰۱۴ اپلیکیشنی چون اسپاتیفای به آن مجهز نبود. هوشمندی اپلیکیشن ریدیو در طراحی آن متجلی بود، به گونهای که با توجه به موسیقیهای محبوب هر کاربر، گزیدهای از موسیقیهایی با سبک مشابه که در میان دوستان کاربر شنیده میشدند، پیشنهاد میداد؛ مزیتی که هنوز اسپاتیفای به طور کامل به آن مجهز نشده و بیشتر گزیدهای از موسیقیهای روز را به تمام کاربران پیشنهاد ميدهد. با وجود تمام این مزایای رقابتی، ریدیو از سال ۲۰۱۳ به بعد نتوانست اپلیکیشن خود را چندان ارتقا داده و بهروزرسانی کند. آپدیتها مشابه نسخههای قبلی بودند و چیزی به فضای طراحی اضافه نمیشد. «درو لارنر» مدیر عامل این استارتاپ میگوید: «تیم ما باور داشت که نسخههای ریدیو نیاز به گزینه اضافهای ندارند. باگهای سیستم ما کم بود و از جایی به بعد نمیخواستیم چیز اضافهای وارد اپ کنیم چرا که به طراحی مینیمالیستی آن لطمه وارد میکردیم. این وفاداری ما به فرم اپلیکیشن همراه بود با بیوفایی مخاطبان به محتوایی که ما در اختیارشان قرار میدادیم و به نظر من ریدیو اولین ضربه را همین جا خورد.» از سوی دیگر کارشناسان دنیای برند و استارتاپهای جوان باور دارند که علت شکست ریدیو در مقابل رقیبی چون اسپاتیفای بیتوجهی آن به بازاریابی و تبلیغات استارتاپی بوده است. مجله بیزینس اینسایدر درباره شکست ریدیو مینویسد: «این تیم هیچوقت در تیم خود جایگاهی برای بازاریابی و مارکتینگ باز نکرد و به نظر میرسد این یکی از اشتباهات عمده استارتاپهای تازهکار باشد؛ اعتمادبهنفس به محصولی که منحصربهفرد است و یگانهبودن آن ضمانتی بر حیاتش خواهد بود. در حالی که نباید فراموش کرد همه محصولات بازار برای دیدهشدن برند خود و مهمتر از آن، ماندگاری برند خود به بازاریابی مداوم نیاز دارند. بعد از آنکه اسپاتیفای نسخههای پیاپی اصلاحشدهاش را روانه بازار کرد، هر ماه یک میلیون نفر از اشتراکهای ریدیو کم میشد و وقتی استارتاپ رقیب با حمایت گوگل یک میلیارد دلار به سرمایهاش اضافه کرد، دیگر جایی برای ریدیو باقی نماند.»