اصولاً جهت خرید یک شرکت در ایران نیاز به خرید سهام آن شرکت مطرح میشود. بدین ترتیب که خرید سهام یک شرکت با اشکال مختلفی از جمله خروج چند سهامدار و واگذاری سهام خود به اشخاص جدید و اعضای قبلی شرکت، خروج یکی از سهامداران شرکت و واگذاری سهام خود به یک عضو جدید یا یکی از اعضای اسبق شرکت و واگذاری شرکت و امتیازات آن، به این معنا که با خارج شدن تمامی سهامداران، سهام خود را به افراد جدید واگذار کنند، صورت میگیرد.
جهت نقل و انتقال سهام به خریدار جدید سهام، باید مالیات نقل و انتقال سهام و تشریفات مربوطه جهت دریافت وجه سهام صورت پذیرد.
عموماً بنیانگذاران اولیه برای مجاب کردن سرمایهگذار و دریافت سرمایه، سادهترین و کوتاهترین روش ممکن که کپی کردن یک کسبوکار موفق خارجی است را انتخاب میکنند.
طی چند سال گذشته که بحث استارتاپها و سرمایهگذاری روی آنها در ایران مطرح شده است غالباً سرمایهگذاران در کسبوکارهایی سرمایهگذاری داشتهاند که مشابه یک کسبوکار خارجی موفق بودهاند زیرا این کسبوکارها به نوعی امتحان خود را در سایر کشورها پس دادهاند و برای توسعه نیز با برنامه راه مشخصی که آن نیز قبلاً پیاده شده است ادامه خواهند داد و گامهای بعدی کاملاً مشخص است. شاید یکی از مزایای چنین سرمایهگذاریای برای شرکتهای سرمایهگذاری این است که ارزش کسبوکار نوپا را متوجه خواهند شد و ملاک مقایسه برای ارزشگذاری خواهند داشت که کسبوکار مورد نظر را به نحوی ارزیابی کنند تا در صورت موفقیت یا عدم موفقیت و عدم بازدهی مناسب مالی آن را با بازار جهانی مقایسه و برای ادامه یا عدم ادامه کسبوکار تصمیمگیری کنند. شاید مهمترین دلیل این وضعیت و عدم سرمایهگذاری روی استارتاپها عدم شناخت و آشنایی با قوانین موجود در کشور و همچنین عدم آشنایی با نیاز فعلی کاربران باشد و همین موضوع سبب رشد کند سرمایهگذاری روی استارتاپهاست.
یکی دیگر از مسائلی که باعث شده است بسیاری از نوآوران این بازار با کپی کسبوکارهای خارجی و با هدف فروختن یا جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی کسب و کار داخلی خود را راهاندازی کنند. در این راستا شرکتهای سرمایهگذاری با همین تفکر روی شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که احتمال بازگشت سرمایه بسیار بالایی داشته باشند ولی این موضوع یک آینده کاملاً نامشخص است زیرا مشخص نیست که سرمایهگذاران به لحاظ تدوین استراتژی آینده تجاری و قابلیتهای فنی و سرمایه هنگفت آیا تمایلی به خرید کسب و کارهای موفق داخلی دارند یا خیر. موارد بالا فقط برخی دلایل مشکلات سرمایهگذاران بازار استارتاپهاست، به این دلیل که فضای کنونی کشور و سیاستهای اخذ مالیات و هزینههای قانونی دیگر که در صدر سیاستهای پولی دولتهای کنونی و سابق هم بوده، میتواند برای یک سرمایهگذار دغدغههای فراوانی به وجود آورد. دغدغههای اصلی عبارتاند از هزینههای قانونی قبلی و سابقه فعالیتهای قبلی شرکت استارتاپی موردنظر برای سرمایهگذاری. به عنوان مثال پروندههای مالیاتی، ارزش افزوده، اداره کار، سازمان تامین اجتماعی، سوابق بانکی و مالی و همه فعالیتهای مربوطه از جمله دغدغههایی است که سرمایهگذار در خرید سهام یک شرکت استارتاپ با آن مواجه میشود.
نباید فراموش کرد که بازار استارتاپها متفاوت با بازارهای موجود در کشور است و محصول آن نیز شرایط متفاوتی دارد. محصول استارتاپی به عنوان یک پروژه تعریف شده و به عنوان یک دارایی نامشهود قابل تعریف است. همانطور که در تعریف دارایی نامشهود آمده است، دارایی نامشهود به یک دارایی غیرپولی و فاقد ماهیت عینی اطلاق میشود، که به منظور استفاده در تولید یا عرضه کالاها یا خدمات، اجاره به دیگران، یا برای مقاصد اداری، توسط واحد تجاری نگهداری میشود، همچنین قابل تشخیص بوده و با قصد استفاده طی بیش از یک دوره مالی، توسط یک واحد تجاری، کسب شده باشد (ویکیپدیا). دارایی نامشهود به عنوان یک دارایی شرکت قابل خرید و فروش است و میتوان آن را خرید یا فروخت. به همین علت است که در بالا ذکر شده است سرمایهگذاران شرکت استارتاپی نخرند!
یک شرکت سرمایهگذار میتواند محصول یک شرکت استارتاپی را بخرد و آن همان دارایی نامشهود شرکت مذکور است. با خریدن محصول یک شرکت استارتاپی (دارایی نامشهود) میتوان گفت دغدغههای اصلی سرمایهگذار در ابتدای امر بسیار کمتر خواهد بود. زمانی که سرمایهگذار یک محصول استارتاپی میخرد نه یک شرکت استارتاپی، در واقع محصول (با توجه به اینکه برند و رتبههای مربوطه خود را به همراه دارد) خامی خریده است و باید از ابتدا و با دغدغههای کمتری کار خود را آغاز کند. بدین ترتیب سرمایهگذار بخش عمدهای از وقتش را صرفهجویی میکند و میتواند در مسائل اقتصادی خود زمان بیشتری را با خیال آسودهتری صرف کند. البته کلیه موضوعات ذکرشده از مشاغل همسان و نزدیک به بازار استارتاپیها، قابل مشاهده و پیگیری است.
یکی از دلایلی که سرمایهگذاران نباید شرکتهای استارتاپی بخرند این است که در شرکت استارتاپی شرایط و رویههایی چه از نظر اداری و چه از نظر قانونی وجود دارد که اشراف به موضوعات مورد نظر برای خود زمان بسیاری را میطلبد و زمان و نیرویی را که برای شرکت استارتاپی بابت حل و پیگیری موضوعات سپری میشود، میتوان به امور مهمتر دیگری اختصاص داد.
با توجه به مطالب بالا این سوال برای سرمایهگذاران پیش میآید که با توجه به شرایط داخلی کشور آیا اعتبارات دریافتی محصول استارتاپی از ارگانهای نظارتی، از جمله تاییدیه سایت ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نماد اعتبار الکترونیکی، از بین نمیرود؟ پاسخ به این سوال چندان هم سخت نیست. سرمایهگذاران محصول استارتاپی میتوانند ضمن ارتباط با این دستگاههای نظارتی در ظرف کمتر از یک هفته نام و مشخصات مربوطه شرکت استارتاپی قبلی خود را به شرکت جدید تغییر دهند که این موضوع نیز بار کمتری از موضوعات پیش روی خرید یک شرکت استارتاپی را به همراه خواهد داشت.
نکاتی که باید درباره خرید یک محصول استارتاپی رعایت شود اصولاً بسیار سهلتر از خرید یک شرکت استارتاپی است زیرا در صورت وجود بدهیهای مالیاتی و حق بیمههای مربوطه این خود شرکت استارتاپی است که باید جوابگو باشد و محصول استارتاپی قاعدتاً مسئولیت بدهیهای مذکور را ندارد و البته اگر سرمایهگذار هم شرکت استارتاپی را بخرد، با توجه به پیچیدگیهای مسائل مالی و مالیاتی و عدم آشنایی با رویههای تعریفشده در شرکت مذکور، پیگیری موارد مالیاتی و بیمه سختتر و هزینهبرتر از همیشه خواهد بود.
البته با توجه به مشاهدات انجامشده سوابق خرید و فروش و سرمایهگذاری در استارتاپهای خارجی نیز بدین صورت است که سرمایهگذار استارتاپی یک محصول استارتاپی را میخرد نه یک شرکت استارتاپی.