میترسید شما را کنار بگذارند و بهخاطر هراس از طردشدن، از به زبان آوردن این واژه دو حرفی پرهیز میکنید. اگر خجالتی یا درونگرا باشید، احتمالا بهخاطر ترسی که از نه گفتن دارید، بار روی دوشتان را چندبرابر میکنید و دیگران را به بلههای همیشگیتان عادت میدهید.
در بسیاری از موارد، ماجرا به روزهای کودکی و نوجوانی برمیگردد. شمایی که سالها از نهگفتن به والدین، معلمها و آشنایان منع شدهاید، بعید نیست که نتوانید از قید و بندهای دست و پاگیر و آزاردهنده تربیتی راحت شوید و امروز به همکار، همسر، یا حتی دوستانتان نه بگویید. فشارهای فرهنگی، جنسیتی و اجتماعی، بسیاری از ما را به تاییدکننده همیشگی خواستههای دیگران تبدیل کرده و با تحمیل فشار زیاد از حد و ناروا، خستگی جسمی و روانی فراوانی را به ما تحمیل کرده است. در پس اغلب این بله گفتنها، خاطره نگاه غضبناک والدین و معلمان پنهان شده و امروز، حتی در نبود آنها، بهخاطر ترسی که از ردشدن، تنها رها شدن و قضاوتشدن داریم، حتی به خواستههای ناعادلانه و ناروای دیگران بله میگوییم.
آدمهای خجالتی و درونگرا، معمولا سختتر «نه» را به زبان میآورند. برای آنها گفتن این کلمه کوتاه، تحمیلکننده فشار روانی و حتی اضطراب است و اغلب از اینکه بدون آمادگی قبلی ذهنی آن را بیان کنند، هراس دارند. از آنجا که درونگراها و خجالتیها در پاسخهایشان تاخیر دارند، در بسیاری مواقع برای آمادهکردن جمله و بهانهشان کمی مکث میکنند و در فاصله این مکث، فرد مقابل سکوت را علامت رضایت تلقی میکند و بحث را به سمتی میبرد که امکان نهگفتن در آن از دست میرود. همین ناتوانی در بیان فوری عقاید، باعث تداوم چرخه معیوب بیاعتمادی به خود میشود و با کاهش بیشتر اعتمادبهنفس آنها، نه گفتن را برایشان سختتر میکند.
اگر شما هم یکی از کسانی هستید که بله گفتنهای بیجا یا سکوتهای سوءتفاهمسازتان، باعث تحمیل فشار زیادی بر روان و حتی جسمتان شده، به این نکات توجه کنید.
نه گفتن به معنی قطع رابطه با فرد مقابل و جنگیدن با کسی نیست. پس مراقب لحن، بلندی صدا و حالت چهرهتان باشید. شمایی که از نه گفتن میترسید، احتمالا پشت هر پاسخ منفی یک اعلان جنگ را میبینید
- زمان بخرید
اگر آماده جوابدادن نیستید و نیاز به تحلیل بیشتر شرایط دارید، یا اینکه نمیدانید چطور نه را به زبان بیاورید، از این جملات کمک بگیرید:
بگذار در موردش فکر کنم و بعدا به تو خبر بدهم. (ایجاد احتمال رد درخواست.)
وقتی تصمیمم را گرفتم با هم در موردش صحبت میکنیم. (ایجاد احتمال رد درخواست.)
فردا به تو میگویم که امکان انجام این کار را دارم یا نه!(تعیین زمان مشخص)
- مثل سیاستمدارها نه بگویید
پس از تحلیل مزایا و معایب رد یا پذیرش موضع، در صورتی که تصمیم به نه گفتن گرفتید، باید با سیاست و دقت آن را به زبان بیاورید. نگران نباشید! اگر درست و بجا نه بگویید، نهتنها آینده رابطهتان تهدید نمیشود، بلکه به فرد مقابلتان کمک میکنید تا درک بهتری از شما، شرایط و روحیاتتان داشته باشد.
- نجنگید
نه گفتن به معنی قطع رابطه با فرد مقابل و جنگیدن با کسی نیست. پس مراقب لحن، بلندی صدا و حالت چهرهتان باشید. شمایی که از نه گفتن میترسید، احتمالا پشت هر پاسخ منفی یک اعلان جنگ را میبینید. درحالیکه این واژه، تنها بیانکننده عدم تمایل شما به انجام کاری خاص است، نه به معنای بیارزشبودن فرد مقابل، میلتان به قطع رابطه یا خشمتان نسبت به او.
- قاطع باشید
اگر به هیچ وجه قصد انجام کاری را ندارید، فرد مقابلتان را به آینده حواله ندهید یا او را در حالت تعلیق نگه ندارید. مقصودتان را صریح بیان کنید و اگر مایل هستید، دلایل حقیقی انجام ندادن آن کار را هم با آرامش و دوستانه مطرح کنید. مطمئن باشید بهانههای مکرر و بیپاسخ گذاشتن خواسته فرد مقابل، بیشتر از پاسخ منفی شما به رابطهتان آسیب خواهند زد. شمایی که نمیخواهید نه گفتنتان به زیان رابطهتان تمام شود، نباید «نه» خود را بعد از چندین روز در تعلیق نگهداشتن ماجرا بگویید. اگر شما با صراحت، اما دوستانه این واژه را به زبان بیاورید و دلیلش را با شنونده در میان بگذارید، به او در شناختن خود و مواضعتان کمک بزرگی کردهاید و از تکرار این موقعیت در آینده اجتناب کردهاید.
- موقعیتشناس باشید
در شرایطی که قبول یک درخواست باعث افزایش ناعادلانه یا آزاردهنده حجم مسئولیتتان میشود یا اینکه با دیدگاهها و مواضعتان در تضاد قرار میگیرد، چارهای جز رد درخواست برایتان باقی نمیماند. اما در موارد دیگر چه؟ وقتی میتوانید با به خرجدادن کمی انعطاف قدمی برای دیگران بردارید، چطور؟ باز هم لازم است نه بگویید؟ قطعا نه! اگر تصور میکنید انجام یک کار به شما آسیبی نمیزند، توقعی غیرمنطقی را در فرد مقابل ایجاد نمیکند و رابطه شما با او را بهبود میبخشد، از بله گفتن نترسید! یادتان نرود که رابطه موثر و عمیق، با قدمهایی که افراد به سمت یکدیگر برمیدارند، شکل میگیرد.