هر کاری را که میتوانستید، کردهاید. برای فراموشکردن غمها، برای رهاشدن از آنها، به هر دری زدهاید! پس چرا رها نمیشوید. چرا هر روز که میگذرد، چین روی پیشانیتان بیشتر میشود، دلتان بیشتر میگیرد و توانتان برای کنار آمدن به آنچه که آزارتان میداده، کمتر میشود. چرا غمها رهایتان نمیکنند و حال خوش سالهای قبل، به زندگیتان برنمیگردد؟
- راه را اشتباه میروید؟
به جای درککردن دلیل غمگینبودنتان، به دنبال فرارکردن از غصهها هستید؟ حاضر نیستید با غم روبهرو شوید و شکستش بدهید و در مقابل، تنها به فکر دور زدن این احساس آزاردهنده هستید؟ به جای اینکه با دلیل غصههایتان روبهرو شوید و کاری برای مهارکردن این احساس بکنید، همه حقوق ماهتان را در کیفتان میگذارید و پولهایتان را برای خریدن چیزهایی که احتیاج چندانی به آنها ندارید، از کیفتان بیرون میریزید؟ اگر شما به جای درککردن دلیل غمهایتان و تلاش برای از میان بردن آن دلیل، تنها به فکر سرپوش گذاشتن بر احساساتتان باشید، نهتنها حال بهتری پیدا نمیکنید، بلکه هر روز غصه تازهای روی غصههای قدیمیتان انبار میشود.
- حواستان به بدنتان نیست؟
گاهی واقعا زندگی شما آنقدر که احساس میکنید، ناخوشایند و آزاردهنده نیست، بلکه شرایط جسمانیتان، باعث میشود که نگاه منفیگرایانهای به شرایط زندگی خود داشته باشید. وقتی بدنتان به اندازه کافی ویتامینD جذب نمیکند یا اینکه بهخاطر تغذیه نامناسب یا مصرف برخی داروها، میزان کافی از ویتامینهای گروه B را به بدنتان نرساندهاید، حال روانیتان هر روز بدتر از قبل میشود. در این شرایط سنگريزهای که در راهتان افتاده را یک سخره غیرقابل نفوذ تلقی میکنید و موضوعات ساده، به دلایل آوارشدن جهان بر سرتان تبدیل میشوند.
- دوستانتان را اشتباه انتخاب کردهاید؟
محققان بارها و بارها ثابتکردهاند که معاشرتکردن با آدمهای غمگین، شما را هم غمزده میکند. از نظر آنها، افسردگی را میتوان نوعی بیماری واگیر تلقی کرد که در جریان معاشرت و گفتوگو با آدمهای افسرده، به شما انتقال پیدا میکند. وقتی هر روز با آدمهایی وقت میگذرانید که زندگی را یک باتلاق تلقی میکنند و لبخند در چهرهشان جایی ندارد، شما هم نمیتوانید امیدی به شاد زیستن داشته باشید.
- به شبکههای اجتماعی اعتماد میکنید؟
آنچه که آدمها از دریچه پروفایل اینستاگرامشان به شما نمایش میدهند را به عنوان همه زندگیشان تعبیر میکنید و از اینکه همه لحظات روز شما، به عکسهای اینستاگرامی دوستانتان شبیه نیست، ناراحتید؟ نمیخواهیم بگوییم که عکسهای اینستاگرامی، برنامهریزی شده و دروغین هستند. اما واقعیت این است که این لحظههای ثبتشده، همه زندگی صاحبانشان نیستند. شما پشت عکس رستورانگردی دوستتان، بحث احتمالی که در مسیر رستوران با یک راننده عصبی داشته را نمیبینید. پشت غذای مفصلی که روی میز قرار گرفته، تلاش هرروزه او برای تامین نیازهای اقتصادیاش را مشاهده نمیکنید و دلگرفتگیهایش را در این لحظات ایدهآلی که ثبت کرده و در آلبوم ایسنتاگرامش منتشر کرده، مشاهده نمیکنید. محققان میگویند مقایسهکردن زندگی خود با این عکسها در شبکههای اجتماعی، غم و افسردگی را به جان آدمها میاندازد و اگر نتوانید بپذیرید که واقعیت، همه چیزی که در عکس میبینید نیست، نمیتوانید مانع نفوذ این غم در روانتان شوید.
- رویا ندارید؟
هیچ تصویری از آیندهتان ندارید؟ هیچ انتظاری از خودتان ندارید و نمیدانید برای بهترشدن وضعیت و راضیتر شدنتان از خود، چه مسیری را باید طی کنید؟ بیآرزو بودن، میتواند هر انسانی را افسرده کند. وقتی شما هدفی را در مقابل خود نمیبینید، تلاشی برای به پیش رفتن هم نمیکنید و خمودگی حاصل از این بیبرنامگی و بیرویایی، در تک تک لحظات زندگیتان نفوذ میکند. روانشناسان میگویند برای شاد زیستن، به هدفهای کوچک و بزرگی نیاز دارید که انگیزه قدم برداشتن را در شما تقویت میکنند. پس اگر این اهداف مدتهاست از ذهن شما پاک شدهاند، برای احیاکردن دوبارهشان تلاش کنید. شما میتوانید با ترسیم آرزوهای تازه، به زندگیتان شادی تزریق کنید.
- به عقب نگاه نکنید
اشتباهات زیادی داشتهاید؟ پشت سرتان پر است از کارهای ناتمام و تصمیمهای اشتباه؟ ناراحتکننده است! بله! اما قرار نیست همه عمرتان را صرف سوگواری برای فرصتهای از دست رفته بکنید. گذشتهتان آزارتان میدهد؟ میتوانید درک کنید که تک تک لحظات پیش روی شما، به زودی به گذشتهتان تبدیل میشوند؟