آژانسهای تبلیغاتی موفق جهان تنها به دنبال فعالیتهای چشمگیر اقتصادی نیستند، بلکه راهاندازی کمپینهای اجتماعی جهت بالاتر بردن فرهنگ جوامع نیز از فعالیتهای مهم این شرکتهای بزرگ به شمار میرود. در همین راستا نیز آژانس معروف «ساعتچی و ساعتچی» یک از مهمترین کمپینهای خود را در راستای حمایت از افراد مبتلا به سندروم داون، راهاندازی کرده است.
در سال 1970 دو برادر با نامهای موریس و چارلز شرکت تبلیغاتی ساعتچی و ساعتچی را در لندن تأسیس کردند که همانگونه که از نام این شرکت نیز پیداست، اصالت ایرانی این دو برادر را هویدا میکند. این آژانس تبلیغاتی پس از ادغام در شرکت معروف پوبلیسیز در سال 2000 به یکی از مشهورترین آژانسهای تبلیغاتی جهان تبدیل شده است، به طوری که هماکنون در 80 کشور جهان فعالیت داشته و علاوه بر دفتر اصلی آن که در نیویورک است، حدود 140 دفتر خدماتی در سراسر جهان راهاندازی کرده است. جالب است بدانید که آژانس ساعتچی کار خود را با تبلیغات انتخابات در انگلستان آغاز کرد و نقشی مهم نیز در موفقیت مارگارت تاچر در آن سالها ایفا کرده بود، اما در حال حاضر بیشتر فعالیتهای این گروه تبلیغاتی بر محور بازاریابی اقتصادی حرکت کرده و شرکتهای معتبر جهان مانند تویوتا و سونی و … از جمله مهمترین مشتریان این شرکت هستند، ضمن اینکه همکاری با بیش از 50 برند برتر جهان نیز از جمله فعالیتهای شاخص این آژانس به شمار میرود. همانگونه که ذکر شد، مالکیت جدید آژانس ساعتچی در سال 2000 به مبلغ 2 میلیارد یورو به شرکت بزرگ بازاریابی فرانسوی یعنی پوبلیسیز واگذار شد، اما مالکان جدید این آژانس نیز به خوبی آوازه مثبت این شرکت را در بین برندهای معتبر جهان تشخیص دادهاند و بنابراین این آژانس با همان نام اصلی خود یعنی ساعتچی و ساعتچی به کار خود ادامه میدهد.
- شما مرا چطور میبینید؟
از جمله کمپینهای تأثیرگذاری که آژانس ساعتچی و ساعتچی اخیرا راهاندازی کرده، یک ویدئوی چنددقیقهای است که در راستای حمایت از افراد مبتلا به سندروم داون، ساخته شده است. با توجه به اینکه این افراد در بسیاری از جوامع، قربانی تبعیض و در نهایت محکوم به انزوا و تنهایی هستند، این ویدئوی تأثیرگذار به روابط مردم با این افراد میپردازد. روایت این فیلم به گونهای طراحی شده که صدای یک دختر به نام رز در آن شنیده میشود که مبتلا به سندروم داون بوده و زندگی خود را آنطور که دوست دارد، برای ما روایت میکند. این روایت جدید از زندگی این فرد با بازی اولیویا وایلد اتفاق میافتد و تفریحاتی که با خانواده خود دارد، محل کار، ورزش کردن و داشتن دوستان خوب او نمایش داده میشود؛ تمام این تصاویر زندگی یک دختر شاد و سرزنده را نشان میدهد، اما در انتهای فیلم ما دختری را میبینیم که روبهروی آینه ایستاده و دیگر آن دختری که ما روایت زندگیاش را دیدیم نیست، بلکه دختری است که مبتلا به سندروم داون بوده و خطاب به مخاطبان خود میگوید که من زندگی خود را اینطور میبینیم، شما زندگی من را چطور میبینید؟
در واقع کمپین «شما زندگی مرا چطور میبینید؟» با این هدف شکل گرفته که دید جامعه را نسبت به افراد مبتلا به این بیماری عوض کند به طوری که همه این مسئله را درک کنند که این افراد نیز عضوی از جامعه هستند که میتوانند یک زندگی عادی مثل دیگر افراد داشته باشند و مهم این است که ما آنها را چطور ببینیم.