پویا خوشبخت متولد ۷۱ است. میگوید با همبنیانگذارانش، سیباپ را با همان سبکی که خارجیها به آن گاراژی میگویند، در یک اتاق کوچک و با کمترین امکانات آغاز کردهاند، اما تاکید دارد در بازاری که آن روزها رقیبهای گردنکلفتی مانند سیبچه هم در آن حضور داشته، از اشتباهات آنها استفاده و رشد کردهاند. به اعتقاد او سیباپ امروز بیش از اینکه یک اپاستور ایرانی باشد، تسهیلگر صنعت IOS در ایران است، بیش از 2 میلیون کاربر دارد و آمار و ارقام رشدش هم خوب است. در گفتوگویی که با او داشتم از اینکه اپلیکیشنهای خارجی را بدون مجوز در ایران فروخته، دفاع چندانی نکرد و گفت این کار را از سر اجبار کردهاند و آن را یک جور رابینهودبازی برای کمک به کاربران ایرانیای میداند که اپل راه دسترسی به دنیای آیاواس را به روی آنها بسته است. متن کامل این مصاحبه را میتوانید در شنبهپرس بخوانید.
- شما مدلی از یک استارتاپ گاراژی هستید. ولی خیلیها اعتقاد دارند که استارتاپ گاراژی شبیه رویاست و بدون جذب سرمایه کاری از پیش نمیرود. شما این روش را به دیگران هم پیشنهاد میکنید یا فکر میکنید با جذب سرمایه، آغازی طبیعی خواهند داشت؟
ما از روز اول رقیب سرسختی به نام سیبچه داشتیم. البته کارمان دقیقا مثل هم نبود ولی بازار اپاستور ایران دست سیبچه بود. هنوز هم بسیاری گمان میکنند که ما همان سیبچه هستیم. از طرفی، یک رقیب خارجی قدرتمند به نام اپاستور داشتیم که همه به آن وفادار بودند. ما به عرصهای وارد شدیم که اپاستور ۱۰۰درصد بازار آن را داشت. پس ورود ما به این بازار چندان منطقی نبود. ما کار خود را با یک معامله شروع کردیم. با این فکر که ما آغاز میکنیم و تجربه میکنیم. بعدها فهمیدیم که میتوانیم تجربهمان را انتقال دهیم. ولی این یک معامله است و من درباره خوب و بد آن داوری نمیکنم. من آن زمان که اپاستورها تازه کارشان را شروع کرده بودند، یک فروشگاه اپاستور داشتم و اطلاعات خوبی درباره اپاستورهای منطقه جمع کرده بودم. مردم از محلههای اطراف برای حل مشکل به فروشگاه ما میآمدند. مثلا آن زمان یک مشکل رایج این بود که پیامکی که به آیفون ارسال میشد، باز نمیشد و کسی بلد نبود آن را درست کند. من اینقدر درباره نحوه کار آیفون اطلاعات داشتم که در روز اول بدون نیاز به جستوجو در اینترنت، آن را درست کردم. درحالی که در مراکز دیگر گوشی را ریاستور میکردند و کل اطلاعات مردم پاک میشد. حتی از پاساژ علاءالدین برای ما گوشی میفرستادند که مشکل پیامک آنها را درست کنیم. در مشکلات نرمافزاری آیفون که مردم با آن درگیر بودند، مراجعه زیادی داشتیم. بقیه افراد تیم سیباپ هر یک در جایی مشغول بودند ولی کار همه آنها آیتی بود. گردهم آمدن ما از اینستاگرام آغاز شد. هریک از ما پیجی داشتیم و محتوای آموزشی در اینستاگرام منتشر میکردیم. نام پیج من ایراناپل بود. با هم آشنا شدیم و سپس همدیگر را دیدیم. با هم تصمیم گرفتیم که هرچه تاکنون آموختیم، کنار هم بگذاریم و کاری آغاز کنیم. مانند هر کسبوکار دیگری، رویای ما این بود که پولدار شویم. از آنجا که بازار اپل را خوب میشناختیم، تصمیم گرفتیم که اپاستور ایران شویم و بازار ایران را در دست بگیریم.
- الان هویت سیباپ چیست؟ اگر شما بخواهید سیباپ را برای کسی تعریف کنید، میگویید اپاستور ایرانی است یا هویتی دارد که فارغ از مرجعی چون اپل تعریف شود؟
ما تنها یک اپاستور ایرانی نیستیم. ماموریت ما این بود که در ایران، اپل را برای مردم شرح دهیم تا برنامهنویسان بتوانند از راه اپل درآمد داشته باشند و مردم به آسانی از گوشی خود استفاده کنند. در مجموع IOS را در ایران زنده نگه میداریم. متاسفانه به دلیل اتفاقاتی که اخیرا در ایران برای صنعت IOS رخ داد، بسیاری از شرکتها گزینه اینکه ما با IOS کار نخواهیم کرد را روی میز گذاشتند و حتی تا جایی هم پیش رفتند. مثلا ما شاهد نسخه وب اسنپ و دیجیکالا بودیم. ایرانسل هم به سمتی میرفت که اپ موبایل را روی وب بیاورد. اینها نشان میداد که اپل در ایران از بین میرود و آیتی ایران هم به سمت رفع این چالشها نمیرفت و این احتمال وجود داشت که بهزودی کاربران اپل گوشی خود را عملا از دست بدهند. آنچه که در ایران همه یکصدا میگفتند نمیشود، ما گفتیم میشود. میگفتند ما نمیتوانیم در ایران اپاستور داشته باشیم، اپل آن را میبندد، نمیشود این اپاستور ترافیک ما را میزبانی کند، این اپاستور اعتماد مردم را جلب نمیکند، ولی امروز ما بیش از نیمی از بازار را داریم، برندهای بزرگ هم به صورت مستقیم، غیرمستقیم، انحصاری و غیرانحصاری با ما کار میکنند. بسیاری از ارگانها بهخاطر تجربه تلخ سیبچه، به ما خوشبین نبودند. با احترامی که برای تیم سیبچه قائلم، ولی معتقدم آنها بازار را خالی کردند و مانند ما نگفتند که هرطور بشود، ما در بازار میمانیم. کل بازار هم دست آنها بود ولی روحیه اینکه بگویند ما باید در این بازار بمانیم را نداشتند. ما تلاش کردیم و هر نیازی که کسبوکارها داشتند، حتی اگر غیرممکن به نظر میرسید، برطرف کردیم. سعی کردیم مقیاسپذیر باشیم، در عین حال در بازاری رقابت میکردیم که کسبوکارهایی که سرمایهگذار داشتند، برنامهنویسان خوب را میدزدیدند یا با رقمهای بالا جذب میکردند. به تعبیر سادهتر بازار را خراب میکردند. ما الان تسهیلکننده صنعت IOS در ایران هستیم. این جمله ناگهان به ذهن ما رسید. پیش ازآن همیشه به ما اپاستور ایرانی گفته میشد.
- شما همچنان اپلیکیشنهای خارجی را در سیباپ میفروشید؟
بله. البته سیباپ دو بخش شده است. یک بخش پلتفرم و بخش دیگر دانلود برنامه است. ما خودمان برنامهنویس بودیم، یک فرهنگ در خودمان داشتیم که برنامهنویسان خارج از کشور گناه دارند. کار میکنند و زحمت میکشند و درست نیست ما محصولات آنها را بفروشیم! تفکر دیگر این بود که برنامهنویسان داخل کشور گناه دارند. با بیپولی یک کامپیوتر میخرند تا مجازیساز مک را نصب کنند یا خود مک را میخرند. IOS یاد میگیرند، اکانت اپل میخرند و برای همه این کارها هزینه زیادی میپردازند، ما حق عضویت از او نگیریم و در کسبوکار او دست نبریم. ما تاکنون از برنامهنویسان ایرانی بابت عضویت و اینکه در اپلیکیشن خود چه میکنند، کارمزد نگرفتهایم و تا جایی که توانستیم و زمان به ما اجازه میداد، به آنها سرتیفیکیتهایی که برای برنامهنویسی نیاز داشتند، ارائه دادیم. البته در این زمینه باید بیشتر کار کنیم. ما این را جزو تعهدات خود میدانیم و برنامه داریم که سرتیفیکیت و اکانت رایگان در اختیار آنها قرار دهیم تا زحمت آنها به بار بنشیند. ما اپلیکیشنهای اپاستور را در قبال اشتراک ویژه که ماهانه ۱۵ هزار تومان است، ارائه میدهیم. داخل آنها چند مدل اپلیکیشن وجود دارد. یک مدل اپهای پولی اپاستور است که باید پول بدهیم و بخریم. یک مدل اپهای رایگان اپاستور است که مردم نمیتوانند از اپاستور استفاده کنند و باید از اپلیکیشنهایی که داخل اکانت ویژه داریم استفاده کنند. یک مدل اپلیکیشنهای داپلیکیشن است، مثل تلگرام که اورجینال است و چند تلگرام یا واتساپ و اینستاگرام داریم که با آیدیهای مختلف روی گوشی نصب هستند. یک مدل هم اپلیکیشنهای پلاس داریم که همان اپلیکیشن اصلی است که یک سری قابلیت به آن اضافه شده است.
- اما مسئله اصلی در مورد اپلیکیشنهای پولی خارجی است. خودتان را چطوری قانع میکنید که این کار اشکال ندارد و غیراخلاقی نیست؟!
این کار اشکال دارد. ما دوست نداریم این کار را بکنیم. قبلا بیشتر و امروز کمتر انتقادهای تندی به ما وارد بود که چرا از اپلیکیشن دیگران پول درمیآورید. اوایل مجبور بودیم. زنده نگهداشتن سیستم، برنامهنویسان و پشتیبانی 2 میلیون کاربر و ایجاد هویتی که مردم به آن اعتماد کنند، کار کمخرجی نیست. ما الان هم هرچه پول درمیآوریم، خرج خود کسبوکار میکنیم و سود ما سودی نیست که بگوییم پولدار شدهایم. ولی الان این قدرت را داریم که در بازار خودمان بازی را تغییر دهیم و خبرساز شویم. در کل پول گرفتن کار خوبی نیست، ولی مردم حق انتخاب دارند. پیش از ما، اپاستورها در سطح خیابان این کار را میکردند. فروشگاههای اپ بسیاری بودند که چه اپ رایگان و چه اپ پولی میخواستند برای مشتری نصب کنند، پول میگرفتند. چون هزینه اجاره مغازه دارد و برای همین کار آنجاست. مشتری هم میتواند خودش این کار را انجام دهد، دلار بدهد، اپلآیدی بسازد، وقت و زمان بگذارد. اگر دفتر ما سعادتآباد است و بیش از 20 نفر پرسنل داریم، بیش از 2میلیون کاربر هم داریم که روزانه هزینه میکنند تا اکانت ویژه بخرند. ولی درعین حال ماشین من ماتیز است و خانهام سیدخندان است. ما اگر تصمیم میگرفتیم همه پولی را که به شرکت میآید خرج خودمان کنیم، سقف رویاها را پایین بیاوریم و از گسترش شرکت منصرف شویم، مطمئنا وضع خانه و زندگیمان دگرگون میشد.
- برای اینکه با اپل زیاد به مشکل نخورید هم برنامهای دارید؟
بهتر است بگویم میخواهیم با اپل بازی سیاسی کنیم. یک تکنولوژی در اپل وجود دارد به نام ادهاک که ما آن تکنولوژی را برای سیباپ پیادهسازی کردیم. برای داشتن این تکنولوژی به ازای هر دستگاه سالانه ۱دلار باید به اپل بدهیم. ولی ما آن را همینجا پیادهسازی کردهایم و اگر به مشکل بربخوریم، تکنولوژی پیادهسازیشده آن را داریم.
- تفاوت بیزینسمدل شما با کافهبازار چیست؟
تفاوت زیادی داریم. برند ما، شفافیت در محیط کاری است و همه با هم در ارتباط هستند. ما مانند پنجره شیشهای هستیم که کافهبازار میتواند درون ما را ببیند، ولی ما از اتفاقات درون کافهبازار خبر نداریم. البته برای آن وقت هم نمیگذاریم. چون کافهبازار اندروید است و ما از نظر فکری با اندروید مشکل داریم. اندروید ضعفهایی دارد که اطلاعاتشان بهراحتی در دسترس است.
- یعنی از نظر شما، این اتفاق درباره اپلیکیشنهای کافهبازار میافتد؟
نمیدانم و قضاوت هم نمیکنم. من درباره اندروید این را میگویم. نمیدانیم در کافهبازار چه اتفاقی میافتد ولی در اندروید هر اتفاقی ممکن است بیفتد. ما برعکس این جریان عمل میکنیم و در سیباپ حتی یک دسترسی عکس، لوکیشن، کانتکت، وویس و میکروفن نمیگیریم. ما اصلا وارد حریم کاربر نشدیم و نخواهیم شد. مثلا به ما میگویند برای کاربران اصفهان تبلیغات بزنید. ما نمیدانیم کدام کاربر اصفهان است ولی در استورهای اندرویدی این دسترسیها هست و شما فقط کافی است به آنها بگویید کجا میخواهید تبلیغ کنید! پس در اندروید این مسائل برای امنیت برنامهها هست که ما نداریم. همچنین اگر بخواهیم بیزینسپلن خود را با کافهبازار مقایسه کنیم، کافهبازار دوست دارد از بازار ایران پول دربیاورد و از برنامهنویسان ایرانی پول بگیرد که برنامه ما این نیست. ما فعلا برنامهمان این است که از خارجیها درآمد داشته باشیم و برای ایرانیها خرج کنیم.
- ما وقتی با اپلیکیشنهای خوبی صحبت میکنیم که هنوز در مرحله گاراژ یا اتاق هستند، به آنها میگوییم که شما چرا هنوز خوب دیده نشدید. میگویند ما اگر پول آگهی صفحه اول سیباپ را داشتیم و اپ IOS ما دیده میشد، وضعیتمان بهتر بود. شما ایدهای دارید که استارتاپهای خوبی که باید دیده شوند را حمایت کنید؟
ما حمایتهایی داریم. البته تبلیغات صفحه اول ما خیلی گران است و هرچه هم بتوانیم آن را گرانتر میکنیم، ولی سیستمی داریم که آقای ریکامندر آن را به ما داده است و سیستم ریکامندیشن ایرانی است و اپلیکیشنهایی که تازه میآیند، مدتی در آن هستند. این چند وقت ترافیک ما زیاد است و مدتی پیش ناگزیر شدیم آن را حذف کنیم و به قسمت دیگری ببریم. در اینجا یک بخش «پیشنهاد ما به شما داریم» که اولین ردیف سیباپ است و در آن بخش، چندهزار بار این برنامهها را نمایش میدهیم و برایشان کلیک میگیریم. در بهروزترینهای سیباپ هم اپهای تازه را نمایش میدهیم که بازدید خیلی خوبی برای اپها میگیرد. با آن دسته از اپها که به کاربران سیباپ کد تخفیف میدهند، همراهی میکنیم. همچنین یک لاین بیزینسی ایجاد میکنیم که در آن تبلیغات انجام میدهیم. حمایتهای ما، فنی است و در موضوع مارکتینگ شاید تا مدتی نتوانیم حمایت کنیم. اگر با ما تماس بگیرند و بگویند که اپلیکیشن خوبی دارند ما حمایت میکنیم، تاکنون پیش نیامده که سرویس خوبی به ما پیشنهاد شود و ما تبلیغ نکنیم. تبلیغات ما هزینه دارد ولی گاهی پیش آمده که رایگان این کار را انجام میدهیم. من مدتی پیش برنامه یکی از منتقدان سیباپ را در صفحه اول گذاشتم و حتی به او هم نگفتم. تبلیغ او چند ماه در سیباپ بود.
- سیباپ از زمانی که گاراژی بود، تا الان از نظر رقمی، چقدر رشد کرده است؟
آن زمان که ما در آن آپارتمان کوچک شهران بودیم، ۳۰ هزار کاربر داشتیم، در سیدخندان ۱۰۰هزار کاربر، در دفتر جردن حدود ۸۰۰ هزار کاربر داشتیم و الان در سعادتآباد حدود ۶ ماه است که از مرز 2میلیون کاربر گذشتیم.
- بهترین اپلیکیشن ایرانی IOS را چه میدانید؟
در IOS برنامه ایرانی خوب زیاد داریم. از نظر برنامه، الوپیک را خیلی دوست دارم. وقتی به این برنامه نگاه میکنم، دوست دارم پیک بگیرم. کیفیتش بالاست و همه چیز خوب و درست طراحی شده است. همچنین هرگاه میخواهم از دیجیکالا استفاده کنم، خیلی لذت میبرم. برخی اپلیکیشنهای موزیک مانند طنینو خیلی خوب کار میکنند. بهترین اپی که این مدت دیدم و طراحی آن را بسیار دوست دارم، دانرو بود. به نظر من در حق این اپلیکیشن اجحاف شده و مردم از آن استفاده نمیکنند. موبایلت هم برنامه بانکی خیلی خوبی است. البته بانکی است و باید خوب باشد و اگر بد بود جای تعجب داشت! ولی مثلا بانکهای ملت و پارسیان خودشان را راحت کردند، یک پلتفرم خیلی ساده ساختند و به خودشان افتخار هم میکنند. به تیم تپسی برای اپلیکیشن خیلی قوی که ساختند هم باید تبریک گفت. از نظر اپلیکیشن با اسنپ قابلمقایسه است. خودروبانک هم با آنکه از ابتدا سایت بود، در IOS اپلیکیشن خوبی دارد. اپلیکیشن ملو هم خیلی جالب است.
- شما وارد مرحله جذب سرمایهگذار نشدهاید. چه برنامهای برای آن دارید؟
ما برای کسبوکارها و محصولات جانبی به شدت تلاش میکنیم که وارد فاز سرمایهگذاری شویم. خودمان به جایی رسیدیم که اگر در جایی سهامدار شویم، امکان بیشتری برای جذب سرمایه داریم. در سیباپ از آغاز سرمایهگذار نداشتیم و الان هم خدا را شکر نیازی نداریم و نقطه سربهسر را خیلی وقت پیش رد کردیم.
- بزرگترین ضعف و چالش اکوسیستم استارتاپی ایران چیست؟
به نظر من همان ترکیب مرغ همسایه غاز است و «ما نمیتوانیم»، ضعفهای بزرگی هستند. سقف آرزوها پایین است و همه غر میزنند. غالبا اینگونه است که کسی خودش را پیشرفت نمیدهد و منتظر است که کسی بیاید و او را پیشرفت دهد. دوست دارم به کسبوکارهای استارتاپی بگویم اینقدر غر نزنید که سرمایهگذار ندارم، بیچاره شدم. یک لپتاپ داشته باشید میتوانید کار را شروع کنید. ما وقتی کار سیباپ را آغاز کردیم، من پول نداشتم لپتاپ بخرم. ما یک ماه و نیم پول جمع کردیم که بتوانیم لپتاپ بخریم و هنوز هم با همان لپتاپ کار میکنم. به نظر من اگر کسی بخواهد کاری را انجام دهد، میتواند. من برای اینکه در صفحه اصلی دیجیکالا باشم، خیلی تلاش کردم. چون خواستن واقعی این است که شما یک پله میبینید و روی آن میایستید و دیگر تمام است و آن پله را دارید. شما به عنوان رسانه در این زمینه خیلی میتوانید فرهنگسازی کنید.