اینتل شروع کرده است یک معیار مشخص برای ارزیابی محتوا تعریف کند که منجر به کاهش چشمگیر محتوا خواهد شد. این امر به اینتل کمک می‌کند تا به طور کارآمد تجربیات دیجیتال خود را به جلو پیش برد.
بسیاری از سازمان‌ها با چنین چالش‌هایی در خصوص اجرای مداوم یک راهبرد دیجیتالی مواجه هستند. در این میان، اینتل یک چارچوب عملیاتی حکمرانی دیجیتال قدرتمند را اعمال کرده است تا به این چالش‌ها رسیدگی کند و به شرکت کمک کند تا کسب و کار خود را متحول سازد.
در سال 2016، اینتل شروع کرد به تمرکز روی تعریف مجدد چارچوب حکمرانی دیجیتالی خود، و با یک طرح برای ارزیابی جای پای دیجیتالی فعلی خود، در سطح کانال و محتوا، آغاز کرد. این شرکت معیار واضحی را برای ارزیابی محتوا تعریف کرد که منجر به کاهش چشمگیر محتوا شد.
در رویکرد حکمرانی دیجیتال، این شرکت ساختاری را در یک دنیایی پر از فرصت‌ها و چالش‌های پویا معرفی کرده است. این مدل هنوز یک مفهوم جدید است اما می‌تواند تحول بزرگی در دنیای بازاریابی ایجاد کند. کلید موفقیت اینتل آن بوده است که به طور مداوم ارزش کسب و کار چارچوب حکمرانی دیجیتالی را به شرکای بازاریابی ارائه می‌دهد. شرکت اینتل روی شش راهبرد بازاریابی فروش تمرکز کرده است:
1. کاهش اضطراب، افزایش هیجان
اعمال حکمرانی دیجیتال برای سازمان‌ها با اندازه‌های مختلف در صنایع مختلف چالش‌برانگیز است، اما وقتی با اهداف کاری خاص همتراز شود، ممکن است ارزش آن چند برابر شود. با توجه به تجربیات کسب شده، اکثر تلاش‌های کارآمد زمانی محقق شد که به چالش‌های کاری بزرگ و خاص گره بخورند تا موجب رشد کاری شوند.
شرکت اینتل ارزش‌ها را تعریف کرده است و روی بازاریاب‌های منتخب تمرکز کرده است تا رویکردهای مدیریت ریسک. این شرکت همواره سعی داشته است در حوزه بازاریابی پیشرو باشد، زمان صرف شده برای بازاریابی را کاهش دهد، از فناوری‌های بازاریابی پیشرفته استفاده کرده و از برند ارزشمند حفاظت کند.
شرکت اینتل از سیستم تشخیص پول نقد داخلی استفاده کرده و حتی هدایای تشخیص را با شعار “فعالسازی یک اینتل” ارسال کرده است.
2. بازاریابی بهتر از طریق حکمرانی
شرکت اینتل در راهبردهای بازاریابی روی نظارت و فعالسازی این راهبرد تمرکز می‌کند. مسئولان در اینتل روی تجربه دیجیتال مشتریان خود تحقیق و بررسی می‌کند نه روی محتوا یا وبسایت. در این روش از سه عامل زیر اطمینان حاصل می‌کند: استفاده از فناوری‌های بازاریابی، استفاده از راهبردهای کسب و کار/محصولات و راهبرد دیجیتالی، و پیروی از سیاست‌ها و استانداردهای حکمرانی مربوط به نگرانی‌های قانونی، حریم خصوصی و امنیتی.
3. فکر کردن ورای قوانین
حکمرانی فقط به معنای پیروی از قوانین نیست. اینتل برای رسیدگی به مسائل محتوا روی داده تمرکز دارد. و برای ارزیابی محتوا و کانال‌هایی که یک چارچوب منصفانه ارائه می‌دهد، معیارهای چندبعدی ایجاد کرده است. نمونه‌هایی از این معیارها عبارتند از معیارهای عملکرد/مشارکت، طرح‌های بازسپاری بلند مدت و اولویت‌های شرکتی.
اینتل تصمیم گرفته است عنصر عاطفی را به حداقل برساند و معیارهای واضحی را شناسایی کند. این رویکرد متمرکز بر داده و جمعی منجر به کاهش هیجان‌های عاطفی از سوی سهامداران شده است و شرکت شاهد کاهش محتوا نه تنها برای رسیدن به هدف بلکه برای تغییر فرهنگ مربوط به نحوه اجرای بازاریابی بوده است.
4. عنصر اصلی: یک ویژن
ویژن این شرکت “یک اینتل” است که در سراسر تالارهای تصمیم‌گیری، فرآیندهای حکمرانی و ارتباطات مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از چالش‌هایی که باید به آن رسیدگی کرد آن است که ساختارهای سازمانی داخلی در معرض تجربیات دیجیتالی مشتریان این شرکت بوده اند.
توسعه‌دهندگان و تصمیم‌گیرندگان فناوری اطلاعات مخاطبان مشترک در گروه‌های مربوط به اینتل هستند. با تشویق فروش و بازاریابی برای تمرکز روی ارائه تجربه مشتری “یک اینتل”، این شرکت ابتدا به نیازهای مخاطبان خود پرداخته است و در همان زمان نیز دسترسی وسیع به راهکارهای مربوطه را در سراسر گروه‌های کاری تشخیص داده است. یکی از ارزشمندترین مزایای مربوط به اعمال مدل حکمرانی در این شرکت و یکی از بهترین‌ها در تامین امنیت کوتاه مدت استفاده از رویکرد “یک اینتل” است.
5. چالش‌های بزرگ = بُردهای بزرگ
اولین ماموریت این شرکت تحلیل محیط دیجیتالی فعلی و اولویت‌سازی بوده است. یکی از چالش‌های بزرگ شرکت اینتل میزان دانش مردم درباره حکمرانی دیجیتالی است. اینتل نیز به خوبی توانسته است میزان آگاهی مردم را درباره تعریف حکمرانی و ارزش ایجاد شده از این طریق افزایش دهد.
حکمرانی فقط یک ضرورت برای بازاریابی نیست و می‌تواند یک دارایی بازاریابی راهبردی باشد. با به حداقل رساندن ناشناخته‌ها، اعمال بهترین اقدامات، و مشخص کردن نقش‌های اعضای تیم و مسئولیت‌های آنها، این شرکت توانسته است مدت زمانی را که بازاریاب‌ها برای بازاریابی صرف می‌کنند، کاهش داده و روی ایجاد تجربیات مشتری تمرکز کند.
6. این شیوه قرن 21ام است
کلیدواژه‌های بازاریابی مانند “بازاریابی در زمان واقعی”، “رسانه پروگرماتیک” و “شخصی‌سازی” همگی حوزه‌های تمرکزی است که به بازاریاب‌ها کمک می‌کند به طور کارآمدتری نسبت به گذشته به مخاطبان دسترسی داشته باشند. حکمرانی یک راهبرد مناسب برای بازاریابی در قرن 21ام است. حکمرانی دیجیتال به موارد مختلفی رسیدگی می‌کند اعم از تبدیل بهترین اقدامات به استانداردهای مستند، تضمین استفاده مناسب از فناوری و نظارت بر اجرای کلی دیجیتالی در سراسر تیم اینتل.
حکمرانی تجربیات بازاریابی فوق العاده‌ای را به مشتریان ارائه می‌دهد. بازاریاب‌های شرکت اینتل سریع‌تر و هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند و نتایج بهتری به دست می‌آورند.
