اما با ترکیدن حباب داتکام، بسیاری از مشتریان Cnation یا از بازار خارج شدند یا هزینههای نوآوری خود را کاهش دادند. درنهایت آدام مجبور شد شرکتش را تعطیل کند. پیزونی میگوید که شکست سینیشن در آن زمان، برایش یک فاجعه تمامعیار بود. «حس میکردم یکی از اعضای خانوادهام را ازدستدادهام. به حدی افسرده شده بودم که زمان زیادی طول کشید تا کمی بهبود پیدا کنم.»
اعتمادبهنفس و تفکر مثبت، مهمترین عناصری بودند که سینیشن را به موفقیت رسانده بودند. پیزونی معتقد بود که غیرممکن است یک بنیانگذار بدون اعتمادبهنفس بتواند از عهده چالشها و مشکلات یک استارتاپ برآید، ولی پس از شکست در اولین تجربه خود، دیدگاهش نسبت به موفقیت کمی تغییر کرد. شاید ترکیب همین اعتمادبهنفس و شک و تردید بود که باعث شد 11 سال بعد، یامر (Yammer)، شرکتی که او هم بنیانگذار و رهبرش بود، به ثروت 1.2 میلیارد دلاری دست پیدا کند.
آدام پیزونی، قبل از سینیشن، چندین سرمایهگذاری کوتاهمدت ازجمله در زمینه املاک و مستغلات داشت. هنگامی که استارتاپش شکست خورد، در ماموتلیک، شهر کوهستانی نزدیک یاسمیت نشنال پارک مستقر شد و به مدت3سال در یک فروشگاه اسنوبرد کار کرد.
در سال 2004، او بار دیگر به دنیای تکنولوژی برگشت و در شرکت تجارت الکترونیک شاپزیلا بهعنوان مهندس طراحی وب مشغول به کار شد. 3 سال بعد دوباره محل کار خود را تغییر داد و به وبسایت ژنولوژی «جنی» پیوست. جنی، توسط دیوید ساکس تأسیسشده بود که کارمند سابق پیپال بود و در افزایش سرمایه استارتاپ، مهارت خاصی داشت.
در این زمان شبکههای اجتماعی مخاطبان هدف خود را از مصرفکنندگان به شرکتها تغییر میدادند. ساکس ایدهای را با پیزونی در میان گذاشت؛ شرکتی که مثل فیسبوک بتواند خدماتی برای تسهیل ارتباطات کارمندان یک شرکت ارائه کند. با توافق به اینکه پیزونی همبنیانگذار و رئیس بخش اجرایی استارتاپ جدید باشد، آنها یامر را تأسیس کرده و کارشان را شروع کردند. یامر خیلی زود وارد بازار شد، اما رقابت این صنعت از همان ابتدا بسیار شدید بود؛ رقبای آنها در عرض یک سال از 3 شرکت به 20 شرکت افزایش پیدا کرد. یامر رشد سریعی نداشت، ولی پیزونی روحیه افراد تیم را حفظ کرد.
زک پارکر، مدیر ارشد سابق بخش مهندسی یامر میگوید: «یکی از چالشهای رهبری در شرایط عدماطمینان این است که شما نمیتوانید احساسات خود را با کسی به اشتراک بگذارید. هرگز نباید نشان بدهید که نگران هستید. آدام با خویشتنداری و انگیزهبخشی به همکارانش، فرهنگ فوقالعادهای را در یامر پایهگذاری کرد.»
مکس وانتیلا، کارآفرین مشهور آموزشوپرورش میگوید: «در زمینه کسبوکار، اغلب با دو نوع اعتمادبهنفس مواجهیم؛ یکی اعتمادبهنفس بالای دائمی است که بیشتر در کارآفرینان جوان بیتجربه دیده میشود. این اعتمادبهنفس، قدرتآفرین است اما باعث میشود شما چشم خود را به روی ریسکها و مشکلات بالقوه ببندید. نوع دوم اعتمادبهنفس «رویکرد رشد» نام دارد. شما موانع و مشکلاتی که سر راه کسبوکارتان هست را میبینید، اما تلاش میکنید با رشد سازمانتان، به موفقیت برسید.»
پیزونی در دسته دوم قرار میگرفت. او هم اعتمادبهنفس بالایی داشت و هم شک و تردیدهای واقعگرایانه خود را حفظ میکرد. یامر با رهبری او استراتژیهای فروش مختلفی را آزمایش کرد و باوجود استقبال از نوآوریها، احتمال خطا و شکست را صفر نمیدید. ساکس شرکت را به سانفرانسیسکو منتقل کرد تا دسترسی بیشتری به امکانات و استعدادهای روز داشته باشند. در این زمان بود که آنها متوجه شدند با رقیبان خود متفاوتند: اغلب شرکتهای رقیب توسط فارغالتحصیلان استنفورد و آیوی لیگ تأسیسشده بودند و از سرمایه اولیه بالایی برخوردار بودند. «این فرهنگ شرکت بود که ما را نجات داد. ما چیزی برای اثبات داشتیم؛ اینکه میتوانیم از عهده این کار برآییم؛ به همان خوبی و حتی شاید برتر از تمام شرکتهای دیگری که در این حوزه کار میکردند.»
پیزونی و ساکس، تلاش خود را بیشتر کردند و بهجای اینکه برای دوبرابرکردن رشد محصولات برنامهریزی کنند، روی 10 برابر کردن رشد متمرکز شدند. آنها نهتنها اعتبار و مقبولیت محصول خود را افزایش دادند، بلکه مشتریان را به همکاری طولانیمدت و شفاف تشویق کردند. چند سال بعد، بیشتر رقبای متوسط آنها از بازار خارجشده بودند. اگرچه یامر سرمایه اولیه خود را 85 میلیون دلار افزایش داده بود، ولی پیزونی میدانست که هرلحظه امکان ورشکستگی وجود دارد. نرخ رشد بالای یامر توجه شرکتهای بزرگ را به خود جلب کرد و آنها با پیشنهادهای مختلفی روبهرو شدند.
در این بین، پیزونی با مایکروسافت پای میز معامله نشست. واقعیت این بود که اگر آنها میخواستند به ثبات و امنیت برسند، باید هم رضایت اعضای تیم خود را جلب میکردند و هم سرمایهگذاری همسو با ارزشهای اصلی شرکت مییافتند. مایکروسافت با 1.2 میلیارد دلار و پاداش 4ساله 250 کارمند این شرکت موافقت کرد، ولی پیزونی زمانی قرارداد را امضا کرد که همه اعضای شرکت موافقت خود را رسما اعلام کردند. گرچه یامر رقیب قدرتمندی مثل پلتفرم اسلک را پیش روی خود دارد، ولی توانسته در توسعه نرمافزار خود پیشرفت خوبی داشته باشد و بازار هدف خود را در ادارات آموزشوپرورش و مدارس جستوجو کند. آموزش هماهنگ هزاران دانشآموز کار سادهای نیست و نرمافزارهای یامر (ازجمله Abl) برای مدارس این امکان را فراهم میکنند که برنامهها و منابع خود را در هر پروسه جدید، برآورد کنند، تیم معلمان را هماهنگ و آگاه نگهدارند و کارایی سیستم آموزشی دانشآموزان را افزایش دهند.