استارتاپ‌های ایرانی گفتگو

بچه‌های ایرانی اپ‌استور

امروز پای صحبت‌های کارآفرینی نشسته‌ایم که مستقیما از پشت نیمکت دانشگاه به بازار کار آمده است. نکته دیگری نیز در این میان وجود دارد که مربوط به ارتباط رشته تحصیلی‌اش با شغل و کسب‌وکارش است. امری که این روزها کمتر در بازار کار ایران به چشم می‌خورد. حالا کسب‌وکارش در سطح جهان مطرح شده و محصولاتش در نقاط دور و نزدیک جهان از اپل‌استور دانلود می‌شوند. صحبت از حمید رضازاده بنیان‌گذار «پیچک» است که توانسته دو اپلیکیشن «ریکوردیم» و «کولکی» را به بازار جهانی اپلیکیشن عرضه کند و به رتبه یک اپل‌استور صعود کند و رکورد ۲ میلیون دانلود را در کمتر از دو روز بزند. رضازاده درباره بازار ساخت و فروش اپلیکیشن در ایران و جهان با «شنبه» گپ زده است.

  •   داستان پیچک و تولید اپلیکیشن‌هایی که بتوانند در بازارهای بین‌المللی سری میان سرها درآورند، از کجا شروع می‌شود؟

پیچک حاصل دغدغه و علاقه شخصی است؛ علاقه‌مندی به انجام کار بین‌المللی و تولید محصولی از صفر تا صد در ایران و فروش آن در بازارهای بین‌المللی. در آن زمان یعنی ۵ سال پیش این نگاه، نگاه بزرگی محسوب می‌شد و حتی واژه استارتاپ خیلی شنیده نشده بود، چه برسد به حضور یک استارتاپ ایرانی در بازارهای بین‌المللی و… به همین دلیل در مرکز رشد دانشگاه شهید بهشتی، که قرار بود از ما حمایت کند، تلویحا به ما گفتند که شما خیلی بزرگ‌تر از ظرفیتتان می‌خواهید کار کنید و باور چنین امری برایشان سخت بود. بنابراین از ما ‌خواستند در سطح بین‌المللی کار نکنیم و همین نگاه موجب شد تا ما که کارمان را با ۴ میلیون تومان وام آغاز کرده بودیم و نیاز جدی به حمایت‌های مرکز رشد داشتیم، با چالش‌های زیادی مواجه شویم. در این مرکز از ما خواسته شده بود محصولی ویژه ایران تولید کنیم. اما ما اندیشه جهانی داشتیم و به بازارهای بزرگ جهان و حضور در بین بزرگان فکر می‌کردیم. بنابراین با اینکه در حال کار روی محصول خودمان بودیم به آنها می‌گفتیم که داریم محصولی که آنها می‌خواهند را تولید می‌کنیم.

من و سه تن از دوستانم که در دانشگاه شهید بهشتی علوم کامپیوتر می‌خواندیم کار را آغاز کردیم، آن هم با ۴ میلیون وام. پیچک در اوایل نه‌تنها با سرمایه ناچیزی آغاز شد بلکه فضای کارمان هم واحدی ۱۰ متری بود.

  •   بر اساس چه شناختی به سراغ ساخت اپلیکیشن رفتید؟ چون در همان برهه‌ای که شما کارتان را شروع کردید، اغلب نگاه‌ها به سمت ایجاد استارتاپ‌هایی بوده که بیشتر بر جنبه‌های خدمات‌رسانی متمرکز هستند.

فرصت‌هایی را دیده بودیم که مهم‌ترینشان بستر آماده و در دسترس اسمارت‌فون‌ها بود. آن زمان یعنی حدودا سال ۹۰، دو سالی می‌شد که اپل‌استور آمده بود و گوگل‌پلی هنوز به این جدیت نبود. نمی‌خواستیم این فرصت را از دست بدهیم، به همین دلیل تمرکزمان را روی تولید اپلیکیشن برای اسمارت‌فون‌ها گذاشتیم.

  •  یکی از بحث‌هایی که در مورد پیچک وجود دارد این است که مستقیما به سراغ بازارهای جهانی رفته ولی مثلا اپلیکیشن مشهوری ویژه بازار ایران ندارد. چرا نمی‌خواستید اپلیکیشنی برای بازار ایران بسازید؟

ما سال ۹۰ برنده جایزه شیخ بهایی شدیم. آن زمان شرکت نوپای دیگری هم بود که در کار لاستیک ماشین بود. همان‌جا هم یک نفر این سوال را از من پرسید و من پاسخ دادم که لاستیک ماشین هم بازار خوبی دارد، چرا سراغ این کار نرفتیم؟ موضوع علاقه بود و اینکه ما می‌خواستیم در بازارهای جهانی حضور داشته باشیم. می‌خواستیم مسیر جدیدی را باز کنیم و ثابت کنیم که می‌توانیم در حوزه اینترنشنال کارهای بزرگی انجام دهیم. ما تنها روی کارمان تمرکز کردیم و نتیجه‌اش هم کول‌کی و ریکوردیم شد. اگر می‌خواستیم روی چندین پروژه در ایران و چند محصول ویژه بازار ایران و بازار بین‌الملل کار کنیم، موفقیت فعلی را به دست نمی‌آوردیم.

  •   نبود زبان فارسی روی اپلیکیشن‌های شما مانند کول‌کی هم به این حرف‌ها دامن می‌زند.

کولکی اپلیکیشنی بود که به دنبال موفق کردنش در جهان بودیم. در این میان پارامترهایی برای موفقیت وجود داشت و هیچ زبان خاصی جزو این پارامترها نبود. ما تمرکزمان روی محصولمان بود. همین تمرکز هم موجب شد بتوانیم رتبه یک کل اپل استور شویم، آن هم در یک بازه زمانی دوروزه. همچنین در رنکینگ، بالای فیس‌بوک و توییتر و… قرار گرفتیم. از طرفی در کل اپل استور بالاترین دانلود را داشتیم که حدود ۲ میلیون بود. درواقع پارامترهای واضح و مشخصی برای موفقیت وجود داشت و تحت سیطره عامل خاصی نبود.

همین تمرکز بر یک محصول جهانی ما را از یک آفیس ۱۰ متری با ۳ نفر نیروی انسانی به آفیسی چندصد متری با ۳۰ نفر نیروی انسانی رسانده است. همه این موفقیت‌ها را محصول تمرکز روی یک محصول و توجه نکردن به حواشی می‌دانیم. در این میان پیشنهادهای مالی شرکت‌های صاحب پروژه‌ها چشمگیر بود و حتی با اینکه در آن دوره زمانی ما نیازمند یک میلیون تومان پول بودیم، نخواستیم تمرکزمان را از دست بدهیم.

  •   برگردیم به ریکوردیم؛ این محصول را در همان زمان حضور در مرکز رشد دانشگاه شهید بهشتی تولید کردید. آن زمان مجبور بودید برای بازار داخلی هم محصولاتی طراحی کنید. در این زمینه چه اقداماتی کردید؟

محصولات شناخته‌شده‌ای نیستند. شناخته‌شده‌ترینش «شبا» است که برای تبدیل کد شبای بانک‌ها استفاده می‌شد. اما نخستین محصول بزرگ ما «ریکوردیم» بود که در زمان لانچ شدنش در ۵۳ کشور دنیا در فیلد خود جزو تاپ تن‌ها بود. نشریات و خبرگزاری‌ها به آن پرداختند، ازجمله گاردین. جالب است که بعد از اینکه در رسانه‌های خارجی مورد توجه واقع شد، در ایران هم بعضی از نشریات به آن پرداختند و البته نمی‌دانستند که ریکوردیم محصولی ایرانی است!

  •   استفاده‌کنندگان ملیت ریکوردیم را می‌شناسند؟

این آرزوی ما بود اما متاسفانه به خاطر مسائل مربوط به تحریم‌ها، نشان دادن ملیت ایرانی مساوی است با بسته شدن اکانت‌هایمان. بنابراین در این زمینه باید احتیاط‌های لازم را داشته باشیم و حداقل از نگاه اپل باید این نکته را مخفی نگه داریم. البته در ایران می‌دانند و محصولات ما یعنی کول‌کی و ریکوردیم را می‌شناسند. یعنی کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند می‌دانند که این دو محصول در یک شرکت ایرانی تولید شده‌اند.

  •   با شرایطی که اشاره می‌کنید، افرادی که می‌خواهند این کار را انجام دهند، یعنی محصولی تولید کنند و آن را در اپل‌استور ارائه دهند، باید از چه راهی وارد شوند؟ تحریم‌ها مانع بزرگی محسوب می‌شوند؟

در این سال‌ها مشکلات زیادی داشتیم که تحریم‌ها کوچک‌ترینشان بوده، چون محصول ما کالایی نیست که بخواهد از گمرک رد شود یا ترخیص شود و… بنابراین تحریم‌ها خیلی در این زمینه موثر نیستند و مانع محسوب نمی‌شوند چون این موانع با میانبرهایی قابل‌رفع هستند. شیوه راهیابی به بازارهای جهانی هم به این صورت است که با داشتن کردیت‌کارت یا با استفاده از حساب بانکی یکی از دوستان یا آشنایان در خارج از کشور می‌توان این کار را انجام داد.

  •   رسیدن به بازار بین‌المللی و داشتن ۲ میلیون دانلود طی دو روز موفقیت بزرگی محسوب می‌شود و داشتن مشتریانی که در یک مرز محصور نیستند، ظرفیت‌های زیادی را پیش روی تولیدکنندگان قرار می‌دهد. با توجه به این مسائل چقدر می‌توان روی ارزآوری چنین محصولاتی برای کشورمان حساب کرد، ارزآوری که تحت عنوان صادرات نرم‌افزار از آن یاد می‌شود؟ 

به نظر من روی این زمینه می‌توان حساب ویژه‌ای باز کرد. ما یک سال روی ریکوردیم کار کردیم. در طول زمان ارزش‌افزوده بسیار بالایی به دست آورده و الان هزینه دانلودش ۱۰ دلار است. سایر رکوردهایش را هم که عرض کردم. همچنین ما تنها دو روز کول‌کی را به صورت فری یا  بدون هزینه ارائه کردیم و بعد از این مدت‌زمان برای داشتنش باید خریده می‌شد. حتی وقتی پولی هم شد به مدت چند ساعت جایگاه سوم اپل‌استور را داشت. آن زمان قیمتش دو دلار بود و الان شده ۳ دلار. بنابراین می‌توان در این زمینه برنامه‌ریزی کرد. هم روی ارزآوری آن می‌توان حساب ویژه‌ای باز کرد و هم روی اشتغال‌زایی‌اش. از طرفی همان‌طور که اشاره کردم در گیرودار تحریم‌ها هم نمی‌ماند و با استفاده از راهکارهایی گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد.

  •   بعد از تعیین قیمت، میزان دانلود باید فروکش کرده باشد. آماری در این زمینه دارید؟

(علاقه‌ای به بیان این آمار ندارد.) وقتی اپلیکیشنی برچسب قیمت رویش بخورد، میزان دانلودش حتی از یک‌چهارم حالت فری هم کمتر می‌شود. اما با این شرایط هم محصولی مقرون‌به‌صرفه است.

  •   آماری دارید که در کدام کشورها بیشترین رکورد دانلود را داشته‌اید؟

هم ریکوردیم و هم کول‌کی در آمریکا بیشترین دانلود را داشته‌اند و به طور میانگین تا ۳۵ درصد فروشمان مربوط به آمریکاست. کول‌کی به‌ویژه در کشورهای انگلیسی‌زبان بیشترین دانلود را داشت. ریکوردیم هم در کشورهای اروپایی، چین و کشورهای عربی.

  •   در خود ایران چطور؟

به طور کلی از طرف کاربران ایرانی هم دانلود داریم. هرچند موانعی چون لزوم داشتن کردیت‌کارت و… موجب شده میزان دانلود کاربران ایرانی کم باشد.

  •   مرکز رشد شهید بهشتی از شما خواسته بود حتما روی محصولاتی برای بازار ایران تمرکز کنید و البته خواست شما چیز دیگری بود. بعد از این موفقیت عکس‌العملشان چه بود؟ 

مدیریت که عوض شد، فضای بهتری ایجاد شد. بعد از موفقیت‌هایمان هم فضای ۱۰ متری ما به ۱۵ متر رسید. حتی توانستیم فضای ۶۰ متری را در اختیار بگیریم که درودیوارش را خودمان ساختیم. بعد از آن باز هم نیاز به فضای بزرگ‌تری داشتیم. به همین دلیل دیوار کنار دفترمان را خراب کردیم. به این ترتیب ۴۰ متر به فضای کارمان اضافه شد و دیگر ۱۰۰ متر فضا در اختیار داشتیم. بعد از آن هم که دیگر جابه‌جا شدیم. یعنی این فضاها را تحت تاثیر موفقیتمان به ما می‌دادند.

  •   تمرکز اصلی شما تاکنون روی اپل بوده و در اپل‌استور هم ارائه شده‌اید. برای گوشی‌های موبایل اندروید برنامه‌ای ندارید؟

محصولات ویژه اپل تا حدود زیادی به صورت انحصاری کار می‌کنند و جای دیگری نمی‌توان آنها را ارائه داد. به همین دلیل درصدد هستیم برای اندرویدی‌ها هم برنامه‌هایی طراحی کنیم.

  •   طی چه فرایندی انتخاب می‌کنید که چه اپلیکیشن‌هایی بسازید و براساس چه پارامترهایی جلو می‌روید؟

در گام نخست بازار را می‌سنجیم. در خود اپل‌استور هم دیدبانی می‌کنیم که چه اپلیکیشن‌هایی بالا می‌‌ر‌وند یا پایین می‌آیند و بازارهای بکر را پیش‌بینی می‌کنیم. ما حتی کامنت‌هایی را که کاربران برای اپلیکیشن‌ها می‌نویسند چک می‌کنیم. درواقع از هرکسی که مخاطب محصول ما خواهد بود، نظرسنجی می‌کنیم. مثلا برای ریکوردیم از اساتید دانشگاهی یا دانشجویان و همه کسانی که قرار بود از این نرم‌افزار استفاده کنند نظرخواهی کردیم. حتی مخاطبان در فضای مجازی را مدنظر داریم. وقتی در اواسط تولید محصول بودیم و دغدغه موفقیتش را داشتیم، سعی کردیم محصول را در جمع معرفی کنیم و میزان مقبولیتش را بسنجیم. درواقع با اطمینان خاصی به سمت طراحی محصول می‌رویم.

  •   چه تفاوتی بین ساخت نرم‌افزار در ایران و خارج از ایران وجود دارد؟

به لحاظ دانش و طرز فکر تفاوت وجود دارد. مثلا در مورد بیزینس‌ها و راه‌اندازی استارتاپ در ایران و آمریکا تفاوت وجود دارد. به این صورت که در ایران استارتاپ‌های موفق آنهایی هستند که کپی‌پیست استارتاپ‌های ۱۰ساله و حتی ۱۵ساله در آمریکا و… هستند. بنابراین به‌راحتی می‌توان متوجه شد که به لحاظ تنوع و ایجاد استارتاپ‌ها آنها جلوتر از ما حرکت می‌کنند و ما از روی دست آنها استارتاپ راه‌اندازی می‌کنیم. البته من کپی کردن را در بیزینس چیز بدی نمی‌دانم و اگر هوشمندانه باشد، مشکلی ندارد. مثلا مدیرعامل کافه‌بازار می‌گوید: «لازم نیست من خلاقیت خرج کنم و استارتاپی متفاوت ایجاد کنم بلکه فضا را برای بروز خلاقیت دیگران ایجاد می‌کنم.»

  •   اگر مثلا گوگل‌پلی یا اپل‌استور بعد از تحریم‌ها بتوانند وارد بازار ایران شوند، فکر می‌کنید باز هم کافه‌بازار می‌تواند با چنین ادعایی در بازار بماند؟

به نظر من بله. چون کافه‌بازار یوزربیسی دارد که اگر مثلا گوگل‌پلی هم بخواهد به این یوزربیس دست یابد، باید به اندازه کافه‌بازار هزینه کند. البته گوگل‌پلی در چنین شرایطی درنهایت می‌تواند کافه‌بازار را بخرد.

  •   به هر حال این همان عدم مقاومت است. چون به نظر می‌رسد که درنهایت به لحاظ خلاقیت ایرانی‌ها کم می‌آورند. از خرید کافه‌بازار صحبت کردید؛ یعنی بحث مالکیت. در ایران در برخی خریدها به این صورت است که بنیان‌گذار بعد از واگذاری چندان کاره‌ای نیست. نظر شما در این باره چیست؟

به نظر من سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند درگیر مدیریت استارتاپ‌ها شوند، اشتباه می‌کنند و حتی بنیان‌گذار استارتاپ در صورتی که به چنین سرمایه‌گذاری کسب‌وکارش را بفروشد، اشتباه کرده است. چون در این حوزه ما از دارایی‌های فیزیکی صحبت نمی‌کنیم بلکه با مکانیزمی ذهنی سروکار داریم. بنابراین هم بنیان‌گذار و هم سرمایه‌گذار باید از معامله خود راضی باشند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. خود ما زمانی که سرمایه‌گذار جذب کردیم، این دغدغه‌ها را داشتیم. به همین دلیل بعد از دو سال کلنجار رفتن با خودمان و بررسی شرایط سرمایه‌گذار جذب کردیم.

  •   سرمایه‌گذار شما ایرانی است یا خارجی؟

ایرانی است.

  •   حجم سرمایه‌گذاری چقدر بوده؟

بیزینس ما با سایر استارتاپ‌ها کمی متفاوت است. ما یکی از شفاف‌ترین شرکت‌ها را داریم. یعنی بین خودمان همه کارکنان به آمارهای فروش و… دسترسی دارند اما به صورت رسانه‌ای نمی‌توانیم اعلام کنیم، چون مشکلات زیادی گریبانگیرمان می‌شود. مثلا وقتی برای پرداخت مالیات به اداره مالیات می‌رویم، دانش‌بنیان بودنمان را عنوان می‌کنیم و اینکه صادرات نرم‌افزار از مالیات معاف است؛ اما مامور مالیات می‌گوید برگه گمرکی بیاور تا ببینیم نرم‌افزار را چه زمانی از مرز رد کرده‌اید! با این شرایط دیگر نمی‌توان در این حوزه شفاف بود. ما هم دانش‌بنیان هستیم و هم صادرات نرم‌افزاری انجام می‌دهیم، ولی هنوز نتوانسته‌ایم معافیت مالیاتی بگیریم. از طرفی ما خارج از ایران هم مالیات می‌دهیم در حالی در هردو طرف نباید مالیاتی بپردازیم.

  •   چرا در ایران استارتاپ‌های حوزه نرم‌افزار و تولید نرم‌افزار کمتر از استارتاپ‌های حوزه خدمات‌رسانی راه‌اندازی می‌شوند؟

مهم‌ترین مسئله در این میان مربوط به نبود بازار برای اپلیکیشن‌هاست. بازار بزرگی در پیش نداریم و بازار اپلیکیشن‌سازی به بزرگی بازار استارتاپ‌های حوزه ارائه خدمات نیست. یعنی بازار اینقدر بزرگ نیست که یک استارتاپ در حال رشد را روی چنین بازاری سوار کنید.

  •   ولی خود شما الان کسب‌وکار و استارتاپتان روی این حوزه است؛ یعنی آینده کسب‌وکارتان را خیلی روشن نمی‌بینید؟

کوچک بودن بازار این محصولات موجب شده خود ما هم که دو اپلیکیشن موفق و بین‌المللی داشته‌ایم الان به دنبال این مسئله باشیم که نگاهمان بیشتر جنس بیزینسی داشته باشد تا ساخت چندین اپلیکیشن و تمرکز شرکت را هم به این سمت می‌بریم. چون با بررسی‌های انجام‌شده این نگاه را درست‌تر می‌دانیم. لازمه‌اش این است که بیزینسی‌تر به این حوزه نگاه کنیم. چون فروش اپ درنهایت بازار خیلی بزرگی را دربرنمی‌گیرد.

  •   بزرگ نبودن بازار چقدر به فرهنگ خرید اپلیکیشن مرتبط است و اصولا چه تفاوتی بین فرهنگ خرید در ایران و خارج از ایران وجود دارد؟

حداقل در آی‌اواس تجربه ما این بوده که فرهنگ خرید اپلیکیشن‌های موبایل چندان وجود ندارد. اگر مثلا استارتاپی مانند کافه‌بازار درآمد خوبی دارد به این دلیل است که پلتفرمی است که اپلیکیشن را می‌فروشد و خودش تولیدکننده نیست. درواقع بازار اپ برای تولیدکننده و مصرف‌کننده بازار به‌صرفه‌ای نیست.

  •  ارزش‌گذاری ریالی استارتاپ امری رایج در حوزه وب است. برآورد ریالی شما از پیچک چقدر است؟

متاسفانه نمی‌توانم به این آمار و ارقام اشاره کنم.

  •   در بازاری که حضور دارید، چه رقیبانی دارید و شیوه‌های رقابتی در این بازار به چه صورت است؟

اپ‌های ما رقیبان زیادی دارند. مثلا ما برای ساخت اپلیکیشن کول‌کی کلا سه ماه زمان داشتیم که تولیدش کنیم. این نرم‌افزار در زمان درستی لانچ شد. در همان روز ۲۰ کیبورد دیگر آمدند اما ما رتبه یک کل اپل استور شدیم و بقیه تنها تا رتبه ۵۰۰ استور اپل بالا آمدند، هرچند فیچرهای بیشتری داشتند. اما ما کلا دو فیچر داشتیم و کل فیچرهای اضافه را حذف کرده بودیم. چون با تحقیقاتی که کرده بودیم متوجه شدیم ۸۰ درصد کاربران تنها می‌خواهند عکس بگذارند پشت کیبورد. در حالی که کیبوردهای دیگر امکان عکس پشت کیبورد گذاشتن، موزیک و.. را هم داشتند. یعنی فیچرهای اضافه داشتند. همین باعث شد بدون اینکه در اپلیکیشن دکمه شیر توییتر داشته باشیم، ۱۶ هزاربار توییت شویم. به همین دلیل اسمش را کول‌کی گذاشتیم چون کیبورد، آیفون را کول (باحال) می‌کرد.

  •   پیچک تا چه زمانی در ایران می‌ماند؟  قصد رفتن از ایران که دارید؟ 

محدودیت‌هایی در ارتباط گرفتن داریم که برای حل این مشکل دفتری در ونکوور کانادا گرفته‌ایم. اما محدودیت بزرگ دیگری وجود دارد و آن محدودیت فکری است. چون در ایران این تصور وجود دارد که هر کاری را نمی‌توان انجام داد. بنابراین پیدا کردن نیروی انسانی با این ویژگی بسیار سخت است.

  •   به لحاظ دسترسی به دانش و سرمایه‌گذار مشکلی ندارید؟

در حال حاضر این مشکلات را نداریم. شاید ۵ سال پیش که کارمان را شروع کرده بودیم، یکی از مشکلات مربوط به نبود سرمایه‌گذار و حداقل آشنا نبودن سرمایه‌گذاران با این حوزه بود. اما در حال حاضر به دلیل شناخته‌شده بودن این حوزه، چنین مشکلی تا حدود زیادی مرتفع شده است. به لحاظ دانش هم فکر می‌کنم مشکلی نداریم. بنابراین فکر نمی‌کنم هیچ‌گاه نیازی باشد پیچک را از ایران خارج کنیم. چون راه‌حل‌های دیگری وجود دارد. لازم است ارتباطاتی وجود داشته باشد اما نیازی به انتقال شرکت نیست. در حالی که باید این تفکر را تقویت کنیم که ما هم می‌توانیم سوشال نت‌ورکی داشته باشیم که کاربرانی در گستره دنیا دارد.

  •   آماری از کاربرهای پیچک دارید؟

ماهانه بیش از ۳ میلیون کاربر داریم.

  •   شرکت‌های قدرتمند دیگری مانند شما در ایران وجود دارند؟

«تسکلو» هست ولی اپ وبشان از اپلیکیشن‌ آنها خیلی بزرگ‌تر و مهم‌تر است. تا دو سال شرکت‌هایی چون ما کمتر وجود داشت ولی الان حتما هست، هرچند شاید من به خاطر نداشته باشم.

  •   اشتغال‌زایی از طریق استارتاپ خودتان را بهتر می‌دانید یا استارتاپ‌هایی که جنبه سرویس‌دهی و خدمات‌رسانی به مردم را دارند؟

گروه دوم. به دلیل اینکه گسترده خدماتی و طیف مشتریانشان وسیع‌تر است. به همین دلیل ما هم می‌خواهیم به این سمت‌وسو برویم.

  •   یک اپلیکیشن چگونه ارزش‌گذاری می‌شود؟ مثلا ریکوردیم یا کول‌کی در حال حاضر چقدر می‌ارزند؟

ارزش‌گذاری به این صورت نکرده‌ایم که رقم دقیقی در ذهنم باشد و به شما بگویم. اما معمولا ارزش‌گذاری اپلیکیشن‌ها بر اساس کاربر است. مثلا می‌گویند هر کاربر یک تا یک و نیم دلار موجب ارزش اپلیکیشن می‌شود.

  •   حق مالکیت اپلیکیشن چگونه تعریف می‌شود؟

حق مالکیت با کسی است که اپ را در اپ‌استور لانچ می‌کند. اپ‌استور اپلیکیشن‌ها را نمی‌خرد. درواقع اپ‌استور صرفا پلتفورمی است و فضایی برای ارائه اپ‌ها، یعنی خودش درصدد خرید اپلیکیشن برنمی‌آید.

  •   چه درصدی شما می‌گیرید و چه درصدی اپ‌استور؟

از هر خرید، ۳۰ درصد اپ‌استور برمی‌دارد و ۷۰ درصد صاحب اپ.

  •   اشاره کردید که بازار پیش روی اپلیکیشن‌ها بازار خیلی بزرگی نیست. اما ما می‌بینیم که در ارتباط با انواع گیم، که آنها هم اپلیکیشن هستند، درآمدهای بالایی در جریان است. مثلا «کلش ‌اند کلنز» یک گیم است و می‌گویند روزی چندده‌هزار دلار درآمد دارد. این جذابیت برای شما وجود ندارد که به سراغ گیم بروید؟

من هم قبول دارم که گیم بازار بزرگی دارد. اما آنچه ما یاد گرفته‌ایم تمرکز است. اگر بخواهیم به سمت گیم برویم، کل کمپانی باید به سمت گیم برود. البته بررسی هم کردیم و چون عقبه گیم‌سازی در کمپانی نداشتیم، به این نتیجه رسیدیم که ممکن است موفق نشویم. بنابراین در آینده نزدیک به سراغش نخواهیم رفت. از طرفی ما باید بتوانیم به بازارهای جهانی فکر کنیم. مثلا الان در ایران هم گیم‌هایی تولید می‌شوند که در بسیاری از مواقع بومی کردن کلش ‌اند کلنز است که تنها در بازار ایران جذاب است و در بازارهای خارجی دیگر جذابیت ندارد و فروشی نخواهد داشت. البته هستند شرکت‌های ایرانی که تنها برای بازارهای جهانی گیم تولید می‌کنند و موفق هم بوده‌اند.

  •   چه کشورهایی در صدر بازار اپلیکیشن‌سازی دنیا قرار دارند؟

کشورهایی که به لحاظ آی‌تی جلوتر هستند. کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس و چین.

  •   آماری دارید که نشان دهد آورده مالی اپ‌سازی برای کشورهایی که نام بردید، چقدر بوده؟

آماری به این صورت در ذهن ندارم اما آماری دارم که لزوما مربوط به اپلیکیشن نیست. به این صورت که در حال حاضر وی‌سی‌های آمریکا، در فصل گذشته ۶۵ میلیارد دلار روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

  •   آمارهایی از این دست می‌تواند نشان‌دهنده ظرفیت‌های بازار ایران هم باشد.

نکته‌ای که وجود دارد این است که در ایران برای راه‌اندازی یک استارتاپ به سرمایه ریالی کمتری نیاز است اما آنجا نیروهای انسانی فوق‌العاده‌ای می‌توانید داشته باشید و البته آنجا رقبای قدری مانند مایکروسافت و گوگل و… وجود دارد که رقابت با آنها و گرفتن سهمی از بازار در کنار آنها بسیار سخت است. وجود چنین کمپانی‌هایی دسترسی به نیروی انسانی ماهر و قدر را سخت می‌کند چون همه را جذب می‌کنند.

  •   برای سرمایه‌گذاری روی پیچک پیشنهاد خارجی داشته‌اید؟

پیشنهادهایی از وی‌سی‌های سیلیکون‌ولی داشتیم ولی نپذیرفتیم، چون مربوط به زمانی بود که سرمایه‌گذار داشتیم و به آنها نیازی نبود و البته اینکه آنها نمی‌دانستند ما ایرانی هستیم و مشکلاتی از این دست هم وجود داشت. بنابراین نمی‌توانستیم با آنها کار کنیم.

  •   تاکنون احساس شکست کرده‌اید؟

بارها این احساس به من دست داده که‌ ای‌کاش شروع نمی‌کردم.

  •   چه چیزی موجب برگشت شما از این حالت می‌شود؟

مهم‌ترین مسئله احساس مسئولیت در قبال افرادی است که من آنها را به پیچک آورده‌ام.

  •   در کافه‌بازار، به‌عنوان یک پلتفرم، اپلیکیشن‌های زیادی خریدوفروش و ارائه می‌شود. چنین حجمی از خریدوفروش برآیند نیاز بازار ایران به این همه اپلیکیشن است؟

به نظر من بهترین شاخص، پول است. اگر کافه‌بازار درآمدهای بالایی دارد و حجم خریدوفروش در آن بالاست، یعنی بازار این احساس نیاز را دارد و می‌خرد.

  •   چقدر می‌توان این کسب‌وکارها را پایدار دانست؟ احساس نیاز به این اپلیکیشن‌ها تا کجا ادامه خواهد داشت؟

 اگر کسب‌وکار کافه‌بازار را مد نظر قرار دهیم و نه اپلیکیشن‌های داخل آن را، باید بگوییم که جزو پایدارترین کسب‌وکارهای اینترنتی ایران است و رشد زیادی خواهد کرد. همین الان هم سراغ راه‌اندازی بیزینس‌های بیشتری مانند دیوار رفته است. اما بازار اپ‌سازها را من خیلی گسترده نمی‌بینم.

  •   نقش کافه‌بازار را در توسعه اپ‌نویسی در ایران چگونه می‌بینید؟

از آنجایی که کافه‌بازار بستری برای عرضه اپلیکیشن است تا مشتریان بتوانند خرید کنند، برای اپ‌نویسی جایگاهی بسیار ممتاز داشته و به نظر من هیچ نقش منفی ندارد.

  •   چنین گزاره‌ای که کافه‌بازار می‌تواند یک اپلیکیشن را موفق کند یا زمین بزند، تا چه اندازه می‌تواند درست باشد؟

کافه‌بازار پلتفرمی است که اپلیکیشن‌های زیادی در آن موفق می‌شوند و اپلیکیشن‌های زیادی هم موفق نمی‌شوند. اما کافه‌بازار کسی را موفق نمی‌کند و کسی را هم شکست نمی‌دهد. افراد از پلتفرم استفاده می‌کنند. فرمول مشخصی دارد که آدم‌ها بتوانند در این فرمول قرار بگیرند. کافه‌بازار نه به کسی بدهکار است و نه از کسی طلبکار.

  •   خود شما هم روزی در کافه‌بازار اپلیکیشن ارائه می‌کنید؟

فعلا که آنها تنها به اندرویدی‌ها خدمات می‌دهند و ما هم تنها ویژه آی‌اواس اپ می‌سازیم.

  •   چه چشم‌اندازی برای رشد پیچک در نظر گرفته‌اید؟ به فکر توسعه اپ‌های فعلی خود هم هستید؟

به دنبال تبدیل شدن به فضایی هستیم که حتی تیم‌های دیگر به ما بپیوندند و با هم‌افزایی به جایی تبدیل شویم که محل صادرات نرم‌افزاری باشیم. به همین دلیل به دنبال تیم‌های مشهور هستیم تا حس کنیم هم‌افزایی می‌تواند به ما کمک کند. به لحاظ توسعه اپ‌های فعلی، به نظر خودمان نباید روی این دو اپ سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهیم. باید روی محصولی تمرکز کنیم که می‌تواند جنبه بیزینسی داشته باشد و به یک بیزینس قابل رشد بیشتر شبیه باشد. چون مثلا وقتی اپلیکیشن اول خود را به بازار عرضه می‌کنید، موفقیت‌های زیادی ممکن است به دست بیاورید. اما اپ دوم برای موفقیت کار سختی پیش رو دارد چون بازار بیشتر اشباع شده و رقابت بسیار سخت‌تر شده است. از طرفی قرار نیست سوار موفقیت اپلیکیشن اول شوید. چون اپلیکیشن‌ها ربطی به هم ندارند و نمی‌توانند از یوزربیس همدیگر استفاده کنند. بنابراین احتمال موفقیت کم و کمتر می‌شود. داشتن جنبه بیزینسی فرقش این است که اگر شما پورتفو داشته باشید، پورتفو سوار بر موفقیت‌های قبلی می‌شود و اپ جدید یک چیز را بزرگ می‌کند. درواقع ما نمی‌خواهیم شرکت بزرگ اپلیکیشن‌سازی شویم که مثلا سفارش اپ بگیریم و بسازیم. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که بهترین کار تمرکز کردن روی یک حوزه است.

  •   با توجه به صحبت‌هایتان، در حال حاضر حوزه‌ای هست که چنین برنامه‌ای را برایش داشته باشید؟

در حال حاضر بر حوزه موبایل و آنالیز کردن دیتاهای موبایلی تمرکز کرده‌ایم و روی این حوزه کار می‌کنیم، چون در این زمینه یوزربیس‌های خوبی داشته‌ایم و دیتاهای محصولاتمان را خودمان به صورت کتابخانه‌ای از مشخصات نوشته بودیم. احساس می‌کنیم این کتابخانه قابلیت این را دارد که توسعه یابد و در قالب یک بیزینس نقش‌آفرینی کند. به این صورت که با تمرکز بر بسترهای موبایلی کاربر تحلیل می‌کند. سیستم‌هایی که تاکنون گوگل و فیس‌بوک ارائه داده‌اند، بیشتر نشان‌دهنده این مسئله است که مثلا کاربرهای شما از چه کشورهایی هستند و… اما ما به این سمت می‌رویم که ارتباطی هم با همدیگر برقرار کنند و ارتباطی بین کاربرها برقرار شود. می‌خواهیم از دل محصولی که خودمان طراحی کرده‌ایم، بیزینسی استخراج کنیم که درآمدزایی هم به همراه داشته باشد. یعنی بتواند به ازای کاربرهایش درآمدزایی ایجاد کند و از حالت یک اپلیکیشن خشک و دارای استفاده فردی خارج شود و امکانی را برای ارتباط ایجاد کند. این همان جنبه بیزینسی اپلیکیشن‌هاست.

  •   مهم‌ترین ابزار شما برای رسیدن به اهداف چیست؟ 

مهم‌ترین ابزار ما تیم ماست. تیم واقعا مهم است و همه کارها و موفقیت‌های ما به خاطر وجود یک تیم مهم است. بنیان‌گذار استارتاپ بدون تیم خو، دست و پایی ندارد. بنابراین باید تیم همگن داشته باشد. به همین دلیل برای ورود افراد به پیچک فیلترهای حساسی داشته‌ایم. از سراسر ایران و با پرس‌وجو و سخت گرفتن آدم انتخاب کرده‌ایم. سختگیری چه به لحاظ اخلاق کاری و چه به لحاظ دانش حرفه‌ای. وقتی در دانشگاه شهید بهشتی بودم گاه با افرادی که معرفی می‌شدند بیش از ۱۰ دور اطراف زمین چمن دانشگاه راه می‌رفتم و با آنها حرف می‌زدم تا بهتر بشناسمشان. گاه برای یک پست بیش از ۲۰۰ نفر را می‌بینیم.

  • «کول‌کی» چه می‌کند؟ 

همزمان با انتشار نسخه عمومی و نهایی iOS 8، اپلیکیشن‌های سازگار با این نسخه هم در اپ‌استور قرار گرفتند. همان‌طور که در بررسی نسخه جدید این سیستم‌عامل مشخص شد، iOS 8 به‌تازگی امکان استفاده از کیبوردهای سوم‌شخص را برای کاربران فراهم کرده است. همین امر هم موجب می‌شود رضازاده و دوستانش، که تنها سه ماه برای تولید این نرم‌افزار وقت داشتند، دست‌به‌کار شوند و اپلیکیشن کول‌کی (CooolKey) را در اپ‌استور لانچ کنند. اقبال خوب کاربران به کول‌کی موجب می‌شود که این نرم‌افزار در لیست برنامه‌های پردانلود اپ‌استور قرار بگیرد که از نظر تعداد دریافت، مقام دوم را کسب کرده و کیبورد معروفی همچون SwiftKey را پشت سر گذاشته است. کول‌کی صرفا کیبوردی است که شما می‌توانید برای آن پوسته دلخواه خود را انتخاب کنید. همچنین امکان تغییر ظاهر کلی کلیدها و قرار دادن تصویر دلخواه هم در این اپلیکیشن فراهم است.

البته انتقاداتی هم به اپلیکیشن کول‌کی وارد است؛ اینکه می‌گویند کول‌کی از نظر ظاهری و امکانات هنوز به بلوغ نرسیده و گاهی در تایپ کلمات با تاخیر روبه‌رو می‌شود. البته این موضوع با توجه به نسخه اول بودن آن، قابل‌درک است. اما موضوعی که باعث تعجب کاربران ایرانی شده، عدم پشتیبانی این کیبورد از زبان فارسی است. با توجه به اینکه تیمی ایرانی وظیفه توسعه اپلیکیشن کول‌کی را بر عهده داشتند، انتظار می‌رفت این کیبورد از زبان فارسی پشتیبانی کند و از این طریق خلأ نبود کیبورد فارسی برای iOS 8 را پر کند، اما کول‌کی در این رابطه هنوز کاری نکرده است. هرچند رضازاده می‌گوید که یک زبان خاص جزو پارامترهای موفقیت قرار نمی‌گیرد.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *