شايد شبکه اجتماعي بِبو (Bebo) امروز براي ما چندان نامآشنا نباشد، اما روزگاري محبوبترين شبکه ميان جوانان بريتانيايي بود. کمتر از شش ماه از راهاندازي آن در سال ۲۰۰۵ ميگذشت که بيش از ۱۰ ميليون کاربر پيدا کرد. مايکل برچ، بنيانگذار بِبو سه سال بعد سهام شبکه اجتماعياش را به ارزش ۸۵۰ ميليون دلار به شرکت اي.او.ال فروخت و هيچکس باور نميکرد روزي برسد که اين عرصه گفتوگوي مجازي به رقباي تازهواردي چون توييتر و فيسبوک ببازد. در سال ۲۰۱۳ در حالي که کاربران فعال بِبو به حداقليترين تعدادشان رسيده بودند، اين شبکه اعلام ورشکستي کرد و مايکل وبسايت شکستخوردهاش را به ارزش يک ميليون دلار دوباره خريداري کرد. اين در حالي بود که ديگر اميدي براي بازگشت به فضاي مجازي و رقابت با شبکههاي اجتماعي نداشت. برچ که زماني در فهرست بزرگترين کارآفرينان انگليسي جاي داشت، براي مجله گاردين از تجربيات ناکامياش در زندگي نوشته است: «شکستهاي من در زندگي بر موفقيتهايم پيشي گرفتهاند. اما معتقدم که درجات شکست متفاوتاند. گاهي شما ايدهاي را در سر ميپرورانيد، چند هفته به آن پروبال ميدهيد، اما با اولين مانع جا ميزنيد و خودتان را شکستخورده تصور ميکنيد. در حالي که به گمان من همين موانع هستند که راه درست را نشان ميدهند. دشواريها انسان را محک ميزنند و نقاط ضعف و قوتش را به او گوشزد ميکنند. مواجه شدن با موانع به معناي شکست نيست، رد نشدن از آنها شکست است.»
ايده محبوبترين شبکه اجتماعي
ببو حاصل دو شکست پياپي ايدهپرداز خود است. بعد از تجربه راهاندازي دو استارتاپ ديگر در زمينههاي نشاني امکان ضروري و اطلاعات پرستار براي بچه، ايده راهاندازي شبکه اجتماعي به ذهن مايکل خطور کرد و بِبو در اولين دوره فعاليتش به موفقيت چشمگيري دست يافت. وبسايت در سه سال فعاليت خود با استقبال کاربران بريتانياي مواجه شد و در فهرست محبوبترين شبکههاي مجازي قرار گرفت، اما نتوانست در مقابل فيسبوک تازهنفس دوام بياورد. «وقتي بِبو را فروختم، مطمئن بودم که آن را به مالکان امني سپردهام. هرگز تصور نميکردم شکست بخورد، اما خيلي زود زمين خورد. بِبو با آن همه محبوبيت در مقابل موج فيسبوک درهم شکست و با آنکه آن زمان ديگر امتيازش متعلق به من نبود، بيش از هر شکست کاري ديگري برايش غمگين شدم.» او بعد از ورشکستگي ببو مجبور به فروش آن شد و استارتاپ ديگري راهاندازي کرد. اما بار ديگر از سرمايهاش براي بازپسگيري ايدهاش استفاده کرد و اجازه نداد ببو در زبالهدان استارتاپهاي اينترنتي باقي بماند. ببو در سال ۲۰۱۵ باري ديگر با يک تيم مهندسي جديد وارد دنياي استارتاپها شد و تصميم گرفت نام خود را ميان برندهاي وب در بريتانيا بلند کند. اين روزها ببو به شکل اپليکيشني پيامرسان به صحنه تکنولوژيهاي مجازي بازگشته است. شکلي نو به خود گرفته، با محوريت هشتگها و آيکونهاي کارتوني طراحي شده و قصد دارد سرنوشت جديدي براي خود رقم بزند. طراحي پيچيده اين اپليکيشن نسبت به رقبايش، امکان نقاشي کردن، بازي کردن با دوستان به صورت گروهي و جستوجوي هشتگ ازجمله مزاياي آن براي کاربران است. در طراحي تازه ببو از هيچيک از کدگذاريهاي قبلي آن استفاده نشده و با اينکه زمان زيادي از شروع کار دوباره آن نگذشته، به نظر ميرسد خصوصيات منحصربهفرد و مزاياي رقابتياش، باري ديگر آن را به محبوبيت سابقش نزديک کند. «به گمان من تنها هدف استارتاپ رسيدن به سرمايه و سود نيست. استارتاپها ريشه در ذهنهاي خلاق دارند. استارتاپها ايدههايي هستند که خودشان را بازتوليد ميکنند و متوقف نميشوند. وقتي تصميم به کارآفريني يا ايدهاي نو ميگيريد، ديگر هرگز نميخواهيد رهايش کنيد. حتي زماني که با شکست مواجه ميشويد، راه ديگري را انتخاب ميکنيد و رويايي نو ميسازيد. چراکه بدون رويا آرام و قرار نخواهيد داشت. بِبو يکي از همان روياهاي رهانشدني من بود و امروز مطمئنم که رقيبي جدي براي اپليکيشنهاي هوشمند خواهد بود.»