امکان ندارد که همه ما برای یکبار هم که شده در طول زندگیمان عبارت «وقت طلاست» را نشنیده باشیم! عبارتی که کسی هم نمیتواند آن را نقد کند یا از آن ایراد بگیرد مگر اینکه بگویید زمان از طلا هم مهمتر است والا محال است بتوانیم ارزش زمان را پایین بیاوریم. اما نکته اصلی این است که ممکن است همه با آن موافق باشند اما هیچکس به اندازه فریلنسرها یا همان جنگجویان دورکار، نمیتواند ارزش زمان را با گوشت و پوست و استخوان درک کند. میدانید چرا؟
چون یک فریلنسر میتواند با نگاهکردن به قبضهای خود و یک حساب و کتاب سرانگشتی از هزینهها و مقدار پول مورد نیاز در آخر ماه تعداد روزها و ساعتها خود را بشمارد و با یک محاسبه ساده آن را به معادل ریالیاش تبدیل کند تا ببیند این مقدار زمان کفاف نیازهایش را میدهد یا خیر. آیا باید از تفریحات خود کم کند؟ یا وقت میکند در این ماه به یک سفر نیز برود؟
با نه گفتن به پروژههایی که به آن علاقه ندارید، یا به هر دلیلی فکر میکنید ارزشش را ندارند، وقت کافی برای انجام پروژههایی که ارزشش را دارند خواهید داشت
اما مسئله زمانی اتفاق میافتد که شما به عنوان یک فریلنسر برای تکتک ساعتهای پیشرو برنامه ریختهاید اما وقتی به مرحله عمل میرسید، میبینید نصف زمانی را که پیشبینی کردهاید، کار انجام دادهاید و بقیه آن را با کارهای بیهوده تلف کردهاید!
خب، مگر میشود در خانه کار کرد و روزی یکی، دو قسمت سریال تماشا نکرد؟ یا بالاخره دل آدم در خانه میپوسد مگر میشود یکیدو ساعتی را بیرون قدم نزد؟
و هزاران دلیل نسبتا موجه که باعث میشود نتوانیم از زمان خود به نحو احسن استفاده کنیم… در این مقاله شما را با چند راهکار کاربردی مدیریت زمان آشنا میکنیم.
زمانبندی داشته باشد
یک تصور اشتباه در دنیای فریلنسری وجود دارد و آن این است که من هر موقع بخواهم میتوانم کار کنم! این تصوری بسیار غلط است، زیرا ریشه وقت تلفکردن از همین نقطه آغاز میشود. با خود میگویید خب، اگر فلان کار (منظورمان تفریح است) را انجام دهم، اشکالی که ندارد، فوقش امشب تا صبح بیدار میمانم و آن پروژه را تمام میکنم و میبینید در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و… دقیقا به همین دلیل است که باید در روز ساعاتی را برای کار روی پروژهها تعیین کنید مثلا بگویید صبح از ساعت 9 تا 12 کار انجام میدهم، یک ساعتی استراحت دارم و مجدد از ساعت 1 تا 6 کارم را ادامه میدهم. طبیعتا میزان زمانی که هر فرد اختصاص میدهد، متفاوت است اما نکته مهم جداکردن زمان زندگی از کار است!
به خودتان مرخصی بدهید
به طور کلی وقتی شما شغل فریلنسری را انتخاب کردهاید، به نوعی آن را با زندگیتان گره زدهاید. اما هرچه بتوانید بیشتر بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنید، در مدیریت زمان موفقتر خواهید بود و از بهرهوری بیشتری بهره خواهید برد.
یک روز در هفته یا در ماه، یا هرطور که فکر میکنید برای خودتان مناسب است را روز استراحت و تفریح بنامید و در آن زمان حتی به پروژههای پیشرو فکر هم نکنید. ممکن است بگویید به هر دلیلی مجبورید هر روز هفته و 24 ساعت روز را کار کنید و بازهم وقت کم میآورید چطور انتظار دارید که به خودتان مرخصی دهید؟ تفریح، سفر، بازی، دورهمیهای دوستانه و مواردی از این دست علاوه بر بعد یادگیری که برای ما به ارمغان میآورند، میتوانند باتریهای ما را نیز شارژ کنند تا بتوانیم پس از آن با نیرویی تازه به ادامه کارها و فعالیتهای روزمره بپردازیم.
نگران نباشید یک بار امتحان کنید، قطعا خودتان شاهد افزایش بهرهوری خواهید بود. یادتان باشد شما قرار است کار کنید تا بتوانید زندگی کنید، نه اینکه زندگی کنید تا بتوانید کار کنید!
یاد بگیرید نه بگویید!
نکته آخری که در این مقاله با شما در میان میگذاریم که شاید مهمترین نکته هم محسوب شود، توانایی نه گفتن به پروژههایی است که یا در تخصص شما نیستند، یا به آنها علاقه ندارید و یا حتی با توجه به درآمدی که برای شما خواهند داشت، ارزش وقت شما را ندارند.
نترسید که یک پروژه به ظاهر مهم را از دست میدهید زیرا ارزشمندترین چیزهایی که به عنوان یک فریلنسر در اختیار دارید، زمان و مهارتتان است و باید بتوانید از این دو به بهترین نحو ممکن استفاده کنید. یادتان باشد با قبولکردن همه پروژهها و نه نگفتن به هیچ پروژهای، شما هم به زمان خود و هم به مهارتتان خیانت میکنید.
با نه گفتن به پروژههایی که به آن علاقه ندارید، یا به هر دلیلی فکر میکنید ارزشش را ندارند! وقت کافی برای انجام پروژههایی که ارزشش را دارند خواهید داشت.
سخن آخر
ما در این مقاله سعی کردیم بیشتر از مهارتها و نکات بنیادی جهت مدیریت زمان سخن بگوییم اما قطعا دانستن این موارد کافی نیست و برای پیادهسازی بسیاری از آنها نیاز به استفاده از ابزارهای مدیریت زمان دارید که در شمارههای بعدی برخی از این ابزارها را به شما معرفی خواهیم کرد.