برندها یکشبه و در یک چشم به هم زدن خلق نشدهاند. برندها روزگاری فقط جمعی از افکار و ایدهها در ذهن سازندگانشان بودهاند و بعد پا به عرصه عملی شدن گذاشتهاند و از محصولاتی نو تبدیل به برندهای منحصربهفرد جهانی شدهاند. در پس هر برند دنیایی از قصهها نهفته است، ماجراهایی که سختی و آسانی مسیر شکلگیری یک ایده را به ما میگویند و برند را چیزی فراتر از یک نام یا یک شرکت نشان میدهند. میتوان گفت داستان برند نحوه بودن و شدن آن را روایت میکند.
در جهان گسترده برندها، دنیای تکنولوژی پر از نامهای بزرگ و کوچکی است که داستان شکلگیری بعضی از آنها را همه بارها و بارها شنیدهایم، اما قصه روی کار آمدن و طی کردن راههای پرفرازونشیب برخی دیگر از این برندها به گوش کمتر کسی رسیده و آنچه از آنها مانده، تنها نامی در جهان بیشمار شرکتهای تکنولوژی است. احتمالا همانقدر که همه ما از زندگی استیو جابز و نحوه تاسیس شرکت اپل شنیده و خواندهایم، چیز زیادی از داستان زندگی «مایک لازاریدیس» و روی کار آمدن اولین گوشیهای «بلکبری» نمیدانیم. تلفنهای همراه هوشمندی که مدیون ایدههای خلاقانه شرکت کانادایی آر.آی.ام هستند و برای اینکه تبدیل به امنترین و شخصیترین گوشیهای جهان شوند، راه درازی پیمودهاند.
مایک لازاریدیس فرزند یک خانواده مهاجر بود که در سال ۱۹۶۶ از یونان به کانادا سفر کردند. مایک در هشتسالگی اولین ساعت پاندولی دستسازش را به مدرسه برد و در دوازدهسالگی جایزه کتابخوانترین دانشآموز مدرسه را، که تمام کتابهای قفسه علمی را خوانده، دریافت کرد. با این حال به نظر نمیرسد آن روزها ساخت گوشیهای بلکبری را پیشبینی کرده باشد یا میدانسته روزی دیکشنری کمبریج لغت «کِرکبری» را بر وزن تلفنهای هوشمند شرکت او بهعنوان لغت سال انتخاب میکند.
گامهای نخست کارآفرینی
در سال ۱۹۸۴ مایک، که تنها یک سال تا پایان تحصیلش در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه واترلو مانده بود، به دنبال ترکیب سیستمهای وایرلس اولیه با کامپیوتر بود. هدفش برقراری شبکه محدودی برای دسترسی به ایمیل در محیط دانشگاه بود. او توانست اولین ایده خلاقانه خود را در قالب برنامهای به نام «بودجی» طراحی کند و این اولین قدمهای او در مسیر کارآفرینی بود؛ هرچند به قیمت رها کردن تحصیلاتش تمام شد. او حرکت در مسیر کارآفرینی و دنبال کردن ایدههایش را به رها کردن مهندسی ترجیح داد. یک سال بعد مایک و دوستش «داگ فرجین» با وام ۱۵ هزار دلاری که از دولت کانادا در اونتاریو گرفتند، شرکت آر.آی.ام یا «ریسرچ این موشن» را تاسیس کردند. شرکتی که دفتر کارش یک اتاقک ۴۰ متری بود و تنها دو کارمند داشت که همان موسسانش بودند. اولین محصول رسمی این شرکت بعد از قراردادی با شرکت تبلیغات کامپیوتری کانادا به بازار آمد. قراردادی ۶۰۰ هزار دلاری که خروجی آن طراحی پیجرهایی در پروازهای هواپیمایی بود. اما این فناوری چندان در بازار دوام نیاورد. مایک درباره شکست آن مینویسد: «ما فقط چندتا مهندس بودیم که چیز زیادی از بازار نمیدانستیم. دنیای ما به کامپیوترهایمان محدود میشد و ناکامی در فروش اولین قرارداد به ما گوشزد کرد که رقیبان دنیای تکنولوژی جدیتر از آنچه ما تصور میکردیم، بودند.»
محصول بعدی این شرکت که «موبیتکس» نام داشت، با همکاری شرکت موتورلا ساخته شد، که اولین پیجر با قابلیت برقراری ارتباط دوسویه در آمریکای شمالی بود. فناوری خلاقانهای که دنیای تکنولوژی دهه ۹۰ را تکان داد. پیجرهای آر.آی.ام مسیر سبز پیشرفت را با سرعت طی میکردند. همکار بعدی تیم مایک، شرکت اریکسون بود که ساخت پیجرهایی با دسترسی به ایمیل شخصی را فراهم کرد. همکاری فراموشنشدنی با اریکسون که طی اولین دستمزد ۲۵۰ هزار دلار به تیم آر.آی.ام پرداخت کرد، نقطه عطفی در داستان شرکت و شروعی برای به دنیا آمدن بلکبری بود.
بلکبری چگونه زاده شد؟
عمر طراحی و ساخت تلفنهای هوشمند شرکت آر.آی.ام طولانیتر از عمر روی کار آمدن نامی چون بلکبری است. مایک لازاریدیس درباره اولین باری که اسم بلکبری را شنید میگوید: «بلکبری مثل نوزادی بود که مدتها برای تولدش انتظار کشیده بودم،
بهمحض شنیدن نامش عاشق این تکنولوژی هوشمند شدم و میدانستم هیچ کلمهای را نمیتوانم جایگزین این نام دوستانه کنم.» بلکبری نام دیگری برای تمام گوشیها و پیجرهای شرکت آر.آی.ام بود که با عددهای معرف شناخته میشدند. نامی که توسط شرکت آمریکایی «برندینگ لکسیکون» برای این تلفن هوشمند برگزیده شد و به خاطر رنگ تیره محصول و شکل گرد و کمزاویه دستگاه، انتخابی جذاب به نظر میرسید.
بلکبری تکنولوژیای بود که بر نیاز افراد پیشدستی کرد و در سال ۱۹۹۹ در حالی وارد بازار آمریکای شمالی شد که هنوز استفاده از پست الکترونیک و تکنولوژی وایرلس میان مردم رواج نداشت. ابزاری که به قیمت ۵۰۰ دلار یا با هزینه اجاره ۲۵ دلار در ماه به فروش میرسید. بلکبری یک دستیار شخصی دیجیتال شناخته میشد که امکاناتی چون دفتر آدرسها، تقویم، صفحات یادداشت و امکان فهرست کردن کارها را داشت و در عین حال نمایش تصاویر و بعدهای ویدیو در آن ممکن بود. ابزاری که در زمان خود در فهرست بالاترین تکنولوژیهای هوشمند قرار میگرفت و بیشک برترین خروجی شرکت آر.آی.ام بود.