بازاریابی استارتاپ‌های ایرانی

برکت تنورهای مدرن سر سفره‌های ایرانی

هریک از ما اگر یک‌بار هم از ایستگاه متروی صدر، پا به خیابان شریعتی گذاشته باشیم، احتمالاً با ساختمان چندطبقه «نان سحر» چشم در چشم شده‌ایم و اگر قوت غالبمان نان بوده باشد، مسحور از عطر تازه آردگندم چرخی در شعبه مرکزی این فروشگاه زده‌ایم و چند نان تازه به خودمان هدیه کرده‌ایم. فروشگاه‌هایی که امروز در شهرهای ایران با نام نان سحر خودنمایی می‌کنند، تنها یکی از محصولات برند 45 ساله گروه صنعتی نان سحر هستند. برندی که کارش را با فروش نان در بوفه‌های پارک ساعی و جمشیدیه آغاز کرد و پس از مدتی نه‌تنها اولین صنایع تولید نان در ایران را شکل داد، که کم‌کم وارد عرصه ماشین‌آلات صنعتی تولید آرد و نان شد و هم‌اکنون خانواده‌اش از چهار شرکت اصلی تشکیل شده، که هر کدام قصد دارند سفره‌های ایرانی را با نان سالم پر کنند و از ضایعات تولید و مصرف این برکت سفره‌ها کم کنند. گروهی که پخت دستی و سنتی نان را تبدیل به سیستمی صنعتی و انبوه کرد و با طراحی ماشین‌آلات داخلی، توانست دانش فنی تولید نان را، که پیش‌تر در جامعه ایرانی غایب بود، وارد کشور کند.

 نان‌های سوار بر دوچرخه

نان سحر که نه‌تنها در فروشگاه‌هایی به همین نام، بلکه در تمام سوپرمارکت‌های شهر جا خوش کرده است، مثل بسیاری از برندهای نام‌آشنای امروز، زندگی چندین ساله‌اش را مدیون ذهن خلاق کارآفرینی است که با سرمایه‌ای ناچیز کارش را آغاز کرده. کسی که در نوجوانی ابهر را به مقصد تهران ترک کرد تا کاری پیدا کند و کمک‌خرجی برای خانواده ورشکسته‌اش باشد. «مهدی خان‌محمدی» که این روزها مدیرعامل گروه صنعتی نان سحر است، در سنین نوجوانی روستای حیدریه ابهر را به مقصد خیابان جیحون تهران ترک کرد، نزد عمویش که توزیع‌کننده نان بود، آمد و اولین کارش را با دستمزد روزی سه تومان در یک قهوه‌خانه آغاز کرد. بعد از آن دو سال در کارخانه کفش ملی مشغول شد و توانست از کارگر ساده به یک کنترلچی ارتقا پیدا کند، اما این کار روحیه آفرینشگرش را ارضا نمی‌کرد و در شانزده‌سالگی تصمیم گرفت پابه‌پای عمویش توزیع‌کننده نان شود.

مدیرعامل نان سحر باور داشت که شغلی که با نان در ارتباط باشد، برکت دارد. درباره روزهای نوجوانی‌اش می‌گوید: «بیرون آمدن از کارخانه کفش ملی، با توجه به اینکه نوجوانی شانزده‌ساله بودم، ریسک بزرگی محسوب می‌شد. این فکر که آیا در این راه موفق می‌شوم، مرا از آینده می‌ترساند. درواقع وقتی انسان قرار است تغییری اساسی در زندگی‌اش ایجاد کند و برای هدف بزرگش گام بردارد، کمی تردید می‌کند، اما خودباوری، نهراسیدن از مشکلات آینده و امید به خدا همه تردیدها را به یقین مبدل می‌کند.»

او یک سال تمام نان‌ها را سوار بر دوچرخه‌اش می‌کرد و به دست مغازه‌ها و ساندویچ‌فروشی‌ها می‌رساند. دوچرخه‌ای که به برکت نان تبدیل به موتورسیکلت و بعد فولکس استیشن برای پخش نان شد. مهدی توانست بعد از مدتی بوفه‌های پارک ساعی و جمشیدیه را هم اجاره کند و در کنار توزیع نان، کار فروش را هم برعهده بگیرد. حجم کار کم‌کم آنقدر زیاد می‌شود که چهار کارگر استخدام می‌کند و مغازه‌ای به نام «نان نمونه» در پل رومی اجاره می‌کند. پخت دستی نان بلکی را آغاز می‌کند و سرمایه محدودش موجب می‌شود روزانه آرد بخرد، شب‌ها خمیر بگیرد و صبح خودش آن‌ها را پخش کند. همین تلاش بی‌وقفه در روزهای جوانی است که سرانجام سرنوشت برندی به نام نان سحر را در سال 1350 رقم می‌زند.

 نان مدرن بخوریم

نان سحر به پیشنهاد یکی از مشتری‌های پروپاقرص آلمانی‌اش، پیش از انقلاب ماشین‌آلات مدرن خارجی را برای اولین‌بار در قالب خصوصی خریداری می‌کند و تولید مدرن و صنعتی نان را در پیش می‌گیرد. چند سالی روند تولید به‌خوبی ادامه پیدا می‌کند و با هربار خرابی دستگاه شرکت آلمانی به کمک همتای ایرانی خود می‌شتابد. تا اینکه انقلاب 57 فرامی‌رسد و پای شرکت‌های خارجی از ایران بریده می‌شود. همین چالش است که زمینه شکوفایی نان سحر و به‌نوعی برند شدن آن در کشور را فراهم می‌کند. این صنعت داخلی در شرایطی که تعمیرکارهای خارجی دیگر به کمکش نمی‌شتافتند، مجبور به تعمیر ماشین‌آلات تولید نان می‌شود.

پس از مدتی به صورت دوستانه دستگاه‌های شرکت‌های نان‌پزی دیگر را هم تعمیر می‌کند و همین ایده دیگری را به ذهن خان‌محمدی تزریق می‌کند و آن تولید قطعات فر برای پخت نان است. اینجاست که با ساخت اولین فر پخت نان در کارگاهی شصت متری در تهران، شرکت «صنایع پیشرفت پخت» به ثبت می‌رسد و کارگاهی سیصد متری در یافت‌آباد با ده کارگر کار تولید دستگاه‌های نان‌پزی را بر عهده می‌گیرد. این روزها نان مدرن سحر آنقدر پیش رفته که پابه‌پای تولید، واحد تحقیقاتی آن در زمینه کشت گندم و فرآیندهای تولید آرد و نگهداری از نان فعالیت می‌کند و می‌خواهد هرروز نان سالم‌تری به سفره‌های ایرانی هدیه کند و ضایعات این فرآیند صنعتی را از بین ببرد. این خانواده صنعتی اکنون بیش از 350 عضو دارد که در چهار شرکت آن مشغول به کار هستند و می‌خواهند طعم سالم زندگی را در سبد خانواده‌های ایرانی جا بدهند.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *