مرور خاطرات نهچندان دور برای لورا بوش، بنیانگذار شرکت FEED یادآور تلاشهایی است که برای راهاندازی کسبوکارش کرد؛ تلاشهایی که به او کمک کرد کسبوکاری تازه را بر مبنای ماموریتی اجتماعی که برای خودش تعریف کرده بود، ایجاد کند. او بستههایی را حاوی برخی ملزومات تولید میکند که سرمایه حاصل از آن صرف تامین مواد غذایی برای کودکان نیازمند در سراسر دنیا میشود. لورا هم مانند بسیاری از کارآفرینان به دنبال حل یک مشکل بود و در این مسیر به صورتی تصادفی دریافت که ایجاد یک کسبوکار بهترین راه برای حل مشکلی اجتماعی که ذهنش را درگیر کرده بود نیز هست. لورا در اینباره میگوید: «من به صورت اتفاقی کارآفرین شدم و کارم را هم بدون داشتن یک برنامه کسبوکار شروع کردم.» کسبوکار لورا در سال 2007 پایهگذاری شد و از آن زمان تاکنون موفق به توزیع بیش از 100 میلیون بسته غذا در سراسر دنیا شده، اما در روزهای نخست او کار کردن را از سعی و خطاهایی آموخت که انجام میداد. او آموختههایش را برای خوانندگان اینگونه دستهبندی میکند:
گام نخست: روی تمایلات خود متمرکز و آماده کار شوید. لورا به عنوان دانشنآموز و سفیر در برنامه غذای سازمان ملل WFP مشارکت داشت تا جوانان را برای تشویق سازمانها به شرکت در این برنامه بسیج کنند. در جریان همین برنامهها به آمریکای مرکزی و آفریقا سفر کرد و در هر مرتبه با احساس اینکه باید خودش کاری را انجام دهد، برگشت، اما هر مرتبه از انجام کار ترسید. خودش در اینباره میگوید: «برنامههای جالب بسیاری برای کمک به کودکان در سراسر دنیا وجود دارد و این وضعیت باعث شده بود من فکر کنم که مشکل گرسنگی کودکان قابل حل است، اما همزمان تشویق و قانعکردن مردم برای مشارکت در این برنامهها بسیار دشوار است.» طرح لورا برای بستههای FEED به این شکل بود که اقلامی قابل استفاده دوباره تولید کند که مستقیما مربوط به مشکل گرسنگی است. او بخشی از درآمد فروش محصولات را به برنامه غذای سازمان ملل اهدا میکند.
گام دوم: شبکه ارتباطی خود را توسعه دهید. جای تردیدی نیست که لورا قابلیتهای ایجاد ارتباطی بسیار بهتر از اغلب کارآفرینان تازهکار دارد. او سابقه کار در صنعت مد در دوران تحصیل را دارد و اینک در شرکت خود از ارتباطات گستردهاش استفاده میکند. خودش در اینباره میگوید: «تعدادی از دروس طراحی را گذرانده بودم اما همچنان نمیدانستم که چگونه وارد بازار کار شوم، تلاش کردم با منابع موجود در این زمینه مرتبط شوم و از آنها کمک بگیرم. راهنماییهایی درباره بخشهای فنی طرحهایم دریافت کردم که تا آن زمان نمیدانستم و براساس همین تماسها موفق به ایجاد ارتباطهایی برای تولید شدم.»
او یادآوری میکند که پیش از اینکه نخستین نمونه محصولاتش به شکلی قابل عرضه درآید، به مدت 8ماه با گروهی که میتوانست شریک احتمالیاش برای تولید باشد، کار کرده.
گام سوم: برای محصولی که تولید کردهای مبارزه کن. تولید نخستین نمونهها موجب خوشحالی بود و لورا نخستین سفارشها را از دوستان و خانواده دریافت کرد. پیش از این بارها درباره محصول خود با افراد مختلف صحبت کرده و از آنها سفارشهایی گرفته بود. پس از آن از تولیدکنندهاش خواست که چندصد عدد محصول را آماده کند تا برای دفتر سازمان ملل ارسال شود. سپس کارگزار امور گمرکی شرکتش از فرودگاه جی.اف.کی با او تماس گرفت و گفت که مامور گمرک اجازه عبور محمولهشان را نمیدهد؛ بنابراین لورا به سرعت به سمت فرودگاه رفت و آنگونه که میگوید همه بستههای محموله را در مقابل آنها باز کرده و نزدیک 4 ساعت از ماموران خواهش کرد که اجازه عبور محموله صادر شود. بالاخره آنها پیروز شدند.
گام چهارم: حتی اگر در اجرا محدود هستید، بزرگ فکر کنید. لورا همواره این ذهنیت را داشته که قدرتمند است. برای کارش با هر کس که گوش شنوایی داشته صحبت کرده. او به کمک شبکه ارتباطی خودش و راهنماییهایی که گرفت، با آمازون تماس گرفت و به آنها قبولاند که محصولش هدف ارزشمندی را دنبال میکند. او به یاد میآورد که جریان توجه به محیط زیست و بهکارگیری محصولات قابل استفاده مجدد که از سال 2006 شروع شده بود هم کمک کرد تا آمازون را متقاعد سازد. به این ترتیب این غول فروشگاههای اینترنتی یک سفارش 500 عددی به شرکت فید داد. حجم این سفارش پس از یکسال و نیم به 20هزار عدد رسید.