یادداشت پشوتن پورپزشک مدیرعامل بامیلو | بسیاری از صنایع این روزها درگیر بازار پرتلاطم ارز هستند اما شاید این بازار آشفته بیش از هر چیز پایههای کسبوکارهای اینترنتی و استارتاپها را لرزانده باشد؛ صنعتی که نوپاست و هنوز علیرغم وعدهها و استفادههای بعضا تبلیغاتی مسئولان از آن، به طور عملی نزد سیاستگذاران جدی گرفته نمیشود.
اما در این میان که دغدغه اصلی اکثر صاحبان کسبوکارهای سنتی اعم از خصوصیها یا خصولتیها، پیداکردن راهکاری برای استفاده از دلار 4200 تومانی است، ظاهرا استارتاپها و کسبوکارهای فضای مجازی که سهم ایجاد 200 هزار شغل در سال را بهعهده آنها گذاشتهاند، از سوی مسئولان دولتی کاملا به فراموشی سپرده شدهاند. تنها سهم این حوزه از توجه مسئولان در هفتههای گذشته، صرفا محدود به دفاع از رفع فیلترینگ تلگرام بوده در حالیکه اتفاقات مختلفی اینروزها استارتاپها را تهدید میکند. اما در این میان مشکلات دیگری وجود دارند که به لطف خارجکردن صرافیها از چرخه انتقال ارز به خارج از کشور ظهور و بسیاری از کسبوکارهای اینترنتی را گرفتار کردهاند. از آنجا که ذات کسبوکارهای مجازی استفاده از ابزارهای تکنولوژیک و آنلاین جهت مدیریت دادههای کسبوکار خود و یا مدیریت امنیت زیرساختهای فنی است و بعضا نسخههای وطنی (در صورت وجود) و یا نسخههای رایگان ابزارهای غیروطنی پاسخگوی نیاز کسبوکارها نیستند، در نتیجه این شرکتها ناچارند از سرویسهای شرکتهای خارجی استفاده کنند. ما چه قبول کنیم و چه نه، در ایران بسیاری از زیرساختهای تکنولوژی برای توسعه کسبوکارهای اینترنتی در ابعاد بزرگ وجود ندارد و حالا چالش ارزی به یک مانع جدید برای توسعه این بخش از اقتصاد که آینده را در اختیار دارد، قرار گرفته است. نقل و انتقالات ارزی این روزها به یک بحران جدی برای استارتاپها تبدیل شده است. حواله ارزی از طریق صرافیها غیرممکن است و عملا هیچ سهمی از دلار 4200تومانی توسط بانک مرکزی برای استارتاپها در نظر گرفته نشده است. در حال حاضر استارتاپها به دلیل تحریمهای بیمنطق و معنای آمریکا از دریافت یک سری از خدمات در حوزه IT محرومند. از سوی دیگر، به لطف سیاستهای ارزی جدید بانک مرکزی، اگر شرکتی هم بتواند و یا بخواهد به صورت غیرمستقیم با شرکتهای ایرانی همکاری کند، عملا از سوی بانک مرکزی ایران تحریم شده است! و در این میان قربانی اصلی کسبوکارهایی هستند که سعی دارند در این شرایط سخت اقتصادی، چرخه کسبوکار و سهم خود در اشتغال را به هر قیمتی که شده در حرکت نگاه دارند. پیگیریهای انجامشده توسط برخی شرکتهای فعال در این حوزه پاسخ جالبی از سوی بانکها داشته است: «میبایست از وزارتخانه مربوطه جهت استفاده از حواله ارزی تاییدیه اخذ شود!» حال آنکه مشخص نیست وزارتخانه تاییدکننده «استفاده از خدمات شرکتهای تکنولوژی غیرایرانی» دقیقا کدام بخش از کدام وزارتخانه است؟ نبود بخشنامههای لازم در این حوزه و نیاز مبرم شرکتها به استفاده از این سرویسها، یا موجب سوق پیداکردن شرکتها به سمت بازارسیاه ارز خواهد بود که علاوه بر تحمیل هزینههای هنگفت به کسبوکارها، عملا غیرقانونی است یا در نهایت استارتاپها را مجبور به توقف برخی از سرویسهای خود به دلیل نقص در ارائه خدمات خواهند کرد.
حالا باید دید دولت چقدر به سهم 200 هزارتایی استارتاپها در اشتغال کشور اهمیت میدهد؟ در این شرایط تنها چند راه برای خروج از این مخمصه وجود دارد؛ اول اینکه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در کنار استارتاپها به تدوین یک قانون حمایتکننده ارزی همت کند. دوم اینکه باید علاوه بر توجه به پیامرسانهای داخلی، به فناوریهای زیرساختی هم توجه شود تا بتوان در مواقع لزوم حتی به طور موقت از آنها استفاده کرد و کسبوکارها را زنده نگه داشت. سوم اینکه نباید از اهمیت سرعت در تصمیمگیری غافل شد. در برخی موارد حتی چند ساعت اختلال در زیرساختهای یک کسبوکار آنلاین منجر به زیانهای هنگفت و جبرانناپذیری میشود. خوب است که مسئولان اگر از حوزه استارتاپها توقع حمایت از سیاستهای دولت را دارند، در مقابل اندکی نیز با اقدامات عملی گرهگشای مشکلات این حوزه جوان نیز باشند. شاید ایجاد کارگروه یا دپارتمانی برای رسیدگی به بحران ارزی و تایید حوالههای ارزی این کسبوکارها از سوی وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات با قید فوریت، اولین اقدام عملی برای حل این معضل باشد.