اتفاق بزرگي در حال شكلگيري است، تكنولوژي در ابعاد مختلف زندگي ايراني در حال تأثيرگذاري است. اگرچه تقابل بين سنت و مدرنيته بحث تازهاي نيست. شايد آنچه باعث ملموستر شدن اين تقابل شده، برخلاف گذشته كه بحث محافل روشنفكري بود، فهم، درك و لمس آن از سوي مردمِ عادي است؛ به اين معنا كه يك رانندهي آژانس تأثير اسنپ را بر كسب و كارش لمس ميكند يا يك فروشندهي كالا تأثير ديجيكالا را بر خردهفروشي ميبيند. اين تأثير به اين شكل تجلي مي كند كه اتحاديهي املاك ميگويد من اين ديوار را خراب ميكنم، ديگري ميگويد ريشهي اين گونه اپها به خارجيها ميرسد، اتحاديهي لوازم ديجيتالي ميگويد اين سايتها قانوني نيستند.
فرض كنيم ديوارها خراب، اسنپها تعطيل، ديجيكالاها متوقف شوند. چه اتفاقي ميافتد، بازميگرديم به آرامش و كارمان را ميكنيم و غافلهي تكنولوژي جهاني هم بهخاطر آرامش ما متوقف ميشود؟
ميتوانيم بگوييم براي حفر تونلها از متههاي مكانيزه استفاده نكنيم و بازگرديم به گذشته و كارگران زيادي را فرابخوانيم و بيل و كلنگ دستشان بدهيم و بعد هم با افتخار بگوييم براي چند صد كارگر كارآفريني كرديم!
اول: كارآفريني با اشتغالزايي متفاوت است. كارآفرين، روباتي را ميسازد كه در كارخانهي خودروسازي به كار ميرود و تعداد زيادي كارگر كارشان را ازدست ميدهند اما همان كارخانهي روباتسازي براي عدهي ديگري اشتغالزايي ميكند. در همين موارد هم ميبينيد شايد به واسطهي فروشگاههاي اينترنتي عدهاي كسب و كارشان دچار مشكل شده اما در يك فقره در بزرگترين فروشگاه اينترنتي ايران براي دوهزارنفر به صورت مستقيم و براي چند هزار نفر به شكل غير مستقيم شغل ايجاد شده است.
دوم: اين يك واقعيت است، نميشود از تكنولوژي و مواهب آن فرار كرد، با تهديد وتتميع هم نميشود سد راه گسترش آن شد؛آن هم در شرايطي كه مصرفكنندگان به شدت از آن استقبال ميكنند. من به عنوان يك مصرفكننده وقتي با فشار دادن يك دكمه در كمتر از پنجدقيقه و پنجهزار تومان زير قيمت آژانس و بدون چك و چانه به مقصد ميرسم، چرا بايد زنگ بزنم به آژانس كه پيدا كردن شمارهاش يك مشكل است و ديرآمدن و انتظارش مشكلي ديگر و… پنجهزارتومان گرانتر سوار شوم؟
پس مشكل كجاست؟
صاحبان كسب و كارهاي سنتي به جاي خط و نشان كشيدن و اتهامزدن و تهديد كردن، بايد به جاي تهديد انگاشتن استارتاپ ها ان را فرصت بدانند و از تكنولوژي و مواهب آن براي آسودگي وآسايش و بهبود زندگي مردم شريف و شايستهي ايران براي خدماتدهي استفاده كنند. اين يك توصيه نيست يك انتخاب اجتناب ناپذير و به ثواب نزديكتر است. هرقدر ديرتر ميل به اين راه ثواب كنند، هم رنج مردم و كاركنانشان را زياد ميكنند و هم فرصتهاي كسب و كارشان را از دست ميدهند.