محبوبترين برند زنان خانهدار چگونه شکل گرفت؟
نام مارتا استوارت نه در ميان کارآفرينان عرصه صنعت و تکنولوژي، که در ميان زنان خانهدار زبانزد است. در مجله و وبسايت او هر آنچه خانهداران در جستوجويش هستند پيدا ميشود. از دستور پخت کيک و شيريني گرفته تا فروش مبلمان خانه و شيوه کاشت سبزيجات و گياهان. هرچند نام برند او در فهرست ثروتمندترين برندهاي جهان جايي ندارد، اما مارتا يکي از ميلياردرترينهاي عرصه خانهداري در دنياست. برند او که از آغاز هم قصد جلبتوجه مشتريان خاص خودش را داشت، توانست با گذر از فرازونشيبهاي فراوان به دل زنان خانهدار راه پيدا کند. به گفته مجله فوربس، ارزش اين برند 2 ميليارد دلار است.
مارتا در آغاز جواني خانه را به مقصد نيويورک ترک کرد و در آنجا مشغول به کار در آشپزخانه يک رستوران شد و بعد از ازدواج، به کمک همسرش توانست اولين کتاب آشپزي خود را چاپ کند. چندي بعد، استوارت مجلهاي با نام «سبک زندگي مارتا» راهاندازي کرد و در آن از زيروبم خانهداري و نحوه دکوراسيون مبلمان و تزيين کيک و غذا نوشت. خودش در اين باره ميگويد: «عاشق مجلهام بودم و علاقه داشتم تمام محتوياتش را خودم بنويسم. به کار نويسندگان زياد ايراد ميگرفتم و ميخواستم همهچيز عالي باشد. کار را متعلق به خودم ميدانستم. به گمانم هيچکس در رسيدنم به موفقيت کمک چنداني نکرده بود و اين خودخواهي کار دستم داد. درست زماني که خودم را شکستناپذير ميديدم، ناکامي به سراغم آمد و امپراتوريام فروپاشيد. باور نداشتم شکست به من روي آورده باشد، اما زماني که در آستانه ورشکستگي قرار گرفتم، بهناچار با آن مواجه شدم.»
زماني که بزرگترين سرمايهگذار مجله سرمايهاش را از کار بيرون کشيد، مارتا که حاضر نبود از ريختوپاشهاي کسبوکارش کم کند، با سختي زيادي مواجه شد. او کمکم نتوانست حقوق کارکنان و نويسندگان را بدهد و به دنبال رفتار خشونتآميزش با يکي از سردبيران، سيل شکايتهاي دادگاهي به سمتش هجوم آورد. او که در آستانه ورشکستگي قرار داشت، نتوانست از خودش عليه دعاوي دفاع کند و به پنج ماه حبس محکوم شد.
«وقتي کسي صاحب قدرت، شهرت و پول باشد، اطرافش هم پر ميشود از افراد چاپلوس. کساني که بيدليل او را بزرگ ميکنند و از او بت ميسازند. روزي به خودش ميآيد که مقام والاي کاذبش را باور کرده و ديگر از آن جايگاه پايين نميآيد. من هم آن همه قدرت را باور کرده بودم. وقتي عکسم تيتر يک مجلات زنان بود و وقت نداشتم به همه مصاحبهها پاسخ مثبت بدهم، باور داشتم که در اوج موفقيت قرار دارم و نسبت به شکست رويينتنام. اما يک انسان بايد بداند هيچوقت از لغزش مصون نيست و يک رفتار نادرست، حتي کوچک و جزئي، ميتواند قصر روياهايش را در آستانه نابودي قرار دهد.»
مارتا بعد از بيرون آمدن از زندان با کمک همسرش بار ديگر وبسايت خانهداري را راهاندازي کرد. او آيتم فروش محصولات خانگي را به کارش اضافه کرد و اينبار در تمام تصميمگيريها به مشاوران مالياش توجه کرد. او که يکبار به سختترين شکل ممکن با درماندگي در کسبوکار مواجه شده بود، اينبار غرور را کنار گذاشت و رويه تازهاي در پيش گرفت. امروز وبسايت و مجله او بار ديگر در فهرست برترينهاي خانهداري قرار دارد.«گاهي انسانها تا لبه پرتگاه ميروند، اما نميافتند. غرور من عميقترين پرتگاهم بود و من نهتنها تا آستانهاش پيش رفتم که تاريکياش مرا بلعيد. شکست من از ناکامي مالي نبود، شکست من، خودم بودم. وقتي ميخواهيد کارآفريني کنيد و به جايي برسيد، غرور و خودخواهيتان را کنار بگذاريد، بپذيريد که بهتنهايي از پس همهچيز برنميآييد و به کمک نياز داريد. درست است که ايده متعلق به شماست اما زماني که آن را عملي کرديد، بايد آن را با ديگران قسمت کنيد و بهتنهايي برايش تصميم نگيريد.»