از مصادیق خوش‌بینانه و امیدبخش اکوسیستم استارتاپی ایران می‌توان به کنار هم قرار گرفتن شرکت‌هایی چون علی‌بابا و زورق اشاره کرد. سرمایه‌گذاری سرآوا در این هلدینگ نیز از وجوه امیدبخش است اما نکته مثبت دیگر این است که این کنار هم قرارگرفتن‌ها از مهم‌ترین دلایلی است که می‌توان ادعا کرد اکوسیستم کارآفرینی ایران در مسیر بلوغ قرار گرفته است. به نظر من این روند ادامه خواهد داشت و در سال آینده نیز شاهد ادغام شرکت‌های دیگری خواهیم بود که از چندگانگی اکوسیستم می‌کاهد و شرکت‌های قدرتمندی ایجاد خواهد کرد. یکی از پیش‌بینی‌های من برای سال بعد اکوسیستم این است که با قدرت‌گرفتن استارتاپ‌های حوزه فینتک روبه‌رو خواهیم شد.
در ادامه باید به مسائل دیگری هم اشاره کنم. از جمله اینکه ارتباط مردم با خدماتی که از حوزه آی‌تی می‌گیرند، رشد بسیار خوبی داشته است. این رشد محسوس است و به نظر می‌رسد که به سبکی از زندگی تبدیل شده. این اتفاق بسیار خوب است چون به نظر می‌رسد که در حوزه کارآفرینی از طریق آی‌تی با جهش روبه‌رو شده‌ایم. اما شکل این جهش با زیرساخت‌های سنتی کشور ما هماهنگ و حتی همسان نبود و آسیب‌هایی را متوجه بافت‌های سنتی کرد. هر چند تا حد زیادی این عدم هماهنگی طبیعی و ناگزیر است و در همه جای جهان هم این اتفاق رخ می‌دهد. چون اصولا مهاجرت از الگوهای سنتی به الگوهای مدرن بهایی دارد که باید پرداخت اما می‌توان این بها را کنترل کرد.
مدیریت درست و استفاده از منابع انسانی به‌روز می‌تواند آسیب‌هایی را که از طریق گسترش کسب‌وکارهای مبتنی به آی‌تی متوجه کسب‌وکارهای سنتی می‌شود، کاهش داد. همچنین می‌توان آن کسب‌وکارها را در مسیر هماهنگی با الگوهای مدرن قرار داد، چون در حال حاضر عدم آگاهی از چم و خم کسب‌وکارهای مدرن، به نوعی موجب غافلگیری کسب‌وکارهای سنتی شده است.
اما در نهایت باید به این نکته اشاره کنم که اکوسیستم استارتاپی ایران مسیر خود را پیدا کرده و به نوعی با پافشاری و ایستادگی موجب شده تا جامعه آن را به رسمیت بشناسد. این اتفاق خوشایند و امیدبخشی است که فعالان این حوزه را به آینده امیدوار می‌کند.
