۱. کنگره موبایل ۲۰۱۸ باعث شد کمی درباره شتابی که این روزها، شاید خودم هم بخشی از آن بودم، بکاهم. کدام شتاب؟ شتاب درباره ارزهای رمزنگاریشده و حتی قلب تپنده این ارزها یعنی زنجیره بلوک. البته این به این معنا نیست که به این نتیجه رسیدهام که تصورات غلطی درباره زنجیره بلوک داشتیم و چیزی که هیچچیز نبوده را چیزی فرض کرده بودیم. نه اینطور نیست. زنجیره بلوک ازنظر من مهم است و احتمالا باید جزو انقلابیترین دستاوردهای فینتک آن را دستهبندی کرد. منتها در کنگره موبایل که کسبوکارها سعی میکنند آنچه که از علم توانستهاند را به تکنولوژی تبدیل کنند یا اگر توانستهاند تکنولوژی را افسار بزنند حتما بیاورند نمایش بدهند، در این رویداد با واقعیتهای زنجیره بلوک روبهرو شدم.
۲. مطابق رسم معمول منتقدان در انتهای همه رویدادها نمیخواهم شروع کنم به آیه یأس خواندن که اصلا هیچچیز نبود و فقط کمیت بود و کیفیتی در کار نبود. اتفاقا من نمیدانم این کسانی که از موضعی فراتر از موضع همه انواع بشریت شروع میکنند به «نک و نال» و غر زدن که اصلا نمایشگاه هیچی نداشت را نمیفهمم. درواقع نمیفهمم این دوستان عزیز چه انتظاری از نمایشگاه و کسبوکارها دارند که نمایشگاه و کسبوکارها نتوانسته آن را برآورده کنند. خب الان همه تولیدکنندههای گوشی تمرکزشان را گذاشتهاند روی دوربین گوشی و گویی ناگهان همهشان فهمیدهاند که میتوانند از دوتا لنز استفاده کنند. اینطوری خیلی هم بهتر است خب. شاید این برای برخی از عزیزان خیلی چیز دمدستی است. یا مثلا بیشتر شرکتهای ارائهدهنده خدمات سعی کردند یک ماشین لوکسی یا چیزی شبیه آن در وسط غرفه بگذارند که نشان دهند ابزارهایشان را با ماشینها یکپارچه کردهاند. آنها با این چیزها میخواهند نشان دهند که در آینده نزدیک بازیگران جدی اینترنت اشیا و البته 5G هستند. اتفاقا پررنگترین «تم» در نمایشگاه امسال هم اینترنت اشیا بود و حتی ویزا و مسترکارت هم در نمایشگاه ابزارهایی مرتبط با اینترنت اشیا آورده بودند که نمایش دهند. البته که اینها چیزهای جدیدی نیست ولی به نظر میرسد کسبوکارها حداقل برای آینده کوتاهمدتتر روی این روندها بیشتر حساب کردهاند. به نظر میرسد در آینده نزدیک جاهایی مثل نوکیا هم خود را در موقعیت جدید بیشتر پیدا کنند و ما بیشتر شاهد استفاده از ابزارهای همیشه متصل به شبکه باشیم.
۳. حضور در بخش استارتاپی نمایشگاه هم به من بار دیگر ثابت کرد که هم تصور اشتباهی از مفهوم دیجیتال داریم و هم مفهوم استارتاپ را اشتباه گرفتهایم. در نمایشگاه 4YFN امسال استارتاپهایی را داشتیم که با انگیزه و هیجان و انرژی بیشتر از کسبوکارهای بزرگ در نمایشگاه و در بخشی کاملا جدا از بخش اصلی حاضر شده بودند و برای اینکه خودشان را ثابت کنند به آبوآتش میزدند. نکته مهم هم اینجاست که شاید ۹۰ درصد این استارتاپها در یکی دو سال آینده شکست بخورند. آن درصد اندکی هم که میتوانند زنده بمانند احتمالا باید آنها را در سالن ۸.۱ سالهای آینده کنگره یعنی جایی که کسبوکارهای مرتبط با اپلیکیشنها حضور دارند، بیابیم؛ جایی که پارسال کافه بازار تنها کسبوکاری ایرانی حاضر در رویداد، آنجا غرفه داشت.
۴. اپلیکیشنها و استارتاپها فقط بخشی از اکوسیستم هستند و همه آن نیستند. اگر استارتاپها و اپلیکیشنها را داریم از آن طرف هزاران کسبوکار خرد و بزرگی داریم که در سالنهای ۱ تا ۸ جمع شده بودند. از غولهای بینالمللی گرفته تا کسبوکارهای کوچک. همه اینها در کنار هم اکوسیستم نوآوری دنیا را تشکیل دادهاند و مهمتر از همه اینها باید به این موضوع توجه کرد که اگر غولهایی نداشته باشیم که بخواهیم به آنها تکیه کنیم باد کردن بیشازحد استارتاپها ما را به هیچ جایی نمیرساند. بیشتر از اینکه به موضوعات ظاهرا جذاب بپردازیم، باید روی موضوعات واقعی وقت بگذاریم. باید به کسبوکارهای واقعی بپردازیم. به نظرم در یکی دو سال اخیر حتی با ورود برخی مقامات دولتی به برخی موضوعات شاهد باد شدن برخی سوژهها هستیم که این درنهایت به ضرر همه ما تمام خواهد شد. کسبوکارهای دنیا روی موضوعات واقعی وقت میگذارند. کسبوکارهای موبایل روی موضوعات واقعی موبایل وقت میگذارند و همه دنیا در موبایل خلاصه نشده است. خیلی چیزهای مهمی آن بیرون هست که ما رها کردهایم. مراقب باشیم که دچار آفت نشویم.