درباره ارزش شتابدهندگان و اینکه چگونه دریابیم که شتابدهنده برای استارتاپ ما مفید است یا خیر، بحثهای زیادی وجود دارد. با اینکه کارآفرینان فصلی دارای یک یا دو استارتاپ ممکن است از شتابدهنده استفاده نکنند، اما بسیاری از افراد در شرکتهای بزرگ به دنبال آن هستند. در واقع شتابدهندگان چیزهای زیادی فراتر از شبکهسازی و فرصتهای سرمایهگذاری ارائه میدهند. اگر شما نیز بخشی از یک شتابدهنده باشید، میتوانید از اصول اولیه برای اداره یک استارتاپ که ممکن است هرگز به آنها دست نمییافتید، مطلع شوید.
کار در گوگل به من کمک کرد که به فکر ایجاد یک شرکت برای کمک به بازاریابها جهت تقویت استفاده از تلفن همراه بیفتم. با این حال، محیط منحصربهفرد یک برنامه شتابدهنده بود که درسهای ارزشمندی برای پیشبرد یک استارتاپ موفق را به من آموخت که به مهمترین آنها اشاره خواهم کرد.
رقابت یک هدیه است
شرکتهای بزرگ مانند گوگل در بازار خود بسیار قدرتمند هستند، بنابراین وقتی از یک موقعیت غالب وارد یک استارتاپ میشوید، مفهوم رقابت برای شما ترسناک میشود. در عوض، یک شتابدهنده به شما یاد میدهد تا ارزش رقبا را درک کنید. بهتر است همواره به خاطر داشته باشید که رقابت بهترین اتفاقی است که میتواند برای استارتاپ شما رخ دهد. رقابت به بازار عرضه شما اعتبار میبخشد و شما را وادار میکند تا کسبوکارتان را تقویت کنید. به علاوه نوآوری، نهتنها در بین بنیانگذاران بلکه سرمایهگذاران نیز، در بازارهایی با رقابت شدید بیشتر دیده میشوند.
سرعت قدرت شماست
گوگل و سایر بازیکنان بزرگ مزایای بسیاری در مقابل استارتاپها دارند. برای مثال، دسترسی به بودجه «بینهایت»، استعدادهای عالی و «چرخه داخلی» سیلیکونولی اما استارتاپها در عوض یک مزیت دارند و آن سرعت است. در یک شتابدهنده، شما یاد میگیرید که از این مزیت به عنوان مزیت اصلی برای پیشیگرفتن در رقبای خود استفاده کنید. این سرعت به استارتاپها امکان میدهد تا در عرض چند ماه یا حتی چند هفته محصولات را راهاندازی کنند. استارتاپها باید به سرعت به انتظارات در حال رشد مشتریان خود پاسخ دهند، پس زمانی که ما متوجه شدیم یک مشتری در حال ارزیابی یک رقیب برای جایگزین کردن ماست، باید با سرعت نور نیازهای او را برآورده کنیم. سرعت همان چیزی است که مهمترین مزیت را نسبت به بازیکنان بزرگ به استارتاپها ارائه میدهد.
توسعه مشتری رودررو امکانپذیر است
گوگل هر بار برای درک رفتار کاربر از دادههای ذخیره خود استفاده میکند. در نتیجه بدون اینکه با یک کاربر نهایی واحد صحبت کرده باشد، تصمیم میگیرد. استارتاپها درست در نقطه مقابل قرار دارند زیرا داده کمی در اختیار دارند و در عوض تمام روز مشتریان را ملاقات میکنند، تحقیق و توسعه مشتری انجام میدهند تا از نیازهای کاربران مطلع شوند. بسیاری از کارآفرینان تازهکار در یک شتابدهنده یاد میگیرند که در واقع این یک روش ناب برای تولید محصولات مورد نیاز است. به لطف تمام منابعی که شما به آنها دسترسی دارید- اعم از اساتید، مشتریان و سرمایهگذاران بالقوه – یک شتابدهنده بهترین روش برای ایجاد راهبرد مشتری شماست.
فرهنگ یک باید مطلق
در شرکتهای بزرگ، استخدام در حوزه فناوری بیشتر روی مهارتهای سخت تاکید دارد تا مناسبات فرهنگی. در نتیجه، آنها افراد ماهری را استخدام میکنند که لزوما از مهارتهای رهبری یا علاقه لازم برای پیشبرد سازمان برخوردار نیستند. با این حال، تناسب شخصیت افراد در استارتاپها بسیار مهمتر است.
در هر استارتاپ، هر چقدر هم توان فنی بسیار بالا باشد، نیاز به مانوسبودن و به نوعی ازخودگذشتگی احساس میشود. به همین دلیل، کارآفرینان باید هنگام توسعه تیمهای خود روی مناسبت فرهنگی تمرکز لازم را داشته باشند و به عبارت دیگر به دنبال مبلغ باشند نه مزدور.
برای بسیاری از افراد شیب منحنی یادگیری یک شتابدهنده پل مناسبی است که از یک کارمند شرکت به یک بنیانگذار استارتاپ تبدیل شوند. شما باید به سرعت سبک کاری خود را مشخص کنید، روشی را برای تمایز خود در رقابت پیدا کرده و تیم ایدهآل خود را توسعه دهید.
بهتر است یک شتابدهنده مناسب پیدا کنید تا اداره یک استارتاپ را به شما آموزش دهد. در این صورت وقتی کسبوکار خود را راهاندازی میکنید، دیگر با مشکل مواجه نخواهید شد.