«خاطرات کودکی من در یک کارگاه کوچک قندریزی در یکی از خیابانهای قدیمی شهر تبریز شکل گرفته است. پدر من در آن کارگاه، شکر سفید را به قند قالبگیریشده تبدیل میکرد و یکی از تفریحات ما در آن روزها پرسهزنی لای دست و پای کارگران و خوردن شکرهای سابیده شده بود. آن زمان هرگز پیشبینی نمیکردم که کودکیام در کارگاه کوچکی میگذرد که قرار است روزی یکی از بزرگترین واحدهای تولید موادغذایی در خاورمیانه شود.» این کارگاه کوچک شکرسابی در خیابان «کهنه» تبریز که بعدها اولین محصول «شکرپنیر» خود را روانه بازار تبریز کرد، همان کارخانهای است که ما از کودکی تا امروز تافیهای کرمرنگ و مغزدارش با آن زرورقهای رنگارنگ را در قفسههای فروشگاه دنبال میکنیم و وقتی نام حک شده «آناتا» را روی جلد یک تافی میبینیم، احتمالا خیالمان از طعم و تازگی آن آسوده میشود. تولیدی نجاتی که با نام تجاری «آناتا» شناخته میشود، یکی از قدیمیترین تولیدکنندگان تافی و شکلاتهای کرمدار در کشورمان است. حالا محصولات دیگری هم با نام آناتا در بازار به چشم میخورند، از ویفر و بیسکوئیت گرفته تا انواع نوشیدنی اما شاید هیچ یک از این محصولات نتوانسته باشد به اندازه تافیهای آناتا در دلهای ایرانی جا باز کند.
رنگوبوی یک کسبوکار خانوادگی
خانواده سالک نجات سالها پیش از آنکه فرزندشان علی، ایده راهاندازی کارخانه تولید آبنبات و تافی را در سر بپروراند، از کار قند و شکر و شیرینی سررشته داشتند و در کارگاه کوچک خود در تبریز به این تجارت مشغول بودند. اگر در پی پیداکردن اولین روزهایی باشیم که یک کارگاه کوچک قندسازی در نزدیکی خانه خانواده سالک نجات راهاندازی و بعدها همین کارگاه الگوی راهاندازی کارخانه آبنباتسازی آناتا شد، باید به سال ۱۳۱۶ بازگردیم. زمانی که علی سالکنجات تنها کودکی چهارساله بود، کارگران را میدید که چگونه کلههای بزرگ قند را روی گاری به بازار تبریز میبرند. بعدها این کارگاه رونق بیشتری به خود گرفت و محصول شکرپنیر که همان شیرینی سنتی شمال غرب ایران است، به تولیدات آن اضافه شد. محصولات کارگاه به مرور در بازار بومی بیشتر شناخته میشدند و این مسئله انگیزه لازم برای گسترش این بیزینس خانوادگی را بیشتر میکرد. علاقهمندی به امتداد کسبوکار کوچک خانواده، بیش از همه ذهن علی را که پسر ارشد خانواده بود، درگیر کرد و او پس از پایان درس و مدرسه مصمم شد تا رنگوبوی تازهای به آن بدهد.
قدمهای بلند به سمت صنعتیشدن
سال ۱۳۴۶ مصادف با زمانی است که برای اولینبار تیم تولیدی نجاتی، کارگاه بزرگی در جاده ائلگلی تبریز خریداری کردند و کارگاه کوچک خیابان کهنه جای خود را به زمین و سولهای چندهزارمتری داد. میتوان این دوران را اولین گامهای کسبوکار خاندان نجاتی به سوی صنعتیشدن نامید. از سال ۱۳۵۱ توسعه چشمگیر این کارگاه آغاز شده و در مدت کوتاهى، تعداد خطوط تولید به چند برابر افزایش یافتند. پس از آن علی سالکنجات این امکان را به دست آورد که فروشگاهى را هم در یکى از خیابانهاى تبریز دایر کرده و محصولات خود را به فروش برساند.
البته برند آناتا به طور رسمی در سال ۱۳۵۳ به ثبت رسید و با بهرهگیری از ماشینآلات خارجی و دستگاههای ساخت بیسکوئیت و آبنبات، بار دیگر سرعت بیشتری به رشد بیزینس خود بخشید. بهدنبال استقبال مردم تبریز و بعد از آن شهرهاى دور و نزدیک ایران، خانواده سالکنجات مصمم شدند که یک کارخانه بزرگ براى تولید انواع تافی و شکلات تاسیس کنند. علی سالکنجات، قبل از هر چیز نام گروه صنعتى نجاتى را به ثبت رساند و زمینی برای راهاندازی کارخانه در تبریز خریداری کرد. به فاصله یک سال، خط تولید مکانیزه بیسکوئیت و خط تولید مکانیزه ویفر در این محل نصب و راهاندازى شدند. در پی آن هم اولین گروه از تولیدات بیسکوئیت و ویفر با مارک آناتا به بازار سلام کردند. در آن زمان، هم کارگاه قندریزى، هم کارگاه آبنبات، تافى و هم کارخانه بیسکوئیت و ویفر در حال فعالیت بودند. استقبال بیسابقه بازار از برند آناتا باعث شد که در مدت کوتاهى، شعبههاى فروش شرکت نیز افتتاح شده و تنها سه سال از آغاز تولید مکانیزه بیسکوئیت و ویفر این برند میگذشت که صادرات آناتا به کشورهاى همجوار نیز آغاز شد.
حیات کژدارومریز
طولی نکشید تا گروه صنعتی نجاتی دریابد برای توسعه برند آناتا نیازمند تمرکز روی تولیدات خود است. به همین خاطر کارگاه قندریزى از مجموعه گروه صنعتى نجاتى جدا شد و ماشینآلات آبنبات و تافى هم از کارگاه ائلگلى به محل کارخانه منتقل شدند. در سال ۶۲ خط تولید شکلات آناتا نیز خریدارى و نصب شد. در این دوره، گروه صنعتى نجاتى همچنان به تولید انواع بیسکوئیت، آبنبات و تافى ادامه میداد، اما بهخاطر وضعیت اقتصادی دوران جنگ توسعه چشمگیری انجام نگرفت. تنها کاری که خانواده سالکنجات در آن دوران در انجامش موفق شدند، زنده نگه داشتن چراغ کارخانه بود. با وجود آنکه تولیدات تا سال ۶۸ به شدت کاهش پیدا کرده بود، آناتا کژدارومریز به حیات خود ادامه میداد.در این سال همزمان با اتمام جنگ، محمدرضا و محمد جواد، فرزندان علی سالکنجات، که در طول دوران کودکى و تحصیل، در کنار پدر با خموچم تولید و اداره این مجموعه آشنا شده بودند، رسما به گروه صنعتى نجاتى پیوستند و انقلابى در توسعه آناتا به وقوع پیوست. این کسبوکار خانوادگی در همان سال خطوط تولید کاملا مکانیزه براى تولید انواع تافى ساده و مغزدار، بیسکوئیت ساده و کرمدار، ویفر ساده و شکلاتى و انواع آبنبات در بستهبندىهاى بسیار متنوع را راهاندازى کرده و بلافاصله پس از آن، محصولات خود را به اروپاى شرقى، آسیاى میانه و کشورهاى تازه استقلالیافته صادر کرد. از آن روزها تا امروز، هرساله حداقل یک خط تولید به مجموعه امکانات و حداقل یک محصول به مجموعه محصولات شرکت اضافه میشود و در حال حاضر مجموعه بزرگ آناتا همچنان به صورت خانوادگى اداره میشود.