تقسیم کار، خوب یا بد؟

0

 پاسخ کوتاه

از مزایای تقسیم کار در یک پروژه، افزایش بازده کارگران و کاهش هزینه‌های تولید است. از معایب آن نیز می‌توان وابسته بودن کل پروژه به عملکرد هریک از اعضای تیم را نام برد. مفهوم «تقسیم کار» نخستین‌بار توسط آدام اسمیت و با هدف افزایش رشد اقتصادی یک تجارت به کار برده شد. او معتقد بود با تقسیم یک هدف به اهداف کوچک‌تر و سپردن هر قسمت به یک نفر می‌توان با سرعت بیشتری به نتیجه مورد نظر دست یافت.

 پاسخ کامل

یکی از کلیدی‌ترین مزایای تقسیم کار افزایش بازده کار است. با این روش خروجی کارگران به طرز چشمگیری و به صورت نمایی افزایش می‌یابد. اگر یک کارگر هر روز به انجام یک وظیفه خاص بپردازد، پس از مدتی او در این زمینه تبدیل به فردی خبره و متخصص می‌شود. در نتیجه انجام این کار زمان کمتری از او می‌گیرد و این کارگر می‌تواند در یک زمان معین تعداد بیشتری محصول تولید کند یا به انجام‌وظیفه بپردازد. همچنین از نگاه یک کارفرما، این نوع کارگران به منابع آموزشی کمتری برای به‌روزرسانی اطلاعات خود احتیاج دارند. چراکه این افراد تمایلی به تغییر نقش و وظیفه خود ندارند، زیرا در آن متخصص هستند.

اما تقسیم‌کار می‌تواند باعث بی‌انگیزگی نیروی کار نیز شود. چراکه در این‌گونه کارهای گروهی شانس کمتری برای پیشرفت شغلی افراد وجود دارد. همچنین انجام یک وظیفه به‌صورت مکرر موجب تکراری شدن کار و کسل‌کننده بودن آن می‌شود که این نیز موجب تشدید بی‌انگیزگی می‌شود. از دیگر معایب این مفهوم این است که هر کارگر وظیفه قسمتی از خط تولید را به عهده دارد و این سبب می‌شود که اگر اشتباهی توسط هریک از کارگران صورت بگیرد، تاثیر آن کل خط تولید را تحت تاثیر قرار دهد و انجام‌وظیفه دیگر افراد را نیز با اختلال مواجه کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.