بانکداری، بازار بکر استارتاپ های ایران

0

رضا قربانی: برخی می‌گویند کارآفرینی در ایران با آمدن سرمایه‌گذاران خطرپذیری مثل سرآوا شروع شد و برخی دیگر تاریخ این ماجرا را کمی عقب‌تر می‌برند و به جاهایی مثل پرشین‌بلاگ اشاره می‌کنند. شاید بشود کمی آن‌سوتر رفت و به جاهایی مثل توسن و همکاران سیستم اشاره کرد؛ یا مثلا فناپ که همه آن‌ها زمانی شرکت‌هایی نوپا بودند و امروز به غول‌های فناوری ایران تبدیل شده‌اند. جالب اینجاست که همه این غول‌ها تلاش می‌کنند در فضای استارتاپ‌ها جایی برای خودشان داشته باشند. توسن با هکاتون فناپ با تریگ‌آپ خدمات با این‌بانک و شرکت کوچک‌تری مثل ارتباط فردا هم با فینووا. در پیگیری تاریخ کارآفرینی در فضای مالی و بانکی ایران البته می‌شود از این هم دورتر رفت و مثلا نگاهی انداخت به قبل از انقلاب. برخی تصور می‌کنند بانکداری الکترونیکی در ایران از سال به بعد شروع شد یا مثلا پرداخت الکترونیکی از سال به بعد. البته این دوستان درست فکر می‌کنند اما چون ما همیشه دوست داریم تاریخ چیزی خیلی سنگین‌وزن باشد و پشت هرچیز سال‌ها سابقه وجود داشته باشد معمولا به تَک‌فعالیت‌هایی که در پیش از انقلاب برای راه‌اندازی دستگاه‌های عابربانک صورت گرفته هم اشاره می‌کنیم. با این همه چند سالی است فضای کسب‌وکارهای فناوری تغییر کرده و احتمالا در سال‌های آتی شاهد تحولات جدی‌تری خواهیم بود. هر طوری که به فضای کارآفرینی نگاه کنیم و حتی اگر بخواهیم به کسانی که در این سال‌ها با سروصدای زیاد تلاش کردند بزرگ‌تر از آن چیزی که هستند به نظر برسند باز باید قبول کنیم که در دوران خاصی هستیم. دورانی که ممکن است در سال‌های آینده از آن به‌عنوان شروع یک انحراف یاد کنیم یا شاید سال‌هایی که تجربه کردیم و به درک بهتری از کسب‌وکار رسیدیم. اگر تا پیش از این کسی چیزی درباره استارتاپ نمی‌دانست و اگر تا پیش از این همه شروع به مدح و ستایش استارتاپ‌ها کردند به نظرم حالا در روزهایی هستیم که دشمنان استارتاپ‌ها هم شروع به صحبت کرده‌اند و شاید از این فضا آرام‌آرام به این برسیم که درک بهتر و دقیق‌تری از کسب‌وکار بیابیم.

 

  •  جای خالی استارتاپ‌های مالی موفق

برخی این روزها مشغول حمله بی‌وقفه به استارتاپ‌ها هستند و تصور می‌کنند ریشه همه مشکلات جوان‌ها استارتاپ‌هاست! البته نمی‌توان از کسانی که در این سال‌ها از عطش جوانان ایرانی برای استارتاپ‌ها سوءاستفاده کردند هم راحت گذشت. از بین داستان‌های موفقیتی که درباره استارتاپ‌های ایرانی گفته می‌شود کمتر داستانی درباره یک استارتاپ فین‌تک پیدا می‌شود. مامان‌پز زودفود‌ دیجی‌کالا‌ ای‌نتورک‌ تسکولو‌ نواک‌ آپارات اسنپ بی‌همتا و حامی‌جو در بسیاری از داستان‌هایی که تعریف می‌شود تکرار شده‌اند. در بین استارتاپ‌های مالی و بانکی هم مسائلی وجود دارد که با استارتاپ‌های دیگر مشترک است.

  •  سرمایه‌گذاری در چارچوب رگلاتوری

دکتر نیما امیرشکاری پژوهشگر پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی ایران دراین‌باره می‌گوید: «مشکل اکثر استارتاپ‌های بانکی این است که کسی نمی‌تواند ریسک خارج شدن از چارچوب‌های فعلی را برایشان پوشش دهد. همه سرمایه‌گذاران منتظر می‌مانند تا ببینند بانک مرکزی چه می‌گوید. مثلا با اتفاقات اخیر صنعت در حوزه پرداخت موبایلی کدام سرمایه‌گذار حاضر است روی استارتاپ‌های این حوزه سرمایه‌گذاری کند؟ هرچقدر هم مدل آن جذاب و کارش خوب باشد چه کسی تضمین می‌کند فردا آن را از ریشه نزنند؟»

  •  برای موفقیت باید شکست خورد

کورش عباسی از فعالان فضای کسب‌وکارهای پرداخت الکترونیکی دراین‌باره می‌گوید: «موفقیت یک استارتاپ خیلی وقت‌ها در شکست در مرحله جستجو است. مرحله‌ای که هیچ ارتباطی به رشد و بازاریابی ندارد و اتفاقا برعکس فقط در فکر پیدا کردن و حفظ و نگهداشت مشتری هستند. مشکل اینجاست که اکوسیستم فعلی در ایران به این باور غلط رسیده که استارتاپ‌ها باید سریع رشد کنند و سودآور باشند. بسیاری از آن‌ها مدل کسب‌وکار درستی هم ندارند اما در مرحله جستجو خیلی چیزها به دست می‌آورند. بسیاری که الان در این مرحله هستند هم خودشان به‌اشتباه و هم دیگران انتظار اشتباهی از آن‌ها دارند. مراحل رشد استارتاپ‌ها را فراموش نکنیم. خیلی‌هایشان در مقطع زمانی خاصی نباید سودده باشند و شاید باید شکست بخورند.»

  •  گاهی باید نیاز را ایجاد کرد

مهدی عبادی از دیگر فعالان صنعت پرداخت الکترونیکی ایران هم دراین‌باره معتقد است: «استارتاپ به شرکت یا پروژه‌ای گفته می‌شود که بر اساس ایده‌ای خلاقانه شکل می‌گیرد و با عدم قطعیت فراوان در موفقیت یا عدم موفقیت و با سرمایه شخصی کارش را شروع می‌کند و در مراحل بعدی کسب‌وکار خودش را بهبود می‌دهد و برای این کار شروع به جذب سرمایه می‌کند. الزاما بر اساس یک نیاز هم به وجود نمی‌آید؛ مثلا اینستاگرام برای رفع مشکل و یا نیازی به وجود نیامد بلکه نیاز جدیدی به وجود آورد. استارتاپ‌ها به‌احتمال خیلی قوی در طول سال اول هیچ موفقیت مالی کسب نخواهند کرد؛ مثلا دیجی‌کالا بعد از تقریبا شش هفت سال شد دیجی‌کالا.»

  •  گاهی همه‌چیز فقط یک نمایش است

حمیدرضا نورصالحی هم که از فعالان فضای کسب‌وکارهای مالی است دراین‌باره به تجربه جالبی اشاره می‌کند: «در کشور ما چند سالی است که در ایام هفته پژوهش و هم‌زمان با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای پژوهش و فناوری رویدادی به نام فن بازار برگزار می‌شود؛ اما بیشتر شبیه نمایشگاه است تا فن بازار و برنامه‌ریزی درستی برای جلب نظر سرمایه‌گذاران برای حضور در این رویداد ملی صورت نمی‌گیرد و سرمایه‌گذار در این رویداد حضور ندارد. فن بازار همان‌طوری که از اسمش پیداست محلی است که بستر را برای تبادل فناوری مهیا می‌کند و باید لینک ارتباطی درستی بین صاحب فناوری مشتری و سرمایه‌گذاران ایجاد کند؛ ولی در این میان گویا سرمایه‌گذاران ما هم تخصص لازم برای ورود به حوزه استارتاپی را ندارند و علی‌رغم اشتیاق فراوان صاحبان ایده سرمایه‌گذاران بیشتر به دنبال هیاهو و تبلیغات هستند تا کار جدی.»

  •  در دل سردرگمی‌ها

در این بحث‌ها گاهی تعریف استارتاپ را فراموش می‌کنیم. ناصر غانم‌زاده از فعالان استارتاپی و مدیر فینووا درباره تعریف استارتاپ می‌گوید: «استارتاپ‌ها نوعی از شرکت‌های نوپا هستند که به‌سرعت رشد می‌کنند ولی در ابتدای کار با عدم قطعیت بسیار دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که در آغاز حتی در مورد اینکه مشتری‌شان کیست چه محصولی می‌خواهند تولید کنند و اینکه چگونه پول درمی‌آورند سردرگم هستند.»

  •  استارتاپ یا کسب‌وکار کوچک؟

تفاوتی بین استارتاپ و شرکت یا کسب‌وکارهای کوچک وجود دارد. بعضی از کسب‌وکارها کوچک هستند و شاید تا ابد هم کوچک بمانند و رشد سریع نداشته باشند. بیایید شرکت‌های زیر نفر را کوچک بین تا نفر را متوسط و از آن بیشتر را شرکت‌های بزرگ در نظر بگیریم. موضوع نسبتا مهم بحث مقیاس‌پذیری است. در شرکت‌های بزرگ هم چالش مقیاس‌پذیری داریم چه برسد به استارتاپ‌ها.

بسیاری از کسب‌وکارهایی که روزی استارتاپ بودند حالا استارتاپ نیستند و شرکت‌هایی بزرگ‌اند. گوگل و فیس‌بوک و آمازون و اپل و مایکروسافت و خیلی‌های دیگر شرکت‌های بزرگ هستند. بسیاری از استارتاپ‌ها وقتی چالش مقیاس‌پذیری را پشت سر می‌گذارند شاید دیگر استارتاپ نباشند.

  •  راه دراز است و قلندر بیدار

در فضای بانک و پرداخت به علت عدم پذیرش مردمی و همین‌طور اعتماد عجیبی که مردم به بانک‌ها و شعبه‌هایشان دارند هنوز نتوانسته‌ایم جدا از بانک‌ها کسب‌وکار دیگری داشته باشیم. صنعت پرداخت را ببینید که چگونه وصله جدانشدنی بانک‌ها شده است! هنوز با استارتاپ‌های بانکی که تن بانک‌ها

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.