کاندیداهای ریاستجمهوری را دیدهاید که نزدیکیهای انتخابات با چه سرعتی وعده میدهند و میگویند و مینویسند؟ با چه سرعتی صحبت میکنند و تلاششان این است که با عدد و رقم مخاطبانشان را مرعوب کنند و حرف خودشان را به کرسی بنشانند؟
آنقدر این رفتار را هر چهار سال یکبار دیدهایم که حتی اگر کسی حقیقت را هم با همین روش برایمان بگوید، حرفش را باور نمیکنیم.
اما همانطور که در میان صحبتهای کاندیداهای ریاستجمهوری در سرتاسر جهان، رأیدهندگان به دنبال صداقت و روند اجرایی میگردند تا مطمئن شوند که این وعدهها به سرانجام میرسد، در دنیای تولیدمحتوا و مخصوصا تولیدمحتوای استارتاپی نیز چنین حقیقتی نهفته است. اجراییبودن وعدهها باعث میشود تا آدمها اعتماد و همراهی بیشتری نسبت به شما نشان دهند و با جدیت بیشتری شما و خبرهای مربوط به شما را پیگیری کنند. به این خاطر که فکر میکنند در مدل کاربردی و اجرایی ایدههای شما چیزی پیدا میکنند که جای دیگر وجود ندارد. این احساس خوشایند که با دستاورد همراه است، زمانی بیشتر خودش را نشان میدهد که ایده استارتاپی شما از اساس ارتباطی به وجه کاربردی داشته باشد.
برای مثال این روزهای خودتان را نگاه بیندازید، این روزها که وقت سرخاراندن ندارید و برنامههای سال جدید تمام وقت شما را پر کرده است. همین روزها که همچنان ترافیک تهران مثل مصیبتی بزرگ روی سرمان آوار شده. همین روزها که بساط سفره هفتسین را بهتازگی جمع کردهایم و احتمالا ظرفهایش را تازه در کمد جا دادهایم. این روزها به ما نشان میدهد که یک ایده میتواند در شکل اجرا خودش را تبدیل به آیین و سنت کند و در دل ما جایی برای خودش باز کند. هزار کار باید انجام شود تا روزهای بهار تبدیل به همان روزهایی شود که دوستش داریم، با مهر و امضای ما البته. با بحثهایمان درباره انتخابات و با مرور خاطراتمان از نوروز.
هر کدام از این موارد، از آن جهت که نشانهای از ما را در خود جا داده است، ما را به ما تبدیل میکند. ما برای هر کدام از کارهای روزمرهمان دلیلی در ذهن داریم. معتقدیم که باید زبالهها را تفکیک کرد یا معتقدیم که زبالهها را پس از ساعت 9 نباید جلوی در گذاشت. این تعریفهای ساده به ما کمک میکنند تا خودمان باشیم و وقتی که کسی به ما و زندگیمان نگاه میکند، خودمان را به عنوان شهروندی موفق به او معرفی میکنیم. در این مسیر از انتخابهایمان نمیترسیم و ابایی نداریم. پس چه میشود که در دنیای کار، دست و دلمان برای انتخاب طرحهای نوشتاری میلرزد و اجرایی بودن را از یاد میبریم؟
سادهترین روشی که میتوان کاربردیبودن را در دنیای استارتاپها تعریف کرد، همین مثال آوردن از انتخابات ریاستجمهوری است.
به همین دلیل اگر در آستانه انتخابات به راهاندازی کسبوکار تازه فکر میکنید، با پیدا کردن یک ایده اجرایی مسیرتان را آغاز کنید. اگر میخواهید تغییری در روش تولیدمحتوای مجموعه ایجاد کنید، بازهم از همین موارد کاربردی استفاده کنید؛ چراکه بیشترین به اشتراکگذاریها در دنیای مجازی به دلیل کاربردی بودن اتفاق میافتد و ایده و روحیه و سبکزندگی در اولویتهای بعدی قرار دارند. شما نیاز به مواردی دارید که هم در زندگی روزمره مردم جایگاه و کاربردی داشته باشد و هم ارتباطی نزدیک با شغل و حرفه شما بسازد و چه زمانی بهتر از امروز؟
همین امروز که نیاز داریم تا از هیاهوی انتخابات راه فراری داشته باشیم؟ و تمام دلخوشیمان این است که با ایدههایی خلاقانهتر به دوروبر نگاه کنیم. هیچ چیز که نه، امسال میدانیم در میان ایدههایمان به دنبال چه چیزهایی بگردیم و بیشترین تمرکز را روی چه حوزهای بگذاریم؛ در تلفیق میان مخاطبپسندی و کاربردی بودن میدانیم که اولویتهایمان را چطور با مخاطب درمیان بگذاریم و با او از چه روشی صحبت کنیم.
قطعا نباید شیوه و منش ما شبیه به کاندیداهای ریاستجمهوری باشد که میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
همان بهتر که از اتفاقهای روزمره و وقتگذرانی با خانواده ایدههای استارتاپی بگیریم که تجربه نشان داده موفقترین ایدهها، همانهایی هستند که روی نیازهای روزمره اطرافیان شکل گرفتهاند.