دعوت به فهمیدن!

0

در میانه دهه ۹۵ شرایطی را رقم زدند. پیغام و پسغام آوردند که در مجله‌تان یا برای شرکت‌تان به جای استارتاپ از کلمه دیگری استفاده کنید مثل شرکت نوپا، دانش‌بنیان، صنایع خلاق، نوآفرین و… دلیل‌شان این بود که استارتاپ خطرناک است و سری که درد نمی‌کند، دستمال نباید بست. نمی‌گویم مقاومت کردیم یا درمقابل‌شان ایستادیم. تفکری را که می‌گفت استارتاپ خطرناک است، پس زدیم. از بیشتر مراسم‌ها و ایونت‌هایشان حذفمان کردند که اینها استارتاپی هستند و… .

زمان گذشت و استارتاپ‌ها خوش درخشیدند و اثبات کردند آنچه خطرناک است، پشت‌کردن به تکنولوژی و فناوری است. کارآفرینان استارتاپی ارزش خلق کردند، ارزش‌شان شد عزت، اعتبار و آبروبخش محافل. آرام آرام گفتند کمی آن‌طرف‌تر بایستید، کمی بیشتر، بازهم بیشتر. دیگر در قاب عکس‌های یادگاری که با استارتاپ‌ها برای درج در رسانه‌ها می‌گرفتند، ما کارآفرینان نبودیم.

امروزهم زمزمه‌های خطرناک‌بودن هوش مصنوعی، بیگ‌دیتا، رمز‌ارز، بلاکچین، متاورس و… به گوش می‌رسد. برخی معتقدند هوش مصنوعی را باید در بخش دولتی متمرکز کرد و برای آن متولی گذاشت، یا باید چیزی خلق کنیم که جلوی رمزارزها را بگیریم و…

ما برای عادی‌سازی ویدئو، ماهواره و… یک دهه صبوری کردیم، ۵سالی هم برای اینکه توجیه شوند‌ استارتاپ خطرناک نیست. واقعیت تکان‌دهنده اینکه فاصله زمان عقب‌ماندگی از فناوری با صبوری پر‌کردنی نیست. امروز اگر شاهد نسل چهارم هوش مصنوعی  Artificial Intuitionهستیم، شهروندان جهانی به سرعت در حال همگام‌کردن خود با نسل چهارم هستند تا نسل پنجمی که به سرعت در راه است، برسد و جا نمانند.

وقتی ما نسل چهارم را درک نکنیم، یا در پذیرشش تعلل یا مقاومت نشان دهیم، نسل پنجم هم می‌آید، می‌رود بعد هم نسل ششم و … ما اندرخم یک کوچه‌ایم.

فاصله بین اختراع تلفن (۱۸۷۵) با تلگراف(‌۱۹۲۹) پنجاه‌و‌چهار سال و فاصله بین اختراع تلفن تا تلفن هوشمند(۲۰۰۷)، صدو‌سی‌دو‌سال بود. فاصله نسل‌های فناوری به زیر ۵ ‌سال و در حال کمتر‌‌شدن است. عقب‌ماندگی هم مثل عقب‌ماندگی ادوار گذشته نیست که بگوییم ده یا بیست سالی وقت داریم یک کاری می‌کنیم. این‌بارامنیت ملی کشور، فرهنگ،  اقتصاد و آینده نسل‌های بعد گره خورده به پذیرش، فهم سریع و همراه‌شدن با دانش روز جهان در حوزه ترندها یا همان نوپدیدها.

سخن از زود جنبیدن نیست؛ هدف‌مان دعوت به زود فهمیدن است. اگر دیر بفهمیم یا نفهمیم، دفعه بعد به جای عکس یادگاری با دستاوردها باید در قعر دره شکاف بین‌نسلی فناوری‌ها با  ویرانی‌ها عکس یادگاری بگیریم. آیندگان برای این عکس‌ها و همه عکس‌هایی که گرفته‌ایم، زیرنویس یا کپشن خواهند نوشت، خدمت یا خیانت.

حرف آخر:

مثل همیشه بخش خصوصی و فعالان چابک این حوزه باید پیشگام باشند تا دولت و دولتی‌های پاگیر در بوروکراسی بخواهند تنه سنگین‌شان را تکان دهند، کار از کار گذشته است. مثل بیدارکردن یک دوست برای تماشای یک منظره زیبا یا دیدن یک اتفاق عجیب در جاده در حال سفر لطفا شانه بغل‌دستی‌تان را تکان بدهید و با او در مورد ترند‌ها و دستاوردهای جدید سخن بگویید. شاید بتوانیم پلی باریک برای گذر از این دره مرگبار جاماندگی برای کشورمان بسازیم. لطفا بیدارشوید و به جهان فناوری خوب نگاه کنید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.