رادیو شنبه مدیریت تیم

صرف وقت و انرژی; تنها راه رسیدن به خلاقیت

راه رسیدن به خلاقیت
دورکردن تصورات غلط در رابطه با خلاقیت، فهم دقیق خلاقیت و استفاده از فرآیند پنج‌مرحله‌ای خلاقیت، مواردی هستند که مسیر شما را برای ایده‌پردازی‌های خلاقانه هموارتر می‌کنند.

برای پرورش خلاقیت‌تان کدام تکنیک را تجربه کرده‌اید؟

به طور حتم انسان‌ها در طول زندگی خود به خلاقیت و این سوال که آیا به طور کلی فرد خلاقی هستند یا نه، فکر می‌کنند، ولی متاسفانه در اغلب افراد جواب این سوال ناشی از ذهن خسته شخص می‌شود و بالطبع آن منفی است. در این بین افکار منفی و تصورات غلط در رابطه با خلاقیت نیز مزید بر علت می‌شوند تا بر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های خلقت خود یعنی خلاقیت چشم‌پوشی کنیم.

چند تصور غلط و رایج درباره خلاقیت

اولین و بزرگ‌ترین تصور غلط در رابطه با خلاقیت‌، ذاتی بودن خلاقیت است به این معنا که تعدادی افراد به طور مادرزادی آدم‌های خلاقی به دنیا می‌آیند و تعدادی از این قوه بی‌نظیر برخوردار نیستند، اما حقیت چیز دیگری است و تمامی انسان‌ها‌ به طور نسبی دارای خلاقیت ذاتی هستند ولی در مسیر پرورش‌، شکوفایی و استفاده از این موهبت الهی قدمی برنمی‌دارند و به نوعی با فراموش‌کردن این استعداد‌، خود و دیگران را از نبوغ فکری‌شان محروم می‌کنند. اما برای استفاده از این استعداد ذاتی باید درهای ورودی ذهنتان را باز کنید و به ذهنتان اجازه دهید که بدون محدودیت به هر موضوعی ورود پیدا کند‌، بدون‌شک با ورودی‌های خوب و مفید‌، خروجی ذهنتان هم پر از ایده‌های خوب و بکر خواهد شد.

تصور اشتباه بعدی‌، خلاقیت یک هنر است‌!

یکی از مشخصه‌های کلیدی برای هنرمندبودن خلاقیت است ولی این گزاره دو‌طرفه نیست و هستند کسانی که از خلاقیت خوبی برخوردارند اما لزوما هنرمند نیستند‌، پس صرف اینکه هنرمند نیستید و در هیچ رشته هنری فعالیت ندارید، دلیلی بر نداشتن خلاقیت نیست. مثال بارز این موضوع اینکه، در بسیاری از رشته‌‌های فنی و مهندسی شاهد بروز و ظهور پروژه‌های بی‌شمار خلاقانه از طریق مهندسان و دانشمندانی هستیم که هیچ سررشته‌ای در کارهای هنری ندارند ولی با اختراعات بکر و بی‌نظیر خود دنیا را مسحور نبوغشان می‌کنند.

خلاقیت فقط یک مهارت است‌، این هم تصور اشتباه دیگری است که درمیان مردم رواج پیدا کرده است. برای شرح اشتباه‌بودن این عبارت به این نکته توجه کنید که افراد خلاق برای ایده‌پردازی درست و رسیدن به ایده خلاقانه به طور اصولی مجموعه‌ای از مهارت‌های خود را به‌کار می‌گیرند تا درنهایت بتوانند با برآیند این مهارت‌ها به لیستی از ایده‌هایی دست پیدا کنند که در هر کدام‌شان رد پایی از مهارت‌هایی که به‌کار گرفته‌اند، دیده می‌شود؛ مهارت‌هایی همچون شناخت و تحلیل محیط پیرامون، ایجاد راه‌حل و ترکیب آنها‌، تصویرگری ذهنی و توانایی گسترش دامنه آن. پر واضح است که تعداد مهارت‌ها طی فرآیند ایده‌پردازی و رسیدن به ایده‌های خلاقانه بیشتر از تعدادی است که بیان شد و بسته به تبحر شما در هر کدام از این مهارت‌ها‌، کیفیت ایده‌هایی که به آنها دست می‌یابید هم تفاوت خواهد داشت‌، پس بهترین راه برای پرورش خلاقیت‌، کشف و پرورش مهارت‌هایی است که در مسیر ایده‌پردازی راه را برای شما هموارتر می‌کنند. جالب اینجاست که بسیاری از این مهارت‌ها‌، مهارت‌هایی هستند که به غیر از مقوله خلاقیت و در توسعه فردی نیز بسیار تاثیر‌گذار هستند‌. به فرض مثال، وقتی شما مهارت تحلیل شرایط‌‌ متفاوت پیرامون خود را تقویت کنید، برای روبه‌رو شدن با مسائل روزمره زندگی نیز از آمادگی بیشتری برخوردار می‌شوید‌.

در نهایت با بررسی این چند تصور غلط در رابطه با خلاقیت به این نتیجه می‌رسیم که اولین قدم برای ورود به مبحث ایده‌پردازی و خلاقیت‌، دور‌شدن از این افکار منفی و ایجاد اعتماد‌به‌نفس برای بیدارکردن نبوغ ذهنی خودتان است. هرچند به‌ کار انداختن این قوه خارق‌العاده سخت و زمان‌بر است، ولی اطمینان داشته باشید که با تلاش و ممارست در فرآیند ایده‌پردازی و خلاقیت کم‌کم به نتیجه مطلوبتان نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوید.

فرایند ثبت ایده‌های نو و خلاق

بعد از بیان تصورات اشتباه و رایج خلاقیت نوبت به تعریف خلاقیت و شرح فرآیندی است که با پیروی به صورت مرحله به مرحله آن می‌توانید انتظار خروجی قابل قبول‌تری از ذهن خلاق خود داشته باشید. خلاقیت به طور تحت‌اللفظی به این شکل تعریف می‌شود: به فرآیندی که منجر به رسیدن ایده‌های نو و خلاق می‌شود خلاقیت گفته می‌شود. در کنار این تعریف خلاقیت و رسیدن به ایده‌های ناب برای اکثر افراد خلاق نتیجه فرآیندی است که طی آن ایده از آسمان به ذهن آنان فرود می‌آید و سعادتمند کسی است که در لحظه بتواند با آن ارتباط برقرار کرده و ثبتش کند اما این فرآیند از 5 مرحله تشکیل شده ‌که در ادامه به شرح هرکدام از این مراحل می‌پردازیم.

مرحله اول: تحقیق و پژوهش

در این مرحله لازم است برای فهم دقیق و کامل مسئله‌ای که در رابطه با آن به دنبال ایده خلاقانه هستیم، اطلاعات درستی به دست آوریم و با کاوش موضوع مورد نظر ذهن ناخودآگاه خود را بیشتر از پیش درگیر آن کنیم. این مرحله به‌عنوان اولین گام تاثیر بسزایی در انجام درست 4مرحله باقیمانده فرآیند خلاقیت خواهد داشت و به نوعی با اجرای اصولی این مرحله و رسیدن به اطلاعات صحیح و معتبر این فرآیند را هموارتر و البته با خیال راحت‌تری به سرانجام خواهید رساند.

مرحله دوم: پیدا‌کردن بینش و آمادگی ذهنی برای حل مسئله

در مرحله دوم شما با استفاده از اطلاعات و دانش درستی که در مرحله اول از موضوع مورد نظر پیدا کردید، باید با تمرکز بر راه‌حل‌ها به بینش دقیق برای کشف راه‌حل‌های جدید دست پیدا کنید. این مرحله به شما کمک می‌کند تا با درگیر‌کردن قوه ادراک خود نسبت به المان‌های شهودی محیط پیرامون خود حساسیت بیشتری پیدا کنید که نتیجه این اتفاق باز شدن بیش از پیش مجاری ذهنی شما برای دریافت ایده‌های بکرتر خواهد بود.

مرحله سوم ایده‌پردازی

اگر 2 مرحله قبلی را به‌درستی پیش برده باشید، ذهن شما در این مرحله به کارخانه ایده‌پردازی تبدیل خواهد شد و ذهن ناخودآگاه شما که در 2مرحله قبلی با موضوع مأنوس شده، کار راحت‌تری برای ساخت و پرداخت ایده‌های احتمالی دارد. البته این مرحله مهم خود پیرو تکنیک‌های زیرمجموعه‌ای برای ایده‌پردازی‌، همچون تکنیک توهم خلاق‌، خورشیدی‌، اسکمپر و 6کلاه‌رنگی است که در شماره‌های آینده به توضیح این تکنیک‌های کارآمد ایده‌پردازی نیز می‌پردازیم. نکته خیلی مهمی که در این مرحله وجود دارد، این است که تمام ایده‌ها و راه‌حل‌هایی را که به ذهنتان می‌رسد، یادداشت کنید؛ چه منطقی و کارآمد و چه غیرمنطقی و بی‌فایده. در حقیقت هیچ‌وقت در این مرحله ایده‌های خود را به قضاوت ننشینید چرا‌که این کار باعث می‌شود ذهنتان برای ادامه و تکمیل فرآیند ناامید شده در نتیجه فرآیند خلاقیت برای رسیدن به ایده‌های خلاقانه را در نیمه راه رها کنید و بازهم سراغ افکار منفی چون «من خلاق نیستم» یا «ایده‌پردازی کار من نیست» بروید و این یعنی پرتاب قوه تخیل و خلاقیت‌تان به سیاهچاله‌های ذهن که دیگر بازیابی آن به‌راحتی امکان‌پذیر نخواهد بود.

مرحله چهارم پرداخت ایده‌های به دست آمده

رسیدن به این مرحله از فرآیند خلاقیت یعنی گذر کردن از 3مرحله سخت و شروع سراشیبی و راحتی این فرآیند در این مرحله و مرحله بعدی‌. در مرحله چهارم شما هرآنچه که در 3مرحله به‌دست آوردید را جمع‌بندی و ترکیب می‌کنید، سپس با فکر‌کردن مجدد به ایده‌های برگزیده و درخشانتان شروع به صیقل‌دادن و بهتر‌کردن آنها می‌کنید تا در نهایت به لیستی از ایده‌های یک‌خطی برای ارائه یا اجرا می‌رسید.

مرحله پنجم تست ایده یا ایده‌های برگزیده

در این مرحله یک یا چند ایده درخشان خود را که در مرحله قبلی انتخاب شده‌اند‌، به مرحله اجرا و ارزیابی در مقیاس کوچک گذاشته و با نظرات و تعاملی که با اجرای ایده در جامعه کوچک ارزیابی به دست می‌آورید، به جمع‌بندی نهایی می‌رسید و بالاخره به میزان عملی‌بودن و یا درصد موفقیت ایده خلاقانه خود در مقیاس بزرگ و اصلی پی می‌برید‌.

درکنار 5مرحله‌ای که برای فرآیند خلاقیت عنوان شد‌، همواره به یاد داشته باشید که برای بازدهی هرچه بیشتر ذهنتان در راه رسیدن به ایده‌ای بکرتر و خلاقانه‌تر‌، خودتان را پیوسته در معرض ارتباط با افراد خلاق و کارهای خلاقانه قرار دهید و برای بارورشدن ذهنتان از ایده‌های بکر دیگران وام بگیرید‌. فراموش نکنید مبنای ایده‌پردازی و خلاقیت وصل‌کردن عناصر موجود به یکدیگر و رسیدن به فرمی ایده‌آل‌تر از گذشته است و این یعنی خلاقیت قرضی است و با دیدن‌، یادگرفتن و تحلیل پروژه‌های خلاقانه به روند ایده‌پردازی خود جانی دوباره ببخشید و با خروجی‌هایی خلاقانه‌تر از آنچه که الهام گرفته‌اید، دین خود را به جامعه خلاق جهان ادا کنید و مطمئن باشید که همین خروجی شما روزی دستمایه خروجی خلاقانه‌تر برای دیگران خواهد شد. البته که این مطلب با کپی‌کردن مو به مو از عصاره ذهن دیگران و خروجی‌های خلاقانه افراد خلاق مرز مشخصی دارد که باید آن را نیز رعایت کنید، چراکه اخلاق و خلاقیت 2عنصر جدانشدنی از یکدیگرند.

ایده‌ها لحظه به لحظه به ذهن ما جاری می‌شوند!

پس از اینکه شروع به ایده‌پردازی و استفاده از قوه خلاقیت خود به عنوان ایده‌پرداز می‌کنید، کم‌کم با این سوال مواجه می‌شوید که یک ایده‌پرداز چگونه می‌تواند ذهن خود را برای ارائه ایده‌های نو، لحظه به لحظه پویا و فعال نگه دارد؟
به یاد داشته باشید که ایده‌ها همیشه در اطراف ما هستند؛ مثل امواج و صداهایی که ما نمی‌شنویم. کافی است گوش ما با فرکانس آن آشنا شود. آن وقت است که می‌بینیم ما کاره‌ای نیستیم و دائما افکار و ایده‌ها به ذهن و وجود ما جاری می‌شوند و متوجه می‌شویم بدون اینکه به چیز خاصی فکر کنیم، تحت تأثیر محیط، مشغول خلق ایده هستیم آن هم به شکلی غیرقابل‌کنترل. بازگذاشتن درهای ورودی ذهن اولین اولویت در خلق ایده است.

نکته ديگر اینکه هرگز نگوییم «من که ایده‌ای ندارم» یا «اصلا به ذهن من ایده‌ای نمی‌رسد»یا «آنها از کجا این ایده‌ها به ذهنشان می‌رسد؟» و امثال این جملات. اگر با مطالعات روانشناسی در مورد نگرش منفی آشنایی داشته باشید، می‌دانید که به محض اینکه اين نوع تفکرات منفی به سراغ ما می‌آید، ناخود‌آگاه یکی از درهای ذهن که شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین آنهاست، بسته خواهد شد و اولین تأثیر آن نیز بر زبان جاری می‌شود: من نمی‌توانم! پس دائم با خودمان باید این موضوع را تکرار کنیم که من بهترین ایده‌های دنیا را دارم.
وقتی از این افکار و احساسات منفی می‌گذریم، ذهن آزاد می‌شود و محیط اطراف را با خیال راحت‌تری بررسی می‌کند. باید در کنار ذهن، چشم‌مان حساس باشد. به هر چیزی در اطرافمان نگاه کنیم و همه چیز را مورد تحلیل قرار دهیم: رفتار آدم‌های محیط، صداها، رنگ‌های اطراف، نوع برخورد افراد و… در کنار این حساسیت چشم، هر شخصی کم‌کم به این موضوع می‌رسد که در شرایط خاصی ذهن او بیشترین فعالیت را دارد.

حتی در ساعات خاصی از روز یا شب. مثلا به این نتیجه می‌رسیم که در ابتدای روند خوابیدن بیشترین افکار و ایده‌ها به ذهن ما می‌رسد یا شاید هنگام پیاده‌روی در فضای سبز یا دوش‌گرفتن یا رانندگی و… و شاید هم به مرور زمان و با تمرین زیاد، در هر لحظه از شبانه‌روز و در هر مکان ممکن. در نهایت زمانی که یک ایده به ذهن ما می‌رسد، شاید چنان شوکی به ما دست دهد که ناگهان پیش خود بگوییم که این دیگر از کجا آمد؟ من به چه چیزی فکر می‌کردم؟ يا در چه شرایطی بودم؟ آن وقت است که متوجه می‌شویم ذهن و فکر ما باز شده و در هر لحظه فعال و پویاست.
به‌طور کلی می‌توان گفت برای رسیدن ایده‌های خوب به ذهن انسان، مقدار بسیار زیادی عشق و علاقه به‌کار، کمی آرامش و اندکی حساسیت به محیط اطراف نیاز داریم.

از نظریه چهل روز نیز غافل نشوید!

شاید برای خودتان یا اطرافیانتان اتفاق افتاده باشد که ایده‌ای را در ذهن دارید اما به هر دلیلی آن را پیاده‌سازی نمی‌کنید یا حتی پس از مدتی به فراموشی می‌سپارید. اما مدتی بعد متوجه می‌شوید یا حتی به عینه می‌بینید که همان ایده با اندکی تغییر یا دقیقاً به همان صورتی که در ذهن شما خطور کرده بود توسط فرد دیگری عملی شده است. بله این شاهد عینی همان نظریه چهل روز است که بسیاری از مدرسان خلاقیت به آن اذعان دارند البته این عدد فقط برای بیان زیباتر این موضوع مطرح می شود و ممکن است در زمانی بیشتر یا کمتر از چهل روز ایده شما به ذهن فرد دیگری منتقل شود در هر صورت این نظریه بیان‌کننده این مطلب است که اگر تا مدت زمان قابل توجهی از ایده خود استفاده نکنید و آن را به مرحله اجرا نرسانید، همین ایده به ذهن کسی دیگر خطور خواهد کرد و اگر فرد دریافت کننده ایده زرنگ تر از شما باشد ایده را به مرحله اجرا خواهد رساند و به نوعی قانون پایستگی ایده تا زمان اجرای آن بر کائنات حکم‌فرماست، پس زرنگ باشید و ایده‌های ناب خود را تا توسط فرد دیگری اجرایی نشده است عملی کرده و از افسوس خوردن در آینده به‌خاطر تنبلی و تعلل خود را نجات دهید. یکی از مهم ترین بیماری های ذهن خلاق همین سهل انگاری در ثبت ایده و رساندن آن به مرحله اجراست که در صورت درمان نشدن منجر به کمرنگ و کمرنگ تر شدن فعالیت ذهن خلاقتان می شود، اگر شما هم دچار همچین معضلی در رابطه با ذهن خلاقتان هستید پیشنهاد اینست که ایده هایتان را به محض ثبت با دوستان یا اطرافیانتان به اشتراک بگذارید ، اینکار باعث میشود برای کنار گذشتن تنبلی و وارد شدن به مرحله اجرا انگیزه بیشتری پیدا کنید و شانس اجرایی شدن ایده تان را به صورت گروهی بالاتر خواهید برد.
خلاصه، ایده‌ها منتظر شما نمی‌مانند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در حال تست نسخه ی آزمایشی سایت شنبه مگ هستیم!

اگر با ایراداتی در رابط کاربری سایت مواجه شدید، آن را به ما اطلاع دهید. از همراهی تون سپاس‌ گذاریم.

در حال تست نسخه ی آزمایشی سایت شنبه مگ هستیم!

اگر با ایراداتی در رابط کاربری سایت مواجه شدید، آن را به ما اطلاع دهید. از همراهی تون سپاس‌ گذاریم.