منتور کیست و چه کمکی به رشد کسبوکارها میتواند بکند؟ حسن اطاعت در گفتوگو با «شنبه» از تاثیرگذاری منتور خوب در روند موفقیت و تفاوت آن با مشاور میگوید. همچنین اشارهای دارد به این نکته که در حال حاضر افراد بسیاری هستند که بر موج استارتاپی سوار شدهاند و خود را منتور معرفی میکنند. در حالی که منتوربودن سازوکار خاص خود را دارد و نمیتوان به هر کسی این عنوان را اطلاق کرد.
«به نظر من، منتور فردی است که خودش کارآفرین است یا سرمایهگذار و به طورکلی کسی است که در کارش موفق بوده است.» اطاعت با بیان این جملات ادامه میدهد: «اما الان در اکوسیستم هستند افرادی که تجارب موفقی ندارند یا تجارب بسیار اندکی دارند و در این صورت اصول اولیه منتورشیپ بودن رعایت نمیشود. به نظر من، منتور در درجه نخست باید کارآفرین باشد و تجارب موفقیت زیادی ثبت کرده باشد. شرط بعدی منتوربودن این است که چنین فردی به لحاظ ذاتی علاقهمند است که به جوانان برای موفقیت کمک کند. شرط دیگری نیز وجود دارد و آن این است که بابت کمکی که به مردم میکند، هزینهای دریافت نمیکند، چون منتوربودن را به عنوان درآمد و محل درآمد برآورد نمیکند. نکته دیگر اینکه منتور با مشاور متفاوت است. مربی استارتاپها بیشتر تجارب خود و مسائل پیش روی استارتاپها را به صاحبان کسبوکار گوشزد میکند بیآنکه چشمداشت مالی داشته باشد.»
مشاور، منتور نیست
رئیس هیات مدیره شرکت ستاک همچنین تفاوت قائل است بین مشاور و منتور و در این زمینه توضیح میدهد: «به نظرم اگر کسی مشاوره میدهد، باید از عنوان مشاوره استفاده کند و این به خودی خود آسیب محسوب نمیشود اما وقتی کسی از عنوان منتور استفاده میکند و راهنماییهایی به صاحبان کسبوکار میدهد که معلوم هم نیست درست یا غلط باشد، بازیکردن با کلمات است. مشاوربودن ایرادی ندارد و در همه جای دنیا افراد از کسی که صاحب یک تخصص است برای پیشبرد کسبوکارش و مشکلاتش استفاده میکند. اما منتور کسی است که درآمدش از جای دیگری است و شغلش به این صورت نیست که وقتش را به افراد بفروشد. اما مشاور بابت وقتی که اختصاص میدهد، چون شغلش است، هزینهای دریافت میکند. اما منتور شغل مشخصی دارد و تنها در بعضی از ساعات، بخشی از وقت خود را به افرادی که او را فرد مناسبی برای راهنماییگرفتن میدانند، اختصاص میدهد. بنابراین وقت خود را نمیفروشد. مثلا بارها از خود من برای حضور در جلسات راهنمایی به استارتاپ، دعوت میشود. در این رویه از امثال بنده میپرسند که چه میزان زمان و در چه روزی و چه ساعتی میتوانم برای راهنماییدادن به استارتاپها، اختصاص دهم. این کار به علاقهمندی بنده هم مربوط است. اما برای مشاور از قبل وقت تعیین میشود و خود او نمیتواند دخل و تصرف زیادی در این مقوله کند.»
بعضیها بر جو استارتاپی سوار شدهاند
اما وجود نامنتورها چقدر به اکوسیستم کارآفرینی ایران آسیب میزند؟ نایب رئیس نظام صنفی رایانهای آذربایجان شرقی در این باره معتقد است که «اگر افرادی که منتور نیستند و تنها با استفاده از جو استارتاپی که در کشور ایجاد شده، تحت عنوان منتور از بنیانگذاران استارتاپ ها پول دریافت میکنند، به آینده اکوسیستم آسیب میزنند. چون حداقل این است که خود افراد هم در حوزهای که منتور هستند، تجاربی داشته باشند. مثلا افرادی ممکن است در حوزههای عمومی کسبوکارها نظر قابل توجهی ارائه دهند و این نظر ارزشمند است. اما کسبوکارها باید در حوزه تخصصی خود از افراد صاحب تخصص استفاده کنند.»
منتورغیرحرفهای میتواند موجب شکست شود
اطاعت در ادامه و در مورد میزان تاثیرگذاری یک منتور در فرایند موفقیت نیز میگوید: «به نظر من به این صورت نیست که بگوییم بدون منتور، فرایند موفقیت اصلا اتفاق نمیافتد؛ یعنی به این صورت نیست که همه آدمهای موفق از مسیر یک منتور عبور کرده باشند بلکه نمونههای زیادی هم وجود دارد که بدون کمکگرفتن از منتورها موفق شدهاند. اما نکته اساسی این است که وجود و حضور یک منتور در کنار کسبوکار و صاحبان کسبوکارها میتواند فرایند موفقیت را کوتاهتر کند؛ یعنی سرعت رشد کسبوکارها را افزایش میدهد. یک منتور خوب میتواند موجب شود که آزمون و خطای کمتری صورت بگیرد و در میزان زمان و هزینهها موجب صرفهجویی شود.» این مربی حوزه استارتاپی همچنین نوع سوالی را که افراد از منتورها میپرسند نیز در موفقیت و گرفتن راهنمایی درست، دخیل میداند و اضافه میکند: «هم صاحب کسبوکار باید بداند دقیقا چه پرسشی از منتورها دارد و هم اینکه منتور باید بداند که چه پاسخی به افراد بدهد؛ یعنی هم سوال باید دقیق باشد و هم پاسخ. بنابراین منتورشیپ کمک میکند که افراد زمان و هزینهای را برای تجربه دوباره بسیاری از مسائل هدر ندهند، چون فردی به عنوان منتور در کنارشان قرار دارد که آن راه را رفته یا آن تجربه را کسب کرده است و میتواند با در میان گذاشتن این تجارب از هزینهکرد دوباره و طی مسیرهای دوباره جلوگیری کند.» در هر زیستبوم کارآفرینی تجارب شکست زیادی ثبت میشود و این تنها مختص به ایران نیست. اما آیا هیچ راهی وجود ندارد که تجارب شکست کمتری ثبت شود؟ چقدر وجود منتور خوب میتواند درصد شکستها را کاهش دهد و موفقیتها را افزایش دهد؟ حسن اطاعت در این زمینه میگوید: «به نظر من وجود تجارب شکست فراوان و شکست کسبوکارها تا 60درصد تحت تاثیر نبود منتورهای خوب به تعداد کافی در اکوسیستم کارآفرینی ایران است، چون اطلاعات درستی به افراد داده نمیشود و بدتر از آن اطلاعات غلطی به افراد داده میشود. همین عوامل موجب میشود که تجارب شکست زیادی ثبت شود. بنابراین وجود منتورشیپ خوب میتواند به ثبت هر چه بیشتر تجارب موفقیت کمک کند. اما در حال حاضر افراد زیادی هستند که تنها از عنوان منتور استفاده میکنند ولی نه تجربهای دارند و نه حتی دانش قابل توجهی و همین افراد بدون تجربه و بدون دانش زمینههای شکست کسبوکارها را فراهم میکنند.»